ahm_ahang
04-24-2015, 05:48 PM
کمی با حافظهتان كلنجار بروید، پوریا را به خاطر میآورید. در جشن پایان پخش سریال حضرت یوسف، كتایون ریاحی ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]) در حالی كه دست پوریا در دستش بود، روی صحنه آمد و اعلام كرد برای انجام كارهای مشترك بیشتر و بزرگتر با پوریا از دنیای بازیگری خداحافظی میكند. پوریا از آن روزها، حسابی عوض شده است. بیشترین سالها را خارج از كشور گذرانده تا درس موسیقی بیاموزد. حالا پس از پایان تحصیلاتش در جزیره كیش زندگی میكند، موسیقی تدریس میكند و كار آهنگسازی انجام میدهد. رونمایی از اولین آلبوم او با نام «پژواك سکوت» در فروشگاه بتهوون برگزار و بهانهای شد تا سراغ او برویم.
از آلبومت بگو؟
اولین آلبوم من است كه با پشتیبانی مادرم به پایان رسید. یكسال برای این آلبوم كار كردم. پژواك سكوت، هشت قطعه در سبك كلاسیك و اركسترال است. ملودیها بر اساس اركست نوشته شده و در واقع رزومهای از كل زندگی من است چون یكی از آهنگها را در 16سالگی ساختم.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند] ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
كتایون ریاحی ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]): سرمایهگذار این كار من و خود پوریا بودیم و با سرمایه شخصی خودمان منتشر شده اما عواید آلبوم به بنیاد كمك برمیگردد.
شنیدهام ورود به دنیای موسیقی را تحت تاثیر مادر انجام دادهای، فكر میكنی اگر تشویقهای مادر نبود مسیر دیگری را انتخاب میكردی؟
در آن صورت هم باز فكر میكنم موسیقی را انتخاب میكردم اما قطعا موفقیتهایی كه الان دارم نداشتم.
كتایون ریاحی ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]) : من پوریا را حمایت نكردم تنها مشوق او بودم. حمایتم از جنس تشویق بود برای اینكه استعدادهایش را میدیدم.
بعد از چند سال زندگی در ارمنستان و انگلیس به ایران برگشتی. آیا فضای ایران را برای كار و آهنگسازی مناسب میبینی؟
نه فقط ایران بلكه كل دنیا نیاز دارد تا درك و دریافتش از موسیقی را عوض كند و به دورهای بازگردد كه موسیقی اهمیت داشت. بیشتر باید به خود هنر موسیقی اهمیت داد تا صنعت موسیقی. ملودی، هارمونی و ریتم سه اصل است و جاهایی میتوانند بروند كه واژهها نمیتوانند اما امروزه تمام دنیای موسیقی ترانه شده است. بیشترین چیزی كه به آن اهمیت میدهند ترانه كار است تا موسیقی. چون در ایران ترانه قویتر از موسیقی است به همین دلیل تمركز بیشتری روی آن است، به همین ترتیب مخاطب هم به ترانه بیشتر اهمیت میدهد تا موسیقی و ای كاش این روند كمی تغییر كند.
در بنیاد كمك بخشی به عنوان بخش فرهنگی داریم تا همانطور كه به نیازهای اولیه مردم كمك میشود، سطح فرهنگی را هم ارتقا دهیم؛ كودكانی كه استعداد موسیقی دارند اما امكانات ندارند پیدا میكنیم و آنها را پرورش دهیم. برای همین امر خیلی از سفرها را همراه مادرم میروم. واقعیت این است كه استعدادهای زیادی وجود دارد اما متاسفانه تا حدی درگیر نیازهای اولیهشان هستند و دیگر فرصتی برای كار فرهنگی ندارند.
موسیقی یك تراپی است كه خیلی جاها میتوان از آن استفاده كرد؛ یكی از دلایلی كه بنیاد كمك به كودكان ناشنوا میپردازد همین مسئله است تا آنها هم از شنیدن موسیقی بیبهره نباشند.
چرا اسم آلبوم را «پژواك سكوت» گذاشتی؟
این اسم نام یكی از داستانهای قدیمی مادرم است. وقتی آهنگها را مینوشتم هیچ اسمی برای آنها انتخاب نكرده بودم تا اینكه به پیشنهاد پدرم اسم آلبوم را گذاشتیم «پژواك سكوت.»
موضوع داستان «پژواك سكوت» چیست؟
كتایون ریاحی: خیلی جالب است، قصه را 30 سال پیش نوشتم اما قصه مرتبطی است با این روزها.
داستان در مورد یك زن جوان بیمار است كه در یك آسایشگاه روانی بستری است و پزشكان نمیتوانند به او كمك كنند اما یك دختر ناشنوا در آن آسایشگاه كار میكند. رابطهای بین زن بیمار و دختر ناشنوا پیش میآید و مهر و محبت دختر ناشنوا باعث بهبود حال زن بیمار میشود. به همین دلیل اسم داستان «پژواك سكوت» است. نسخه این داستان را الان ندارم. همان زمان آن را به ارشاد داده بودم تا برای آن مجوز بگیرم كه ندادند اما دو سال بعد خانم پوران درخشنده پرنده كوچك خوشبختی را ساختند كه برایم خیلی جالب بود. در آن زمان من هنوز بازیگر و چهره شناختهشدهای نبودم. فكر میكنم همین داستان را پیش آقای مسعود فروتن بردم كه كار بازیگری برای من پیش آمد.
كارهای خوانندگان داخل ایران را گوش میدهی؟
بله، گوش میدهم. كارهای خوب به تازگی زیاد میشنوم. همایون شجریان نوآوریهای خوبی در كار دارد و بیصبرانه منتظرم آلبوم آقای ناظری را گوش كنم كه تا الان فرصت نكردهام.
اگر قرار باشد برای خوانندهای آهنگسازی كنی، كدامیك از خوانندههای الان را انتخاب میكنی؟
باعث افتخارم خواهد بود كه با خیلى از خوانندگان خوبمان كار كنم ولى ترجیحا دوست دارم با خوانندگانى كار كنم كه آهنگهایشان به سبك كلاسیك نزدیك بوده و تنظیم اركسترال به آهنگهایشان میخورد؛ خوانندگانى مانند علیرضا عصار.
كتایون ریاحی: تخصص پوریا موسیقی فیلم است. به همین جهت آلبوم پوریا خیلی تصویری است.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند] ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
پوریا: سال آخر در انگلستان را فقط موسیقی فیلم خواندم.
آرزویم ساختن موسیقی فیلم کوروش است
پس اگر قرار باشد برای فیلم یك كارگردان موسیقی بسازی كدام كارگردان را انتخاب میكنی؟
ترجیح میدهم ژانرهای حماسی را كار كنم؛ مثل پیتر جكسون یا كارهای تاریخی.
كتایون ریاحی: نهایت آرزوی پوریا این است كه موسیقی فیلم كوروش را بسازد.
این دغدغهام است كه یك روز این موسیقی را بسازم. هیچ مدركی از موسیقی آن زمان نیست اما من با توجه به تحقیقاتی که در متون و آثار تاریخی داشتهام فکر میکنم بتوان پی برد چه نوع موسیقی درآن زمان داشتیم. اینها نشانه این است كه موسیقی كلاسیك كه ما آن را برای غرب میشناسیم یك زمانی در شرق هم وجود داشته است.
به تصور من، موسیقی در آن زمان خیلی غنیتر و پربارتر از موسیقی كه الان به عنوان موسیقی اصیل ایرانی میشناسیم بوده است.
این دغدغه و علاقهای كه نسبت به موسیقی ایرانی داری، در همین آلبوم هم پیداست؟
آلبوم من شاید به ظاهر روح شرقی و ایرانی نداشته باشد اما قطعا غربی هم نخواهد بود، سبك خاصی ندارد، موسیقی اصلا مهم نیست از كجا میآید، موسیقی زبان بین كهكشانی است؛ هر موجود زندهای موسیقی را درك میكند حتی حیوانات و گیاهان، چه برسد به آدمها از ملل مختلف حتى اگر زمانى با موجودات فضایى برخورد كردیم راه ارتباطمان ریاضى و موسیقى خواهد بود.
از رونمایی كار راضی بودی؟
بله، خیلی زیاد. موسیقى را به صورت جدى از ٢٠ سالگى آغاز كردم با سفر به ارمنستان با یارى و راهنمایىهاى لوریس چكناوریان نزد پرفسور سِرگئى آقاجانبان. هر چیز امروزه از موسیقى میدانم نزد روانشاد آقاجانبان آموختم.
از آلبومت بگو؟
اولین آلبوم من است كه با پشتیبانی مادرم به پایان رسید. یكسال برای این آلبوم كار كردم. پژواك سكوت، هشت قطعه در سبك كلاسیك و اركسترال است. ملودیها بر اساس اركست نوشته شده و در واقع رزومهای از كل زندگی من است چون یكی از آهنگها را در 16سالگی ساختم.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند] ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
كتایون ریاحی ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]): سرمایهگذار این كار من و خود پوریا بودیم و با سرمایه شخصی خودمان منتشر شده اما عواید آلبوم به بنیاد كمك برمیگردد.
شنیدهام ورود به دنیای موسیقی را تحت تاثیر مادر انجام دادهای، فكر میكنی اگر تشویقهای مادر نبود مسیر دیگری را انتخاب میكردی؟
در آن صورت هم باز فكر میكنم موسیقی را انتخاب میكردم اما قطعا موفقیتهایی كه الان دارم نداشتم.
كتایون ریاحی ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]) : من پوریا را حمایت نكردم تنها مشوق او بودم. حمایتم از جنس تشویق بود برای اینكه استعدادهایش را میدیدم.
بعد از چند سال زندگی در ارمنستان و انگلیس به ایران برگشتی. آیا فضای ایران را برای كار و آهنگسازی مناسب میبینی؟
نه فقط ایران بلكه كل دنیا نیاز دارد تا درك و دریافتش از موسیقی را عوض كند و به دورهای بازگردد كه موسیقی اهمیت داشت. بیشتر باید به خود هنر موسیقی اهمیت داد تا صنعت موسیقی. ملودی، هارمونی و ریتم سه اصل است و جاهایی میتوانند بروند كه واژهها نمیتوانند اما امروزه تمام دنیای موسیقی ترانه شده است. بیشترین چیزی كه به آن اهمیت میدهند ترانه كار است تا موسیقی. چون در ایران ترانه قویتر از موسیقی است به همین دلیل تمركز بیشتری روی آن است، به همین ترتیب مخاطب هم به ترانه بیشتر اهمیت میدهد تا موسیقی و ای كاش این روند كمی تغییر كند.
در بنیاد كمك بخشی به عنوان بخش فرهنگی داریم تا همانطور كه به نیازهای اولیه مردم كمك میشود، سطح فرهنگی را هم ارتقا دهیم؛ كودكانی كه استعداد موسیقی دارند اما امكانات ندارند پیدا میكنیم و آنها را پرورش دهیم. برای همین امر خیلی از سفرها را همراه مادرم میروم. واقعیت این است كه استعدادهای زیادی وجود دارد اما متاسفانه تا حدی درگیر نیازهای اولیهشان هستند و دیگر فرصتی برای كار فرهنگی ندارند.
موسیقی یك تراپی است كه خیلی جاها میتوان از آن استفاده كرد؛ یكی از دلایلی كه بنیاد كمك به كودكان ناشنوا میپردازد همین مسئله است تا آنها هم از شنیدن موسیقی بیبهره نباشند.
چرا اسم آلبوم را «پژواك سكوت» گذاشتی؟
این اسم نام یكی از داستانهای قدیمی مادرم است. وقتی آهنگها را مینوشتم هیچ اسمی برای آنها انتخاب نكرده بودم تا اینكه به پیشنهاد پدرم اسم آلبوم را گذاشتیم «پژواك سكوت.»
موضوع داستان «پژواك سكوت» چیست؟
كتایون ریاحی: خیلی جالب است، قصه را 30 سال پیش نوشتم اما قصه مرتبطی است با این روزها.
داستان در مورد یك زن جوان بیمار است كه در یك آسایشگاه روانی بستری است و پزشكان نمیتوانند به او كمك كنند اما یك دختر ناشنوا در آن آسایشگاه كار میكند. رابطهای بین زن بیمار و دختر ناشنوا پیش میآید و مهر و محبت دختر ناشنوا باعث بهبود حال زن بیمار میشود. به همین دلیل اسم داستان «پژواك سكوت» است. نسخه این داستان را الان ندارم. همان زمان آن را به ارشاد داده بودم تا برای آن مجوز بگیرم كه ندادند اما دو سال بعد خانم پوران درخشنده پرنده كوچك خوشبختی را ساختند كه برایم خیلی جالب بود. در آن زمان من هنوز بازیگر و چهره شناختهشدهای نبودم. فكر میكنم همین داستان را پیش آقای مسعود فروتن بردم كه كار بازیگری برای من پیش آمد.
كارهای خوانندگان داخل ایران را گوش میدهی؟
بله، گوش میدهم. كارهای خوب به تازگی زیاد میشنوم. همایون شجریان نوآوریهای خوبی در كار دارد و بیصبرانه منتظرم آلبوم آقای ناظری را گوش كنم كه تا الان فرصت نكردهام.
اگر قرار باشد برای خوانندهای آهنگسازی كنی، كدامیك از خوانندههای الان را انتخاب میكنی؟
باعث افتخارم خواهد بود كه با خیلى از خوانندگان خوبمان كار كنم ولى ترجیحا دوست دارم با خوانندگانى كار كنم كه آهنگهایشان به سبك كلاسیك نزدیك بوده و تنظیم اركسترال به آهنگهایشان میخورد؛ خوانندگانى مانند علیرضا عصار.
كتایون ریاحی: تخصص پوریا موسیقی فیلم است. به همین جهت آلبوم پوریا خیلی تصویری است.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند] ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
پوریا: سال آخر در انگلستان را فقط موسیقی فیلم خواندم.
آرزویم ساختن موسیقی فیلم کوروش است
پس اگر قرار باشد برای فیلم یك كارگردان موسیقی بسازی كدام كارگردان را انتخاب میكنی؟
ترجیح میدهم ژانرهای حماسی را كار كنم؛ مثل پیتر جكسون یا كارهای تاریخی.
كتایون ریاحی: نهایت آرزوی پوریا این است كه موسیقی فیلم كوروش را بسازد.
این دغدغهام است كه یك روز این موسیقی را بسازم. هیچ مدركی از موسیقی آن زمان نیست اما من با توجه به تحقیقاتی که در متون و آثار تاریخی داشتهام فکر میکنم بتوان پی برد چه نوع موسیقی درآن زمان داشتیم. اینها نشانه این است كه موسیقی كلاسیك كه ما آن را برای غرب میشناسیم یك زمانی در شرق هم وجود داشته است.
به تصور من، موسیقی در آن زمان خیلی غنیتر و پربارتر از موسیقی كه الان به عنوان موسیقی اصیل ایرانی میشناسیم بوده است.
این دغدغه و علاقهای كه نسبت به موسیقی ایرانی داری، در همین آلبوم هم پیداست؟
آلبوم من شاید به ظاهر روح شرقی و ایرانی نداشته باشد اما قطعا غربی هم نخواهد بود، سبك خاصی ندارد، موسیقی اصلا مهم نیست از كجا میآید، موسیقی زبان بین كهكشانی است؛ هر موجود زندهای موسیقی را درك میكند حتی حیوانات و گیاهان، چه برسد به آدمها از ملل مختلف حتى اگر زمانى با موجودات فضایى برخورد كردیم راه ارتباطمان ریاضى و موسیقى خواهد بود.
از رونمایی كار راضی بودی؟
بله، خیلی زیاد. موسیقى را به صورت جدى از ٢٠ سالگى آغاز كردم با سفر به ارمنستان با یارى و راهنمایىهاى لوریس چكناوریان نزد پرفسور سِرگئى آقاجانبان. هر چیز امروزه از موسیقى میدانم نزد روانشاد آقاجانبان آموختم.