صفحه 1 از 24 12311 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 240

موضوع: ♥♥ܓܨܓ بارانــــــــــــــ ـ نوشته های ــــــــــــــــــــــــ ܓܨܓ♥♥

  1. #1
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408

    ♥♥ܓܨܓ بارانــــــــــــــ ـ نوشته های ــــــــــــــــــــــــ ܓܨܓ♥♥


    نوشته های بارانی... (*کلبه دلتنگی*)
    سلام به دوستان عزیز


    اینجا فرصتی برای اشتراک :
    شعر
    نثر
    عکس نوشته
    جمله
    دیالوگ های برتر
    کلا هرچی مرتبط با ادبیات ایران و جهان
    با همه ی دوستای بارانی و مهمونای عزیز

    لطفا فقط در زمینه همین مواردی که گفتم پست بدین


    *امیدوارم دوست داشته باشید*



    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    باید زنده بمانیم.
    هنوز هم باران هست

    راه، رویا، روشنایی هست. شب فقط استعاره است.
    شب هرگز دشمن کسی نبوده است.
    ما در ستایش زنده ماندن به شادمانی رسیده‌ایم.
    امتحان کن، شعر... خوب است، امید است، رضایت است، آزادی است.
    من برایت از شعر می‌نویسم، شعر می نویسم، از شفا می‌نویسم، شفا می‌نویسم.

    تکلیف ما رعایت رویاهاست.
    زندگی در شفا ادامه دارد، عشق ادامه دارد، امید ادامه دارد
    من هم یکی از میان شما، یکی از شما، از همین بسیاران بی‌دریغ‌ام
    بسیارانی در من زیسته و من در بسیارانی زندگی کرده‌ام.
    ما زنده می‌مانیم. ما باید زنده بمانیم.
    شعر... خوب است، باران خوب است، بوسه خوب است.
    بوسیدن بی‌پایان در تو شدن، با تو شدن، از تو شدن.
    کشف حلول، کلمه، خوشی، خوبی، آرامش، آغوش آدمی.
    خورشیدهای بی‌شماری در چشم‌های ما مخفی مانده‌اند، ما طلوع خواهیم کرد.
    صبح نزد من است. من نزد توام، تو نزد زندگی.
    ما نباید بمیریم، رویاها بی مادر می‌شوند."

    سید علی صالحی

    ویرایش توسط Armila : 07-18-2014 در ساعت 02:00 AM

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  2. 24 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #2
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408


    دی خیال تو بیامد به در خانه دل
    در بزد...
    گفت بیا،در بگشا
    هیچ مگو
    دست خود را بگزیدم که فغان از غم تو
    گفت:
    من آن توام دست مخا هیچ مگو
    تو چو سرنای منی بی لب من ناله مکن
    تاچو چنگت ننوازم ....
    زنوا هیچ مگو
    گفتم :این جان مرا گرد جهان چند کشی!
    گفت :هرجا که کشم زود بیا هیچ مگو
    گفتم :ار هیچ مگویم تو روا میداری
    آتشی گردی و گویی که درآ هیچ مگو
    همچو گل خنده زد
    و گفت :درآ تا بینی
    همه آتش سمن و برگ و گیا هیچ مگو
    همه آتش گل گویا شدو با ما میگفت


    "جز زلطف وکرم دلبر ما هیچ مگو"


    مولانا

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  4. 11 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #3
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408
    زیباترین حرفت را بگو
    شکنجه‌ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن
    و هراس مدار از آن که بگویند
    ترانه‌ای بیهوده می‌خوانید.
    چرا که ترانه‌ی ما
    ترانه‌ی بیهوده‌گی نیست
    چرا که عشقحرفی بیهوده نیست.
    حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید
    به خاطرِ فردای ما اگربر ماش منتی ست؛
    چرا که عشق خود فرداست
    خود همیشه است.

    احمد شاملو

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  6. 10 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #4
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  8. 10 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #5
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408
    امروز به پایان می رسد ...
    از فردا برایم چیزی نگو !
    من نمی گویم فردا روز دیگری است ؛
    تو روز ِ دیگری هستی !!
    "تو" فردایی ...
    همان که باید به خاطرش زنده بمانم !


    جبران خلیل جبران
    ویرایش توسط Armila : 07-18-2014 در ساعت 04:07 AM

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  10. 9 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #6
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    32,623
    تشکر
    368
    تشکر شده : 2,432
    شمالي داريوش پلي شد ...



  12. 6 کاربر مقابل از !..:: joker ::..! عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #7
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    25,565
    تشکر
    362
    تشکر شده : 324

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


    به یک جایی اززندگی که رسیدی، میفهمی رنج رانباید امتـــــــــــــــداد داد،


    باید مثل چاقوکه چیزهارا می بـــــــــرد واز میانشان میگـــــــــــــــــــــذ رد،


    ازبعضی ازآدم ها بـگـــــــــــذری وبرای همیـــــــــــــشه تمامشان کنی ...



    هرکه او بیدارتر پر دردتر....

  14. 10 کاربر مقابل از mahdi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #8
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408
    یک لبخندم را بسته بندی کرده ام برای روزی که اتفاقی تو را می بینم …
    آنقدر تمیز میخندم
    که به خوشبختی ام حسادت کنی
    و من در جیب هایم
    دست های خالی ام را فریب دهم
    که امن ترین جای دنیا را انتخاب کرده اند …

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  16. 10 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #9
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408
    زن ها نمی روند
    تنها از هر آنچه که هست
    دست می کشند!
    سه سطر شروع این شعر را من نگفته ام
    گاه اما
    مات می مانم
    از اینکه چطور مردانی هم هستند
    که اینهمه زنانه می فهمند!
    مثلا همین ایلهان برک*

    و تو چه بی اندازه فقط مردی!
    آنقدر مرد
    که نمی بینی چقدر "زنانه مرد بودن" می خواهد
    ترکیبی را به دوش کشیدن:
    از نگرانی های مادرانه ام
    که چه می خوری؟
    کِی می خوابی؟
    هوا سرد است؟
    از بی قراری های زنانه ام
    که بی بازوانت شب ها سر نمی شوند
    که با زن دیگری نباشی یکوقت
    که اصلا دوستم داری؟
    داشتی؟!
    و از بی تابی دخترانه ام
    که برای کی لوس شوم حالا؟

    تو آنقدر زنانه نمی فهمی
    که نمی بینی چقدر مرد بودن می خواهد
    مادری را
    زنی را
    دختربچه ای را
    هر سه را با هم در رحم ات بزرگ کنی
    و اخم نکنی
    و خم نشوی
    و اتاق را که مرتب میکنی
    میز را که می چینی
    زل بزنی به گوشی ات...
    زل بزنی به گوشی ات...
    زل بزنی...
    بزنی...
    و هنوز دوستش داشته باشی
    و دست بکشی!


    مهدیه لطیفی


    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  18. 11 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #10
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    11,748
    تشکر
    328
    تشکر شده : 408

    روزی که برای اولین بار

    تو را خواهم بوسید
    یادت باشد
    کارِ ناتمامی نداشته باشی
    یادت باشد
    حرفهای آخرت را
    به خودت
    و همه
    گفته باشی
    فکرِ برگشتن
    به روزهای قبل از بوسیدنم را
    از سرت بیرون کن
    تو
    در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری
    که شباهتی به خیابان های شهر ندارد
    با تردید
    بی تردید
    کم می آوری...


    افشین یداللهی

    همه میدانند آمدن تو اتفاق نادری ست
    غیر از باد کسی حق ندارد
    خلوتمان را به هم بزند
    باد

    هم فقط بهانه ای ست
    برای ریختن مو بر صورتم

    تا تو آنها را به پشت گوشهایم بزنی...


  20. 11 کاربر مقابل از Armila عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 1 از 24 12311 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •