alvez
07-08-2015, 02:22 PM
مردم کوفه چرا سوت و کوره شهر شما
چرا گرد غم نشسته میون این کوچه ها
ايام شهادت اول مظلوم عالم امام اول شيعيان تسليت باد
شعري بسيار زيبا و جانسوز از شاعر اهل بيت سید محمد بابا میری
مردم کوفه چرا سوت و کوره شهر شما
چرا گرد غم نشسته میون این کوچه ها
مردم کوفه بگید دلیل گریه تون چیه
دلیل ناله های زمین و آسمون چیه؟
یتیمای شهرتونیم و یه گم کرده داریم
دو شبه نیومده دلواپس و بیقراریبم
اسمشو نمیدونیم به ما میگفت آی بچه ها
اسم من هرچی هست شما فقط بگید بابا
شبا وقتی میومد خرابه باصفا میشد
واسمون بابا میشد دوای درد ما میشد
اون با دستای خودش غذا میداد به ما همه
وقتی که سیر میشدیم قصه میگفت برا همه
بس که با عاطفه بودیم تشنه ی دیدنش بودیم
همه مون عاشق لحن قصه گفتنش بودیم
قصه ی پهلوون پهلووانارو اون میگفت
سرشو بالا میکرد به سمت آسمون میگفت
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
غیر خدای مهربون هیشکی نبود هیشکی نبود
یه روزی یه پهلوون تو مدینه یه خونه داشت
از غم و غصه ولی هزار هزار نشونه داشت
وقتی که آدم بدا پهلوونو تنها دیدن
دستاشو بستن و خونشو به آتیش کشیدن
به دلش با خنجر و زخم زبونا نیش زدن
دل غصه دارشو سوزوندن و آتیش زدن
همیشه تو غصه هاش حس غریبونه ای داشت
بعد قصه دلشو تو شهر غصه ها گذاشت
حالا دو شبه نیومده به ماها سر بزنه
خونه ی دلامونو یکی یکی سر بزنه
مردم کوفه کسی بابای مارو ندیده؟
کسی قهرمان قصه ی مارو ندیده؟
نگاه سرد شما بوی غم و غصه میده
مثل اینکه قصه ی ما هم به آخر رسیده
دانلود كليپ بسيار زيباي مردم كوفه با مداحي سيد مهدي ميرداماد
كليك كنيد ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
التماس دعــــا
چرا گرد غم نشسته میون این کوچه ها
ايام شهادت اول مظلوم عالم امام اول شيعيان تسليت باد
شعري بسيار زيبا و جانسوز از شاعر اهل بيت سید محمد بابا میری
مردم کوفه چرا سوت و کوره شهر شما
چرا گرد غم نشسته میون این کوچه ها
مردم کوفه بگید دلیل گریه تون چیه
دلیل ناله های زمین و آسمون چیه؟
یتیمای شهرتونیم و یه گم کرده داریم
دو شبه نیومده دلواپس و بیقراریبم
اسمشو نمیدونیم به ما میگفت آی بچه ها
اسم من هرچی هست شما فقط بگید بابا
شبا وقتی میومد خرابه باصفا میشد
واسمون بابا میشد دوای درد ما میشد
اون با دستای خودش غذا میداد به ما همه
وقتی که سیر میشدیم قصه میگفت برا همه
بس که با عاطفه بودیم تشنه ی دیدنش بودیم
همه مون عاشق لحن قصه گفتنش بودیم
قصه ی پهلوون پهلووانارو اون میگفت
سرشو بالا میکرد به سمت آسمون میگفت
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
غیر خدای مهربون هیشکی نبود هیشکی نبود
یه روزی یه پهلوون تو مدینه یه خونه داشت
از غم و غصه ولی هزار هزار نشونه داشت
وقتی که آدم بدا پهلوونو تنها دیدن
دستاشو بستن و خونشو به آتیش کشیدن
به دلش با خنجر و زخم زبونا نیش زدن
دل غصه دارشو سوزوندن و آتیش زدن
همیشه تو غصه هاش حس غریبونه ای داشت
بعد قصه دلشو تو شهر غصه ها گذاشت
حالا دو شبه نیومده به ماها سر بزنه
خونه ی دلامونو یکی یکی سر بزنه
مردم کوفه کسی بابای مارو ندیده؟
کسی قهرمان قصه ی مارو ندیده؟
نگاه سرد شما بوی غم و غصه میده
مثل اینکه قصه ی ما هم به آخر رسیده
دانلود كليپ بسيار زيباي مردم كوفه با مداحي سيد مهدي ميرداماد
كليك كنيد ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
التماس دعــــا