- پایانه چاهاتراپاتی شیواجی (Chhatrapati Shivaji) - بمبئی
این ساختمان خیره کننده، که سبک سنتی مغولیِ هندی را با گوتیک ویکتوریایی که کمی ایتالیایی شده، ترکیب کرده است، در سال ۱۸۸۷ و به افتخار جشن طلایی ملکه ویکتوریا (جشن پنجاهمین سال سلطنت ملکه)، افتتاح شد. این مکان، تنها مورد ایستگاه قطاری است که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. طراحیِ آن به عهدهی فردریک ویلیام استیونز بوده و در سال ۱۹۹۶ اسمِ آن از پایانهی ویکتوریا، به افتخار بنیانگذار امپراتوری ماراتا، به Chhatrapati Shivaji تغییر یافته است.
- پایانه بزرگ مرکزی - منهتن
شاید این مکان را با نام ایستگاه بزرگ مرکزی بشناسید؛ جایی که سالانه بیش از ۲۶ میلیون بازدیدکننده دارد و ششمین جاذبهی گردشگری بینالمللیِ محبوب و پر بازدیدِ دنیاست و به گفته خیلیها، زیباترین ایستگاه قطار هم به شمار میرود. این ساختمان، توسط شرکتهای "رید و استِم" و "وارِن و وِتمور" طراحی و در سال ۱9۱۳ تکمیل شده است. برج ساعت زیبا و نمادین آن، که در سالن اصلی قرار دارد، توسط هنری ادوارد بدفورد طراحی شده است. این ایستگاه، در سال ۱۹۴۴، رکورد بیشترین تعداد سکو در دنیا را به خود اختصاص داده بوده است.
- پایانه میلانو سنتراله (پایانه مرکزی میلان) - میلان
وقتی که تونل سیمپلون، در سال ۱۹۰۶ افتتاح شد، ایستگاه اصلی میلان، از عهده ترافیک اضافی برنمیآمد. این ساختمان زیبا، که ترکیبی اصیل از سبکهای متنوع معماری، مانند آرت نِوو و آرت دکو را به نمایش میگذرد، ریشههای تاریکتری دارد. مجوز بهره برداری از این ایستگاه، مدتها قبل، یعنی در سال ۱۹۰۶ توسط پادشاه ویکتور امانوئل صادر شده بود، اما اقتصاد بحران زده ایتالیا در طول جنگ جهانی اول، پیشرفت بسیار کندی داشت و این پروژه هم از جایش تکان نخورد و متوقف ماند، این روال تا زمانی ادامه داشت، که بنیتو موسولینی به خاطر اهداف و تمایلات فاشیستی خود، رسیدگی به این پروژه را در دستور کار خود قرار داد. در نهایت این ایستگاه در سال ۱۹۳۱ افتتاح شد، و امروزه یکی از شلوغترین ایستگاهها در سراسر قاره اروپاست.
- ایستگاه سائو بِنتو (Estacao de Sao Bento) - پرتغال
کاشیکاریهای زیبای روی دیوار، که توسط هنرمندی به نام جورج کالاکو انجام شده است، واقعا نفس گیر و شگفت انگیز است. این ساختمان، در سال ۱۹۱۵ افتتاح شد و طرح و نقش کاشیکاریها، حوادثی از تاریخ پرتغال را روایت میکنند؛ حوادثی مانند نبرد والوادِز و فتحِ سیلوا. الهام و ایده اصلی طراحی بنا را باید در معماری معاصر فرانسه جست و جو کرد، که معمارِ این بنا، یعنی مارکی دا سیلوا، به شدت تحت تاثیر آن بوده است.
- ایستگاه مرکزی آنتورپ - بلژیک
این ساختمان، سند و شاهد زندهای است بر حقیقتِ سادگی در هنر، که نشان میدهد تکنیک همه چیز نیست، بلکه نفسِ کار، از همه چیز مهمتر است. طراحی بنا، توسط لوئیز دلاسِنسری انجام گرفته و شامل عناصری از سبکهای مختلف معماری است، به طوری که تشخیص و دستهبندیِ تمام آنها، حتی برای افراد متخصص هم دشوار است. ایستگاه اصلی شهر آنتورپ (دومین شهر پر جمعیت کشور بلژیک) به شمار میرود و افراد محلی، آن را به نام Antwerpen-Centraal میشناسند. به سختی میتوان باور کرد که این ساختمان، در طول جنگ جهانی دوم و بمبارانهای شدید، آسیبهای بسیار جدیی دیده است، چون امروز که به این بنا نگاه می کنیم، اثری از آن آسیبها به چشم نمی خورد.
- پایانه حیدر پاشا (Hydarpassa Terminal) - ترکیه
حیدرپاشا، پر رفت و آمدترین پایانه شرق اروپا بود و از زمانی که تعطیل شد، به مرکز مجادلات و اختلافات تبدیل شد. پیشتر، این گمان وجود داشت که ساختمان، به خریداران خصوصی فروخته شده است اما در نهایت، دولت در برابر مقاومتهای عمومی تسلیم شد و حالا پایانه حیدرپاشا، دوباره به نقشه خطوط حمل و نقل ریلی باز گشته است. این بنا، که بزرگترین ایستگاه ترکیه به حساب میآید، توسط دو معمار آلمانی به نامهای اتو ریتر و هلموت کانو ساخته شده است. نمای ماسه سنگی، گلهایی که به صورت کنده کاری در دیوارها ایجاد شده و شیشههای رنگی پنجرههای واقع در فضای ورودی، باعث شده که ایستگاه، جلوههایی داشته باشد که نمیتوان و نباید آنها را از دست داد، مخصوصا انعکاس این جلوهها که در سطح آب مجاور بسیار دیدنی است.
- ایستگاه خط آهن کوهستان تانگولا (Tanggula Mountain Railway Station) - تبت
ایستگاه قطار کوهستان تانگولا در ارتفاع ۵۰۶۸ متری از سطح دریا و در منطقه مستقل و خود مختار تبت واقع شده و مرتفعترین ایستگاه قطار دنیاست، ضمنا برای دوستداران طبیعت هم زیباترین ایستگاه دنیاست. به لطف محل قرارگیریاش، که در منطقهای ناسازگار و خشن است، مسافران اجازه ندارند که در این ایستگاه، سوار قطار، یا از آن پیاده شوند. به هر حال این ایستگاه، در شبکه خطوط آهن چین، نقطه مهمی دارد و بسیاری از قطارها برای انتظار عبور سایر قطارها، در این ایستگاهِ بدون سرنشین توقف میکنند و در طول این توقف، مسافران را با تماشای مناظر نفسگیر و جذاب طبیعتِ پیرامون تنها میگذارند.
- ایستگاه مرکزی هلسینکی - فنلاند
صدای قدمهای مسافران و مراجعان، گواه این مدعا است که نمیتوان به فنلاند سفر کرد و ایستگاه مرکزی هلسینکی را ندید. این ایستگاه، از زمان افتتاحش در سال ۱۹۱۹، در میان نمونههای سلطنتی مشابه خودش، همواره یکی از محبوبترینها بوده است. در داخل ساختمان، یک جایگاه انتظار خصوصی وجود دارد که به شکل اختصاصی برای رئیس جمهور فنلاند و مهمانان ویژه او در نظر گرفته شده و در اصل، قبل از جنگ جهانی اول، برای استقبال از امپراتور روسیه طراحی شده بوده است. معماری این بنا، مثالی دقیق و جذاب از تاثیر مقوله جهانی شدن است. معمارِ آن، الیِل سارینِن (Eliel Saarinen)، این ساختمان را با حال و هوای فرهنگ اسکاندیناوی طراحی کرده بود، اما با بحث و مخالفت مردم فنلاند مواجه شد، که خواستار طراحی و اجرای طرحی بینالمللیتر بودند.
- ایستگاه خط آهن موکامبیک ((caminho de Ferro de Mocambique - موزامبیک
هرچند که هنوز هم نمیتوان فهمید که گوستاو ایفل واقعا چطور روی پروژه برج کار کرد و آن را ساخت، اما شکی نیست که این ساختمان سبز و سفید، با آن گنبد مرکزی نمادینش، قطعا تحت تاثیر کارهای ایفل قرار داشته است. این ایستگاه، با آن یادگاریها و اشیا به جا مانده از گذشته، مثل باجه خرید بلیط قدیمی، نیمکتهای کهنه چوبی و لوکوموتیوهای عتیقه، که در معرض دید عموم قرار گرفتهاند، شما را به گذشته مستعمراتی این کشور (موزامبیک، سالها تحت استعمار پرتغال بوده است) میبرد.
- ایستگاه کانازاوا - ژاپن
ژاپن، با معماری این ایستگاه، حقیقتا تصویر خود به عنوان دروازه بودائیسم شرقی را بیش از پیش تثبیت کرده است. یک دروازه قرمز رنگِ زیبا، به نام تُری، که در سراسر دنیا معروف است و به بازدیدکنندگان خوشامد میگوید. این دروازه اشارهای به دروازه سنتی تُری، که اصالتا متعلق به معابد بودایی است دارد که در ورودیِ آنها نصب میشود و به شکل نمادین، به معنای عبور از مادیات و نفسانیات به سوی مقدسات است. حتی ورودی ایستگاه هم این حال و هوای خاص را با ستونها و تیرهای چوبی که محافظ دروازههای ورود به سالن اصلی هستند، حفظ کرده است. همه اینها با نورپردازی زیبا و فنآوری فوق مدرن مجموعه، ترکیب و در کنار هم قرار گرفتهاند.
- ایستگاه آتوچا - اسپانیا
با اینکه این ایستگاه، در اصل در سال ۱۸۵۱ ساخته شده، امروزه شامل دو بخش اصلی است؛ بخش قرن نوزدهمی و بخش قرن بیستمی که با اضافه کردن بخشهایی، توسعه داده شده است. این ساختمان را که با سازهای فلزی نوسازی شده، آلبرتو دِ پالاچیو با همکاری دوست قدیمیِ همه ما، جناب گوستاو ایفل طراحی کرده است. و حالا، به لطف اضافه شدن بخشی جدید، به نام باغ استوایی، آن هم درست در داخل فضای ایستگاه، محبوبیت آن، هر چه بیشتر افزایش یافته است.
- liege-Guillemins - بلژیک
یک ایستگاه دیگر از کشور بلژیک، که در فهرست ما ثبت شده است. طراحی آینده گرای آن، توسط معمار معروف اسپانیایی، یعنی سانتیاگو کالاتراوا و طبق چیزی که از او خواسته شده بود، انجام گرفته است. ایستگاه، که در سال ۲۰۰۹ افتتاح شد، با سقفهای قوس داری از بتُن سفید، فولاد و شیشه، در واقع ارمغانی است برای روح و جوهره قرن حاضر. این ساختمان، امور مربوط به قطارهای سریعالسیر متعددی را که به سوی مقاصد مختلف در سرتاسر اروپا حرکت میکنند، به شکل کاملا حرفهای، سازماندهی میکند.
- Gare du Nord - پاریس
فقط و فقط فرانسویها هستند که میتوانند برای طراحی و تزئینِ نمای یک ساختمان، به چیزی مثل مجسمه فکر کنند؛ مجسمههایی که تجسم شهرهای بزرگ اروپایی هستند. شعاعهای نور خورشید، این ایستگاه را که در سبک Beaux-Arts ساخته شده، مانند سیل در مینوردند و از میان پنجرههای قوسدارِ آن، به درون میریزند و از آن، یک تصویر خندان رنگارنگ میسازند، که متعلق به قصههای شاه پریان است. آیا ممکن است پایانهای با ۱۹۰ میلیون مسافر در سال، شلوغترین و پر رفت و آمدترین ایستگاه قطار اروپا نباشد؟
- ایستگاه مرکزی آمستردام
این ایستگاه بزرگ، که ساخت آن در سال ۱۸۸۹ به پایان رسید، همچنان تاریخ پیچیده و پر تحولی دارد. مسدود کردن منظره اسکله حین عملیات ساخت و سازِ آن، به منزله نقطه پایانی بر فرهنگ دریایی و دریانوردیِ باستانی و مشهور شهر بود. همچنین، مظاهر سبک گوتیک، چندان به مذاق ساکنان پروتستان و دو اتشه شهر خوشایند نبود؛ چرا که گوتیک، بیشتر معرف عقاید فرقههای کاتولیک است. این ایستگاه، توسط سازهای جزیره مانند و سه قسمتی محافظت میشود و همچنین، ۸۶۰۰ ستون و پایه چوبی در پیِ آن به کار رفته است.
- ایستگاه بین المللی سنت پانکراس - لندن
هنگامی که ساخت سنت پانکراس پس از بیست سال تلاش، در سال 1868 به پایان رسید، این ایستگاه بزرگترین فضای بسته و محصور دنیا، در زمان خودش بود. با گذشت زمان، نام آن، در میان شلوغترین ایستگاههای اروپا باقی مانده بود و همچنان به مسافرانی که به لندن وارد میشدند، خوشامد میگفت. سبک معماری آن، با آن آجرهای قرمز، از همه بیشتر به گوتیک شباهت دارد، ضمن اینکه در جاها و موارد مختلفی، اصالت ویکتوریایی خود را نیز بازتاب میدهد. این ایستگاه در خلال جنگ جهانی دوم، نقش مهم و برجستهای را ایفا کرد، اول اینکه از شر تمام حملههای ناگهانی نجات پیدا کرد و سالم ماند، دوم اینکه به عنوان مکان ملاقاتهای ممنوعه زمان جنگ مورد استفاده قرار میگرفت و سوم اینکه راه فرار بسیاری از سربازان متفقین به حساب میآمد.