Pacino
01-05-2016, 05:35 PM
از کشتی های دزدان دریایی بگیرید تا تعطیلات کسل کننده در دهکده ای در فرانسه؛ سال 2015 برایمان تولیدات بدساختی داشت که بعضی از آنها اهانت آمیز و بعضی ناامیدکننده بودند.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
برای مثال چرا باید کسی بخواهد دو ساعت و نیم از وقتش را صرف تماشای پیچ و خم های یک زندگی زناشویی پراضطراب کند؟ یا به تماشای ریس ویتراسپون بنشیند که ظاهراً فراموش کرده زمانی روی سن رفته بود تا جایزه اسکارش را بگیرد؟
قبل از آنکه درست و حسابی به لیست مان برسیم، بگذارید به چند فیلم افتضاح دیگر هم اشاره کنیم که در این لیست نیستند ولی آنقدر برایمان جالب بودند که ذره ای همدردی برایشان نشان دهیم و از آنها نام ببریم: "چهار شگفت انگیز" (Fantastic Four)، "پیکسل ها" (Pixels)، "ازخودگذشته" (Self/less)، "بازمانده" (Survivor)، "نابودگر جنیسیس" (Terminator Genisys)
فیلم های زیر به اندازه فیلم هایی که از آنها نام بردیم خوش شانس نبودند و لیست بدترین فیلم های سال 2015 را تشکیل دادند:
10. سن اندریاس (San Andreas) کارگردان: برد پیتون
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
در این فیلم تا جایی که چشم کار می کند شاهد امواج سهمگین، جاده هایی که ترک می خورند و آسمانخراش هایی در حال آوار هستیم که همه اینها در فضای مجازی صورت می گیرند درست مثل بازی دواین جانسون و کارلا گوجینو که تعریف چندانی ندارد.
چرا باید بنشینیم این فیلم را تماشا کنیم در حالی که فیلم "روز پس از فردا" (The Day After Tomorrow) حداقل جذابیت دیداری تماشای یک تانکر نفت در خیابان های محله منهتن را برایمان فراهم می کند؟9. "پینه دوز" (The Cobbler) کارگردان: توماس مک کارتی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
بازی آدام سندلر در نقش کفش دوز تاحدودی نویدبخش بود و در ابتدا مجذوب بازی او شدیم، ولی وقتی وی توضیح می دهد که این کفش است که مرد را می سازد نه اعمال او، نظرمان در مورد وی عوض می شود.
از آن به بعد است که چشممان را روی مسیر بی هدف داستان که سر و ته ش مشخص نیست می بندیم. این فیلم، فیلم بسیار عجیبی است واقعاً!
8. "آوازخوان حرفه ای 2" (Pitch Perfect 2) کارگردان: الیزابت بنکس
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
آوازهای فیلم بد نیستند و Das Sound Machine باعث می شود که نظر مثبتی نسبت به Metropolis و Kraftwerk پیدا کنیم، ولی دیگر یک فرد چقدر می تواند عاشق ربل ویلسون باشد که بازی او را در این فیلم آن هم با آن وضع تحمل کند. برای فیلمی که کارگردانش و تمام بازیگرانش خانم هستند، برای هر قدمی که به سوی تماشای آن برمی داریم باید دو قدم عقب برویم. 7. "هیتمن: مأمور 47" (Hitman: Agent 47) کارگردان: الکساندر باخ
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اعتراف می کنیم که این فیلم را فقط به خاطر مناظر شگفت انگیز سنگاپور در آن تماشا کردیم، زیرا تابحال ندیده بودیم که یک محصول هالیوودی با بودجه بالا فقط به خاط مناظر زیبای سنگاپور از آن بهره برداری کند. ولی افسوس که کشور سنگاپور فقط پس زمینه ای برای این فیلم بی ارزش و توخالی است که فقط آمیزه ای از داستانی علمی-تخیلی با درونمایه ای بیهوده است. 6. "پل بلارت: پلیس بازار 2" (Paul Blart: Mall Cop 2) کارگردان: اندی فیکمن
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اگر کاراکتر پل بلارت در فیلم اول تبدیل به قهرمانی تصادفی شد، قطعاً شهرت بوده که وی را به فیلم دوم کشانده است. پل در این فیلم نه تنها شخصیتی بسیار زننده و ناخوشایند دارد، بلکه زن گریزی وی نیز کنایه آمیز است و خشونت وی دوبرابر شده است.
در جایی از فیلم می بینیم که پل مشتی به شکم یک خانم مسن می زند و آن خانم هم در کمال ناباوری ما می گوید که حالش خوب است! فیلمنامه این فیلم افتضاح و قدیمی است و کوین جیمز باید تلاشش را بیشتر کند.
5. "تعطیلات" (Vacation) کارگردان: جاناتان گلداستاین و جان فرانسیس دیلی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اد هلم و کریستینا اپل گیت در این فیلم نقش دو عضو از خانواده ای نامتجانس را بازی می کنند که در جستجوی بهترین تعطیلات خانوادگی در ایالات متحده می گردند. ولی آنچه پیدا می کنند چیزی نیست جز یک چشمه آب گرم پر از کثافت مایع.
این فیلم معادل کمدی آمریکایی برای افرادی است که آنقدر عقل در سر و پول در جیب دارند که به تماشای آن بروند! واقعاً تماشای اپل گیت در حال تلاش برای بازی در این فیلم دردناک بود و تصور اینکه در این نقش وی توانسته افرادی را بخنداند وحشتناک بود.
4. "تعقیب آتشین" (Hot Pursuit) کارگردان: آن فلچر
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
گویا بین بازیگران هالیوودی مد شده که یکی در میان فیلم های خوب و افتضاح بازی کنند. ادی ردمین نمونه این مد است که ابتدا در Jupiter Ascending افتضاح بازی کرد و بعد برای نقش استیون هاوکینگ جایزه اسکار و گلدن گلوب را برد. امسال، رونی مارا نیز با بازی در فیلم مزخرف Pan و سپس فیلم Carol با دو روی همین سکه روبرو است.
حالا به این لیست، ریس ویثراسپون را نیز اضافه کنید که بازی وی در فیلم "وحشی" (Wild) مثال زدنی بود و در فیلم "تعقیب آتشین"، با دو ستاره زیبارو در صدر لیست بازیگران، با نقش احمقانه اش بیننده را متحیر می کند. این فیلم چیزی ندارد جز غرغر و جوک های بی مزه و در این مورد می توان آن را همتراز با فیلم "تعطیلات" قرار داد.
3. "پَن" (Pan) کارگردان: جو رایت
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
موضوع این فیلم چیست؟ انگار جو رایت، کارگردان این فیلم، فیلمنامه را روی تخته سیاه چسبانده و روی صندلی اش لم داده و دستانش را پشت سرش گذاشته و رندانه به آش شله قلمکار بی معنایی که درست کرده و تیمش توانسته آن را از آب دربیاورد، نیشخند می زند.
اول از همه باید بگوییم که هرگز ندیده بودیم هیو جکمن چنین بازی وحشتناکی ارائه بدهد. از آن گذشته، سوالمان این است که جذابیت و تخیلی که زمانی فیلم ها و انیمیشن های کلاسیک دیزنی داشتند کجا رفته؟ چرا به یکباره دیزنی به اقتباس های اکشنی چراغ سبز نشان می دهد که نسخه اصلی شان گنجینه هایی دست نیافتنی بودند؟ جواب این سوال را فقط خدا می داند.
همچنین خدا می داند که پسربچه های برده در قلمروی جادویی چطور ترانه و ملودی های نیروانا و The Ramones را از بر می دانند و از همه مهمتر چه چیزی آنها را مجبور می کند که با هم یکصدا این ترانه ها را بخوانند. تجربه تماشای این فیلم واقعاً نامطبوع بود.
2. "کنار دریا" (By The Sea) کارگردان: آنجلینا جولی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
قبلاً تماشای روستاهای فرانسه اینقدر برایمان کسل کننده نبوده و هرگز اینقدر تماشای زندگی دو نفر حوصله مان را تا حد مرگ سر نبرده بود و نسبت به فیلم های سینمایی ایمان و امیدمان را از دست نداده بودیم.
فیلم "کنار دریا" که آنجلینا جولی فیلمنامه آن را نوشته و کارگردانی آن نیز به عهده خودش بوده، نمونه ای از آن فیلم هایی است فیلم نیستند بلکه وزنه ای هستند که انگار به قوزک شکسته پای شما آویزان بوده اند و شما را به اعماق گودالی فرو می برند که در آن دیگر هیچ چیز معنا ندارد و تمام حواس پنجگانه شما به سکوت ابدی رفته اند.
این فیلم فقط بد نیست، بلکه دردناک است و این جواب دوگانه ای است که از بینندگان می گیرید، زیرا آنجایی که نباید بخندند می خندند یا اینکه وسط فیلم بلند می شوند و از میان ردیف ها می گذرند و از درب سالن خارج می شوند. واقعاً کار درستی می کنند.
1. "دنیای ژوراسیک" (Jurassic World) کارگردان: کالین تره وورو
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
از لحاظ فنی، فیلم پرفروش کالین تره وورو که هیولاهای آدم خور را به تصویر می کشد، یک شاهکار است. هیچ فیلمی نیست که وینسنت دونوفریو در آن بوده باشد و از این فیلم بهتر باشد. ولی همه چیز غیر از آن یک شکست تاریخی محسوب می شود از فیلمنامه بگیرید تا موسیقی آن.
دوستداران سینما این فیلم را دوست دارند چون برایشان جنبه سرگرمی دارد. درست است، اگر همه چیزی که از یک فیلم می خواهید همین باشد می توانید هر چند مرتبه که دوست دارید آن را تماشا کنید، ولی دوستداران فیلم اصیل "پارک ژوراسیک" که برایشان فیلمنامه منطقی و کاراکترهای شگفت انگیز طراحی شده بود چه؟ دوستدارانی که لزوماً طرفدار نیستند ولی یک فیلم اکشن ماجرایی با منطق و احساس می خواهند چه؟
اگر به این فکر می کنید که چرا "دنیای ژوراسیک" رتبه اول این لیست را دارد، باید بگوییم دلیلش این است که این فیلم قول خیلی چیزها را به ما داده بود و در نهایت به بزرگترهای خود اهانت کرد و این چیزی نیست که به ما یاد داده اند.
فیلم ها را هر چند بیشتر می بینید باید بهتر شوند ولی این یکی فقط بدتر و بدتر می شود. زیرا هر بار در ذهنتان سوالاتی شکل می گیرند که جواب هیچکدام را نمی گیرید.
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
برای مثال چرا باید کسی بخواهد دو ساعت و نیم از وقتش را صرف تماشای پیچ و خم های یک زندگی زناشویی پراضطراب کند؟ یا به تماشای ریس ویتراسپون بنشیند که ظاهراً فراموش کرده زمانی روی سن رفته بود تا جایزه اسکارش را بگیرد؟
قبل از آنکه درست و حسابی به لیست مان برسیم، بگذارید به چند فیلم افتضاح دیگر هم اشاره کنیم که در این لیست نیستند ولی آنقدر برایمان جالب بودند که ذره ای همدردی برایشان نشان دهیم و از آنها نام ببریم: "چهار شگفت انگیز" (Fantastic Four)، "پیکسل ها" (Pixels)، "ازخودگذشته" (Self/less)، "بازمانده" (Survivor)، "نابودگر جنیسیس" (Terminator Genisys)
فیلم های زیر به اندازه فیلم هایی که از آنها نام بردیم خوش شانس نبودند و لیست بدترین فیلم های سال 2015 را تشکیل دادند:
10. سن اندریاس (San Andreas) کارگردان: برد پیتون
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
در این فیلم تا جایی که چشم کار می کند شاهد امواج سهمگین، جاده هایی که ترک می خورند و آسمانخراش هایی در حال آوار هستیم که همه اینها در فضای مجازی صورت می گیرند درست مثل بازی دواین جانسون و کارلا گوجینو که تعریف چندانی ندارد.
چرا باید بنشینیم این فیلم را تماشا کنیم در حالی که فیلم "روز پس از فردا" (The Day After Tomorrow) حداقل جذابیت دیداری تماشای یک تانکر نفت در خیابان های محله منهتن را برایمان فراهم می کند؟9. "پینه دوز" (The Cobbler) کارگردان: توماس مک کارتی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
بازی آدام سندلر در نقش کفش دوز تاحدودی نویدبخش بود و در ابتدا مجذوب بازی او شدیم، ولی وقتی وی توضیح می دهد که این کفش است که مرد را می سازد نه اعمال او، نظرمان در مورد وی عوض می شود.
از آن به بعد است که چشممان را روی مسیر بی هدف داستان که سر و ته ش مشخص نیست می بندیم. این فیلم، فیلم بسیار عجیبی است واقعاً!
8. "آوازخوان حرفه ای 2" (Pitch Perfect 2) کارگردان: الیزابت بنکس
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
آوازهای فیلم بد نیستند و Das Sound Machine باعث می شود که نظر مثبتی نسبت به Metropolis و Kraftwerk پیدا کنیم، ولی دیگر یک فرد چقدر می تواند عاشق ربل ویلسون باشد که بازی او را در این فیلم آن هم با آن وضع تحمل کند. برای فیلمی که کارگردانش و تمام بازیگرانش خانم هستند، برای هر قدمی که به سوی تماشای آن برمی داریم باید دو قدم عقب برویم. 7. "هیتمن: مأمور 47" (Hitman: Agent 47) کارگردان: الکساندر باخ
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اعتراف می کنیم که این فیلم را فقط به خاطر مناظر شگفت انگیز سنگاپور در آن تماشا کردیم، زیرا تابحال ندیده بودیم که یک محصول هالیوودی با بودجه بالا فقط به خاط مناظر زیبای سنگاپور از آن بهره برداری کند. ولی افسوس که کشور سنگاپور فقط پس زمینه ای برای این فیلم بی ارزش و توخالی است که فقط آمیزه ای از داستانی علمی-تخیلی با درونمایه ای بیهوده است. 6. "پل بلارت: پلیس بازار 2" (Paul Blart: Mall Cop 2) کارگردان: اندی فیکمن
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اگر کاراکتر پل بلارت در فیلم اول تبدیل به قهرمانی تصادفی شد، قطعاً شهرت بوده که وی را به فیلم دوم کشانده است. پل در این فیلم نه تنها شخصیتی بسیار زننده و ناخوشایند دارد، بلکه زن گریزی وی نیز کنایه آمیز است و خشونت وی دوبرابر شده است.
در جایی از فیلم می بینیم که پل مشتی به شکم یک خانم مسن می زند و آن خانم هم در کمال ناباوری ما می گوید که حالش خوب است! فیلمنامه این فیلم افتضاح و قدیمی است و کوین جیمز باید تلاشش را بیشتر کند.
5. "تعطیلات" (Vacation) کارگردان: جاناتان گلداستاین و جان فرانسیس دیلی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
اد هلم و کریستینا اپل گیت در این فیلم نقش دو عضو از خانواده ای نامتجانس را بازی می کنند که در جستجوی بهترین تعطیلات خانوادگی در ایالات متحده می گردند. ولی آنچه پیدا می کنند چیزی نیست جز یک چشمه آب گرم پر از کثافت مایع.
این فیلم معادل کمدی آمریکایی برای افرادی است که آنقدر عقل در سر و پول در جیب دارند که به تماشای آن بروند! واقعاً تماشای اپل گیت در حال تلاش برای بازی در این فیلم دردناک بود و تصور اینکه در این نقش وی توانسته افرادی را بخنداند وحشتناک بود.
4. "تعقیب آتشین" (Hot Pursuit) کارگردان: آن فلچر
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
گویا بین بازیگران هالیوودی مد شده که یکی در میان فیلم های خوب و افتضاح بازی کنند. ادی ردمین نمونه این مد است که ابتدا در Jupiter Ascending افتضاح بازی کرد و بعد برای نقش استیون هاوکینگ جایزه اسکار و گلدن گلوب را برد. امسال، رونی مارا نیز با بازی در فیلم مزخرف Pan و سپس فیلم Carol با دو روی همین سکه روبرو است.
حالا به این لیست، ریس ویثراسپون را نیز اضافه کنید که بازی وی در فیلم "وحشی" (Wild) مثال زدنی بود و در فیلم "تعقیب آتشین"، با دو ستاره زیبارو در صدر لیست بازیگران، با نقش احمقانه اش بیننده را متحیر می کند. این فیلم چیزی ندارد جز غرغر و جوک های بی مزه و در این مورد می توان آن را همتراز با فیلم "تعطیلات" قرار داد.
3. "پَن" (Pan) کارگردان: جو رایت
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
موضوع این فیلم چیست؟ انگار جو رایت، کارگردان این فیلم، فیلمنامه را روی تخته سیاه چسبانده و روی صندلی اش لم داده و دستانش را پشت سرش گذاشته و رندانه به آش شله قلمکار بی معنایی که درست کرده و تیمش توانسته آن را از آب دربیاورد، نیشخند می زند.
اول از همه باید بگوییم که هرگز ندیده بودیم هیو جکمن چنین بازی وحشتناکی ارائه بدهد. از آن گذشته، سوالمان این است که جذابیت و تخیلی که زمانی فیلم ها و انیمیشن های کلاسیک دیزنی داشتند کجا رفته؟ چرا به یکباره دیزنی به اقتباس های اکشنی چراغ سبز نشان می دهد که نسخه اصلی شان گنجینه هایی دست نیافتنی بودند؟ جواب این سوال را فقط خدا می داند.
همچنین خدا می داند که پسربچه های برده در قلمروی جادویی چطور ترانه و ملودی های نیروانا و The Ramones را از بر می دانند و از همه مهمتر چه چیزی آنها را مجبور می کند که با هم یکصدا این ترانه ها را بخوانند. تجربه تماشای این فیلم واقعاً نامطبوع بود.
2. "کنار دریا" (By The Sea) کارگردان: آنجلینا جولی
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
قبلاً تماشای روستاهای فرانسه اینقدر برایمان کسل کننده نبوده و هرگز اینقدر تماشای زندگی دو نفر حوصله مان را تا حد مرگ سر نبرده بود و نسبت به فیلم های سینمایی ایمان و امیدمان را از دست نداده بودیم.
فیلم "کنار دریا" که آنجلینا جولی فیلمنامه آن را نوشته و کارگردانی آن نیز به عهده خودش بوده، نمونه ای از آن فیلم هایی است فیلم نیستند بلکه وزنه ای هستند که انگار به قوزک شکسته پای شما آویزان بوده اند و شما را به اعماق گودالی فرو می برند که در آن دیگر هیچ چیز معنا ندارد و تمام حواس پنجگانه شما به سکوت ابدی رفته اند.
این فیلم فقط بد نیست، بلکه دردناک است و این جواب دوگانه ای است که از بینندگان می گیرید، زیرا آنجایی که نباید بخندند می خندند یا اینکه وسط فیلم بلند می شوند و از میان ردیف ها می گذرند و از درب سالن خارج می شوند. واقعاً کار درستی می کنند.
1. "دنیای ژوراسیک" (Jurassic World) کارگردان: کالین تره وورو
[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند]
از لحاظ فنی، فیلم پرفروش کالین تره وورو که هیولاهای آدم خور را به تصویر می کشد، یک شاهکار است. هیچ فیلمی نیست که وینسنت دونوفریو در آن بوده باشد و از این فیلم بهتر باشد. ولی همه چیز غیر از آن یک شکست تاریخی محسوب می شود از فیلمنامه بگیرید تا موسیقی آن.
دوستداران سینما این فیلم را دوست دارند چون برایشان جنبه سرگرمی دارد. درست است، اگر همه چیزی که از یک فیلم می خواهید همین باشد می توانید هر چند مرتبه که دوست دارید آن را تماشا کنید، ولی دوستداران فیلم اصیل "پارک ژوراسیک" که برایشان فیلمنامه منطقی و کاراکترهای شگفت انگیز طراحی شده بود چه؟ دوستدارانی که لزوماً طرفدار نیستند ولی یک فیلم اکشن ماجرایی با منطق و احساس می خواهند چه؟
اگر به این فکر می کنید که چرا "دنیای ژوراسیک" رتبه اول این لیست را دارد، باید بگوییم دلیلش این است که این فیلم قول خیلی چیزها را به ما داده بود و در نهایت به بزرگترهای خود اهانت کرد و این چیزی نیست که به ما یاد داده اند.
فیلم ها را هر چند بیشتر می بینید باید بهتر شوند ولی این یکی فقط بدتر و بدتر می شود. زیرا هر بار در ذهنتان سوالاتی شکل می گیرند که جواب هیچکدام را نمی گیرید.