توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر و متن زیبا ... عاشقانه ها ...
Hosein333
02-24-2018, 04:50 PM
سلام دوستان عزیز بارانی
دوست دارم تو این تاپیک شعرها و متن های ناب بزارید تا روح و روانمون آرامش داشته باشه
بهترین شعر و متن ها رو بنویسید برامون
(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)
Hosein333
02-24-2018, 04:55 PM
باران صبح ،
نم نم می بارد،
و تو را به یاد می آورد،
که نم نم باریدی،
و ویران کردی،
خانه کهنه را...
Hosein333
02-24-2018, 04:56 PM
بگذار بگویم
بغض که میکنی
گریه ام میگیرد
خنده ات که بگیرد
حالم ازهمیشه بهتر است...
میبینی زندگی ام را؟
به دلت بند است بند دلم !
Milad_KurdishBoy
02-24-2018, 04:57 PM
ما را سر باغ و بوستان نیست!
هرجا که تویی تفرج آن جاست ...
حضرت سعدی
Hosein333
02-24-2018, 05:09 PM
برای رسیدن به جایی که تا به حال نرسیده ایم، باید از راهی برویم که تا بحال نرفته ایم.
ماهاتما گاندی
KamkarDel
02-24-2018, 05:21 PM
گمان می کنم هر آدمی
باید پشت پنجره ی اتاقش
یک گلدان گل شمعدانی داشته باشد
که هر بار گلهایش خشک می شود و دوباره گل می دهد
یادش بیفتد که روزهای غم هم به پایان می رسند!
Hosein333
02-24-2018, 05:23 PM
بویِ شور انگیزِ باراڹ می دهي
با نگاهت بر دلم جان مي دهي
بسڪہ خوب ومھربان وصادقي
بر دلم عشقي فراوان می دهي
خواهشاً با قلبِ تنھــایم بمان
چون فقط...
چون فقط تو بویِ انسان میدهي
Hosein333
02-24-2018, 05:24 PM
بعد از تو
دیواری به دورِ خود کشیده ام
که مبادا
نگاهی
صدایی
بوی عطری
دوباره مرا به اشتباه تو دُچار کند!
Hosein333
02-24-2018, 05:25 PM
هرچه کنم نمی شـود...، تا بروی تو از دلم
از تو فرار می کنم ...، باز تویی مقابلم[فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند] ([فقط کسانی که در سایت عضو هستند قادر به مشاهده لینک ها هستند])
آب شوم، تو جوی من،جـوی شوم، تو آبِ من
حل کنم اَر مسـایلی...، باز تویی مسایلم
Hosein333
02-24-2018, 05:25 PM
چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدم
خودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد!
KamkarDel
02-24-2018, 05:26 PM
من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم
هدف من مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام!
Hosein333
02-24-2018, 05:27 PM
گر بنا باشد ...
دلم را جز تو ، آبادش کند ...
...
این ...
دل ...
ویران ...
همان ویران بماند ...
بهتر است ...!!
KamkarDel
02-24-2018, 05:28 PM
همیشه مهربان خواهم ماند
حتی اگر کسی قدر مهربانیم را نداند
من خدایی دارم که به جای همه برایم جبران میکند ….
Hosein333
02-24-2018, 05:28 PM
تو نیستی که ببینی ،
چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاریست ،
چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست ،
چگونه جای تو در زندگی سبز است...
Hosein333
02-24-2018, 05:29 PM
تو را گم می كنم هر روزُ و پیـدا می كنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می كنم هر شب
مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب
كجا دنبال مفهومی برای عشق می گـردی؟
كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب ...
KamkarDel
02-24-2018, 05:30 PM
داشتن هزاران دوست در زندگی خوبه …
اما … !
پیدا کردن دوستی که در هزاران مشکل بتواند کنار تو باشد ” معجزه ” است …
KamkarDel
02-24-2018, 05:30 PM
مثل ساحل آرام باش خواهی دید که دیگران
مثل دریا بی قرارت می شوند …
KamkarDel
02-24-2018, 05:36 PM
واسه تو
مثلِ من
شاید
توی دنیا
فراوونه
ولی
هیچکی
شبیهِ من
مگه
قدرِت رو
میدونه ؟
Hosein333
02-24-2018, 05:37 PM
اشتباه نکن
نه زیبایی تو
نه محبوبیت تو
مرا مجذوب خود نکرد
تنها،
آن هنگام که
روح زخمی مرا بوسیدی ، من عاشقت شدم....
Hosein333
02-24-2018, 05:38 PM
خواب هایم بوی تن تو را می دهد!
نکند
آن دورتر ها
نیمه شب
در آغوشم میگیری؟!
Hosein333
02-24-2018, 05:39 PM
می دانم
آخر یک روز
خسته می شود از نیامدنش
شوخی که نیست
مگر آدم چقدر می تواند نیاید
تُ از کجا شروع شدی در قلب من...
که هیچ وقت تمام نمی شویی....!
هرگز به خاطر از دست دادن
چیزی در زندگی غمگین نباش
چرا که وقتی برگی از درخت می افتد
برگی جدید آماده جایگزین شدن خواهد بود
Milad_KurdishBoy
02-24-2018, 07:16 PM
گیجم مثلِ اسفند
که معشوقه ی زمستان است؛
اما همه میخواهند
دستش را
در دست بهار بگذارند...
فرشته رضایی
KamkarDel
02-24-2018, 07:54 PM
روزهای با تو بودن گذشت و رفت
هر چه بینمان بود تمام شد و رفت
عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش
اما
هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!
mohammadho3in
02-25-2018, 01:24 AM
تو با قلب ویرانه ی من چه کردی ؟
ببین عشق دیوانه ی من چه کردی؟!
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه ی من چه کردی ؟!
ننوشیده از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه ی من چه کردی؟!
مگر لایق تکیه دادن نبودم ؟
تو با حسرت شانه ی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه ی من چه کردی ؟!
جهان من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟!
mohammadho3in
02-25-2018, 01:26 AM
گر چه مستيم و خرابيم چو شب هاي دگر
باز کن ساقي مجلس سر ميناي دگر
امشبي را که در آنيم غنيمت شمريم
شايد اي جان نرسيديم به فرداي دگر
مست مستم مشکن قدر خود اي پنجه غم
من به ميخانه ام امشب تو برو جاي دگر
چه به ميخانه چه محراب حرامم باشد
گر بجز عشق توام هست تمناي دگر
Hosein333
02-25-2018, 06:58 AM
(sm127)
KamkarDel
02-25-2018, 12:14 PM
سعی کن آنقدر کامل باشی
که بزرگترین تنبیه تو
برای دیگران
گرفتن خودت از آنها باشد!
KamkarDel
02-25-2018, 01:27 PM
میخوام برم یجای دور
از تاریکی به سوی نور
میخوام فراموشت کنم
حتی اگه نشد به زور
mohammadho3in
02-25-2018, 05:47 PM
شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشایی
من همه جا... پی تو گشته ام
از مَه و مِه... نشان گرفته ام
بوی تو را زگل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمیگشایی
دل من، سرگشته ی تو
نفسم آغشته ی تو
به باغ رویا ها، چو گلت گو یم
بر آب و آیینه، چو مهت جویم
در این شب یلدا ز پی ات کویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
مه و ستاره درد من می دانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شد
میان اشک من چو گل وا شد
هوشنگ ابتهاج
mohammadho3in
02-25-2018, 11:51 PM
دلبر بسیار و دل نگه دار کم است
دلدار کم و چه کم که بسیار کم است
گویند بعالم تو چرا بی یاری
یاران چکنم یار وفادار کم است
mohammadho3in
02-25-2018, 11:52 PM
مرغ دل در قفس سینه من می نالد
بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
شهریار
Milad_KurdishBoy
02-26-2018, 12:27 AM
مرا سکوت مخوان
من ترانه ای غمگین بودم
بردهان پرنده ای که خواندن نمیدانست!
عرفان پاکزاد
(sm50)
Hosein333
02-26-2018, 11:01 AM
مرا سکوت مخوان
من ترانه ای غمگین بودم
بردهان پرنده ای که خواندن نمیدانست!
عرفان پاکزاد
(sm50)
(sm127)
sadegh1
02-26-2018, 11:32 AM
يه متن ميذارم اگه مرتبط نبود بگيد پاك كنم.(sm10)
رو هر بندش 1 دقیقه فکر کن
1. می دونی چرا شیشه ی جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
2. دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
3. تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
4. دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
5. اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
6. وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره...!!!
sadegh1
02-26-2018, 11:35 AM
روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند !
روز و شب دارد ...
روشنی دارد ...
تاریکی دارد ...
کم دارد ...
بیش دارد ...
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده ،
تمام میشود ، بهار میآید ...
محمود دولت آبادی
mohammadho3in
02-26-2018, 08:32 PM
من روی گازم، مثل سوپی سرد از دیشب
در تختخوابت هستم و میسوزمت در تب
من در پذیرایی، اتاقِ خواب، حمّامت
در شعرهای بی مجوز، بی سرانجامت
من، روح سرگردان توی خانهات شاید
میبینمت در انتظاری و نمیآید
میبینمت در حسرت آن ارتباطی که..
میبینمت در مه، در این تصویر ماتی که..
میبینیام؟ حس میکنی اصلا حضورم را؟
این نانوشته نامههای راه دورم را -
تنها بخوان، من فرق دارم با من قبلی
این دوست تازه کجا و دشمن قبلی
قبل از تو من مغرور بودم، سخت بودم، حیف..
در عمق دنیای خودم خوشبخت بودم، حیف..
من شعر بودم، درد بودم، زن نبودم، مرد
آن زن که با تو بود، اصلا من نبودم مرد
بعد از تو من هی زن شدم، هی درد میخوردم
هی عاشقت بودم و از این عشق میمردم
من خنجرت را دیدم و از پشت میماندم
انگشتهایم میشکست و مشت میماندم
"من" روبهرویت بودم و "او" پشت خطت بود
"تو" مشترک بودی و "من" غرق حسادت بود
روی لباست تار موهای زیادی هست
بین "من" و "تو" حرف "او"های زیادی هست
حالا اگر چه دیر، میفهمم پشیمانی
من بر نمیگردم، خودت هم خوب میدانی
من هستم و میبینی و میخوانیام هر شب
من، شهوتی ویران که میسوزانمت در تب
تو نیستی و بی تو من سیگاری و مستم
من با تو زن بودم ولی بی تو خودم هستم
mohammadho3in
02-26-2018, 08:36 PM
پنداشتم
دوست داشتنت
يك جوش سطحی است
كه بر پوستم پيدا شده!
مي توانم آن را با آب يا الكل درمان كنم
مي توانم آمدنش را
با اختلاف هوا به اقليم ها توجيه كنم
و دليلش را با عوض شدن فصل ها بگذارم !
آن چنان بودم
كه اگر از من می پرسيدند، می گفتم:
اضطراب هايی روحي است...
گرما زدگي است...
اصلا يك زخم كوچك است روی صورتم
كه زود خوب می شود!
پنداشتم
دوست داشتنت
رودخانه ی باريكی است
كه می آيد
مراتع را زنده می كند...
و مزرعه ها را سيراب می كند...
اما
ناگهان ديدم آمد...
تمام زمين مرا فرا گرفت...
تمام روستاها را غرق كرد...
تمام دشت ها را ويران...
و تخت خوابم را
و ديوارهای خانه ام را
با خود كشيد و برد...
و بعد مرا
در سرزمين عجايب تنها گذاشت!
mohammadho3in
02-26-2018, 08:43 PM
گاهی حسودیم میشود به باران به برف و بوران به هوای سرد و یخبندان
میدانی چرا؟
چون مهم هستند،مهم هستند برای ادم ها
اگر هوا سرد شود برایشان مهم است لباس گرم بپوشند تا سرما نخورند
اگر باران ببارد برایشان مهم است چتری بردارند تا خیس نشوند
اگر برف و بوران شود برایشان مهم است که در این یخبندان به زمین نخورند
اما دل من چه؟
برایشان مهم است که غمگین باشد،گریان باشد
اما میدانی به چی دلخوشم ؟
به شباهتی که میان این دو وجود دارد
همان طور که بارش برف و باران خیلی ها را خوشحال کرده
جاری شدن اشک های من هم خیلی ها را خوشحال کرده.....
mohammadho3in
02-26-2018, 08:45 PM
من باید دلیلِ همه خندیدنات باشم،
من باید اونی باشم که همه دوستت دارماتو میشنوه، من باید اونی باشم که برای زودتر رسیدن بهش و زودتر بغل گرفتنش پا تند میکنی اونی که گوشیش پر از عکسای بهم ریخته و شلختته،
من باید اونی باشم که تو حرفاتو بهش با آهنگ میزنی، ببین من باید اونی باشم که تو برای دیدنش عجول ترین آدم رو زمینی، اونی که شب قبل از دیدنش از استرس تا دم دمای صبح خوابت نمیبره، من باید اونی باشم که تو برای داشتنش حاضر شدی خیلی چیزارو نداشته باشی.
میدونی من دوست دارم مخاطب تمام حسای خوب و کارای عاشقانت فقط خودم باشم اونی که روی پاهاش بلند میشه تا قدش برسه به بوسیدن صورتت، اونی که شب تولدت راس دوازده به دنیا اومدنتو به تو و خودش تبریک میگه
من دوست دارم اونی باشم که حتی تو حال بدمم دلم رضا نباشه به حالِ بدت که تب داره و میدونه تبش با بودنت میاد پایین و باز دلش نمیاد خودش خوب شه به قیمت مریض شدن تو، ببین من دلم میخواد منِ تو باشم تو چی دلت مالِ من بودنو نمیخواد؟ اصلا بگو ببینم دلت میاد مالِ من نباشی؟ ما مالِ هم که باشیم خیلی خوشگل تریما!
Hosein333
02-26-2018, 10:12 PM
(sm127)
sadegh1
02-27-2018, 05:43 PM
باران که شدى، مپرس اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران! تو که از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست...
بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست
با سوره ى دل، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست
اين بى خردان، خويش، خدا مى دانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق، رستم و موریانه يکيست
گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى، کعبه و بتخانه يکيست.
مولانا
sadegh1
02-27-2018, 05:47 PM
صدای عشق، تنها در دل هوشیار میپیچد
بیا میخانه، آنجا هم صدای یار میپیچد
مخور صائب فریب زهد از عمامه ی زاهد
که در گنبد زبی مغزی صدا بسیار میپیچد
صائب تبریزی
sadegh1
02-27-2018, 05:53 PM
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭي ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ!
ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ...
ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ...
ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩﻱ...
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ...
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ...
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ...
ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ...
ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ...
ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ...
ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ...
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين...
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ!!
سهراب سپهري
sadegh1
02-27-2018, 05:57 PM
یکی تو ۲۳ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ۱۰ سال بعد به دنیا میاره،
اون یکی ۲۹ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره
یکی ۲۵ سالگی فارغ التحصیل میشه ولی ۵ سال بعدش کار پیدا میکنه،
اون یکی ۲۹ سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه
یکی ۳۰ سالگی رئیس شرکت میشه و در ۴۰ سالگی فوت میکنه،
اون یکی ۴۵ سالگی رئیس شرکت میشه و تا ۹۰ سالگی عمر میکنه
تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی میکنی پس آرام باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن.
Milad_KurdishBoy
02-27-2018, 07:25 PM
کاش ملک بودی؛
تاشش دانگ تو را به نام خودم سند میزدم ...!
مونا واعظی
Milad_KurdishBoy
02-27-2018, 07:26 PM
دردت بکشم،
بیا که درمان منی...
خاقانی
Milad_KurdishBoy
02-27-2018, 07:27 PM
من نکنم نظر به کس
جز رخ دلربای تو...
حضرت مولانا
mohammadho3in
02-27-2018, 07:41 PM
چه کسی خواهد دید
مردنم را بي تو ؟
بي تو مردم ، مردم
گاه مي انديشم
خبر مرگ مرا با تو چه كس مي گويد ؟
آن زمان كه خبر مرگ مرا
از كسي مي شنوي ، روي تو را
كاشكي مي ديدم
شانه بالازدنت را
بي قيد
و تكان دادن دستت كه
مهم نيست زياد
و تكان دادن سر را كه
عجيب !عاقبت مرد ؟
افسوس
كاشكي مي ديدم
من به خود مي گويم:
چه كسي باور كرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد ؟
mohammadho3in
02-27-2018, 07:42 PM
به گمانم آلزایمر گرفته ام. آخر رنگ چشم هایت را به یاد نمی آورم. و لبخند های گاه و بی گاهت را هم. و اخمی که ابروانت را گره می انداخت. صدایت فراموشم شده. حتی دیگر یادم نمی آید که چندمین روز پاییز، سالروز تولدت بود. یا اولین باری که تو را دیدم چند شنبه بود و هوا ابری بود و دوره گردی آکاردئون می زد. راستش از تو بیشتر نبودن هایت را به خاطر می آورم. با صد ها شکل و بهانه که هر بار هم چه هنرمندانه می تراشیدی و تیز و برنده در قلب من فرو می کردی. در کنار یک مشت اما و اگر و شاید بی خاصیت که لا به لای نیامدن هایت گم می شد. فکر کنم تمام خاطراتم از تو به همراه چشم انتظاری های واهی، دانه به دانه روی همین نیمکت کهنه جا ماندند و گم شدند. و من هر روز از خودم می پرسم چرا هنوز دلم تنگ کسی می شود که همیشه برای آمدن مردد بود. حتماً آلزایمر گرفته ام. آخر به یاد نمی آورم من تو را برای همیشه روی همین نیمکت کهنه جا گذاشتم یا تو مرا؟
Hosein333
02-27-2018, 08:00 PM
یکی تو ۲۳ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ۱۰ سال بعد به دنیا میاره،
اون یکی ۲۹ سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره
یکی ۲۵ سالگی فارغ التحصیل میشه ولی ۵ سال بعدش کار پیدا میکنه،
اون یکی ۲۹ سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه
یکی ۳۰ سالگی رئیس شرکت میشه و در ۴۰ سالگی فوت میکنه،
اون یکی ۴۵ سالگی رئیس شرکت میشه و تا ۹۰ سالگی عمر میکنه
تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی میکنی پس آرام باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن.
(sm127)(sm10)
از اینا بیشتر بذار
mohammadho3in
02-27-2018, 08:23 PM
خدایا بیا بنشین؛ تنها دو کلام حرفِ دل دارم !
می شود مرا ببری جایی کنارِ خودت
حواسم را پرتِ بازیِ ابر و باد و باران کنی
تا انقدر بی دلیل اشکم سرازیر نشود ؟
می شود دلم را چند صباحی
از من دور کنی ؟
خسته ام کرده خدا جان !
هرچه می گویم بنشین سر جایت
و به تپیدن ادامه بده
تقلا می کند
زبانِ هم را نمی فهمیم خدا جان !
او بچه ای بازیگوش است و من
آخ و امان از این من
که مادری پیر شده ام برایش
هرچقدر هم که پا به پایش
بیایم
بازم هم نفس کم می آورم
نمی فهمد !!! لعنت که نمی فهمد
اینجا هیچکس بهایِ داشتنش را نمی پردازد
بس که ارزان می فروشند
آخر یکی نیست بگوید
لامروتها ! مگر حراج است ؟
گیرم که حراج باشد حتی
مگر دل
رخت و لباس است ؟
خسته ام خدا
بیا این کودکِ پر شورِ مرا
خودت نوازشش کن
و آرام طوری که نشکند
در گوشش بگو :
دلِ بیچاره آرام بگیــــر
آرام بمــــیر ... !
Hosein333
02-28-2018, 03:43 AM
قدم زدن بدون تو یعنی یه بغض بی امون
خودت بهم بگو تا کی باید حرفامو بگم به این خیابون
همیشه عاشقت بودم ولی تو که نمیدیدی
شاید از زندگی با من از این عشق ترسیدی
چشاتو رو من بستی با اینکه میدیدی تنهام
با اینکه میدیدی جز تو من هیچ کی رو نمیخوام
از دستت دلگیرم اما بازم دوست دارم
حالا که تو نیستی پیشم من هر شبو تا صبح بیدارم
همیشه عاشقت بودم ولی تو که نمیدیدی
شاید از زندگی با من از این عشق ترسیدی
چشاتو رو من بستی با اینکه میدیدی تنهام
با اینکه میدیدی جز تو من هیچ کی رو نمیخوام
KamkarDel
02-28-2018, 11:19 AM
شبای رفتنِ تو
شبای بی ستارست ....
hamidjalab1
02-28-2018, 11:38 AM
بهم گاهی دروغ میگفت نخواست باور کنه کم بود(sm81)
میدونست من دوسش دارم همینم نقطه ضعفم بود(sm102)(sm70)
sadegh1
02-28-2018, 03:32 PM
(sm127)(sm10)
از اینا بیشتر بذار
باشه اتفاقا از اين متنا زياد دارم حتما ميذارم.(sm127)
mohammadho3in
02-28-2018, 04:27 PM
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
پیر فرزانه مرا بانگ برآورد
که این حرف نکوست ،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست...
دل که تنگ است برو خانه دوست...
خانه اش خانه توست...
باز گفتم:
خانه دوست کجاست؟
گفت پیدایش کن
برو آنجاکه پر از مهر و صفاست
گفتمش در پاسخ:
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم ،
یادشان در دل من ،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت ، رفيق!
تو دلت سبز ،
لبت سرخ ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ ،
تنت گرم ،
دعايت با من!
روزهايت پى هم خوش باشد.
فریدون_مشیری
mohammadho3in
02-28-2018, 04:34 PM
در ابتدای سفر گفت بی سبب نگرانی
به بوسه گفتمش اما تو نیز چون دگرانی
به یوسف تو هزاران عزیز دست به دامان
تو مثل برده فروشان به فکر سود و زیانی
گل شکفتهء خود را سپرده ام به تو ای رود
به شرط اینکه امانت به آشنا برسانی
مرا در آینه می بینی و هنوز همانم...
تو را آینه می بینم و هنوز همانی
هزار صبح توانستی و نخواستی اما
رسیدنی ست شبی که بخواهی و نتوانی
mohammadho3in
02-28-2018, 04:36 PM
رازداري کن و از من گله در جمع مکن
باز بازيچه مشو، بارِ سفر جمع مکن
با حضور تو قرار است مرا زجر دهند
خويش را مايه ي دلگرمي هر جمع مکن
به گناهي که نکردم، به کسي باج مده
آبرويي هم اگر هست بخر، جمع مکن
ترسم آسيب ببيند بدنت، دورِ خودت...
اين همه هرزه ي آلوده نظر جمع مکن!
" آخرين شاخه ي تو، سهم عقابي چو من است
روي آن چلچله و شانه بسر جمع مکن "
تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت
روبروي منِ ديوانه، نفر جمع مکن
mohammadho3in
02-28-2018, 04:40 PM
شبی باران ، شبی آتش ،
شبی آیینه و سنگم
شبی از زندگی سیرم ،
شبی با مرگ می جنگم
تو آتش می شوی
بر خرمن احساس تنهاییم
تو را با هر نفس
می بویم ، اما باز دلتنگم
Hosein333
02-28-2018, 05:37 PM
تنهایی
می دانستم می آیی
اما من
بی تو
هر شب تقدیر را دوره میکنم ...
Hosein333
02-28-2018, 05:37 PM
نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم
تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی...
Hosein333
02-28-2018, 07:42 PM
دروغات همه با من من دیوونه دیوونم
واقعا که پای توئه نامرد میشینمو میبارم
بعد تو دیگه شاید کسی نتونه جاتو بگیره
ولی اون موقعی که باید نبودی که کنارم
مهم نیست بعدش اصلا نه نباشی بازم هستم
ولی من دیوونه هنوز واسه تو دلواپسم
یه دونه خدا دارم یه دل که موندم کوش
یه دونه تو که این موقع ها حساب نمیکنم روش
یه دونه دل تنها یه سایه که دیگه ندارم خودم
درستش میکنم میرم پی کارم میرم پی کارم
میرم پی اون حسی که تو تو گیر نیاوردم
تا توبهم برسی ندیدم اون روزو مردم
دردم اینه از خودی خوردم از خودی خوردم
از من بهتر زیاده تو که نمیدیشون از دست
ولی اون که هواتو داره مراقب دل منم هست
اون که درای قلبتو رو من بست
مراقب منم هست مراقب منم هست
یه دونه خدا دارم یه دل که موندم کوش
یه دونه تو که این موقع ها حساب نمیکنم روش
یه دونه دل تنها یه سایه که دیگه ندارم خودم
درستش میکنم میرم پی کارم میرم پی کارم
mohammadho3in
03-01-2018, 03:50 AM
درست مثل ورزشکاری که آسیب میبیند و دیگر نمیتواند به ورزشی که دوست دارد ادامه دهد
دیگر نتوانست مثل قبل عاشق شود...
ترسیده بود!
دست و پایش شکسته بود!
"عشقش" را دست و پا شکسته ابراز میکرد.
گناهی نداشت میدانم!
او فقط یک مجروح بود.
و من میان این همه علاقه ام برایش فقط یک "طبیب دلسوز" بودم!
mohammadho3in
03-01-2018, 03:51 AM
بخش بزرگی از خاطراتمان را تنها یک نفر به دوش میکشد.
یک نفر که شاید روزگاری پشت تمام بیحوصگیهایمان، پشت این اخم هایی که هرروز تنها برای او درهم میروند ،پشت "میخواهم تنها باشم"هایمان شکسته است..
همان که جرأت آن را داریم که در کنارش خودِ واقعیمان باشیم. گاهی لبخند بزنیم و اگر هم لازم دیدیم وسط بگو مگوهایمان صدایمان را بالا ببریم و به خودمان حق بدهیم که لایقش بوده است!
ما روزی دلمان برای همین آدمهای مهربانِ ازدست رفته تنگ میشود.. برای همان هایی که ما را جوری دیگری دوست داشتند..تحمل کردند..جور دیگری به عشقشان مبتلا کردند.
ما به پس زدنِ آنکه تماممان را همانگونه که هستیم دوست دارد، عادت کردیم...
mohammadho3in
03-01-2018, 07:46 PM
عشق مانند آتش است ،آتشی که ریشه های احساست را میخشکاند،شعله های عشق روز به روز دردرون تو شعله ورترمیشود،تاجایی ک عالم وآدم رااز خودآگاه میکند
مگرنمیدانی؟!اوخودش رادرانبوه جنگل رسوامی کند
اما...
امان ازوقتی ک عشقت یک طرفه باشد،معشوق گرم شدن باتورادوست ندارد،آنگاه با آهی سردشعله های آتش درونت راخاموش می کند بدون اینکه به خاکسترشدنت فکر کند ،شعله های عشق زیرسردی نگاهش له میشود،اینک خاکستر شدی...دنیایت خاکستری شده..
"خاکسترشدنت مبارک"
mohammadho3in
03-01-2018, 07:48 PM
داشتم کاج هامو از کوچیک به بزرگ مرتب میکردم اما گوشم بحرفای مامان گرم بود.
- دِ آخه دختر این پسره هم تحصیلات داره هم کارش آبرومندانَس ، با اصالته ، مردِ زندگیه ، ظاهرشم که خوبه ، تو دیگه چی میخوای از یه آدم که بشه همسرت؟!
یکی از کاج هارو از تو قفسه برداشتم و دقیق تر لَمسِش کردم ، بدون اینکه برگردم گفتم :
"دیوونگی "
مامان که از حرفم چیزی نفهمیده بود نشست رو تخت و از پنجره به بیرون نگاه کرد.
_ دیوونگی .... از کِی تاحالا دیوونگی شده معیارِ انتخابِ همسر؟!
با بغضی که تو صدام شکسته بود گفتم .
_ از همون وقتی که بخاطر طرز فکرم خیلیا بهم خندیدن ، از همون وقتی که عمو گفت رفتارت بچگونه ست ، از همون وقتی که ..... میدونی مامان ، یجایی از زندگی هست که دیگه حالت با اتفاقای عادی خوب نمیشه ، حالت با یه سرویسِ طلا ، با یه لباسِ پرنسسی قشنگ ، با یه گلدونِ لوکسِ گرون قیمت خوب نمیشه ، یجایی از زندگی به چیزای بیشتر ازین نیاز داری ، به یه آدم که به این کاج ها نگه آت و آشغال ، به یه آدم که از نگات بفهمه الان دلت میخواد یه عالمه بادکنک داشته باشی ، دلت میخواد سٌرسٌره بازی کنی ، لباسای جینگول مینگولٌ گل گلی بپوشی ... یکی که نگه زشته ، نگه در شأن ما نیست ، نگه چرا موزیک باکس گوشیت پر از تصنیف و آهنگایِ سنتیِ ، میدونی مامان من نمیتونم یه زندگی داشته باشم که توش فقط لباس بخرم و غذا درست کنم و هفته ای یه کتاب نخونم ، نقاشی نکشم ، از هرچیزی که بنظرم جذابه عکس نگیرم ، نمیتونم طاقت بیارم اگه همسرمم مثل همه ی آدما بهم بگه چرا از درو دیوار و پنجره های مسخره عکس میگیری. میخوام وقتی یه پنجره ی قشنگ دید وایسته بگه بریم عکس بگیریم؟! وقتی یه کتاب جدید خریدم بگه باهم بخونیم؟! وقتی دلم گرفت بگه نون پنیر درست کنیم بریم امامزاده نذری بدیم؟! وقتی به تونل رسیدیم بگه جیغ بزنیم؟! میدونم رویاییه اما صبر میکنم براش ، واسه وقتی که جیغ بزنم و بگم آخه کی مثِ تو پایه ی دیوونه بازی های منه و اون بخنده و من دلم قَنج بره واسه دیوونگیاش ... خیلی قشنگه نه؟!
سرمو برگردوندم و لبخند زدم
مامان از ذوقِ رویایِ شیرینِ من خوابش برده بود ...
Hosein333
03-02-2018, 12:13 PM
داشتم کاج هامو از کوچیک به بزرگ مرتب میکردم اما گوشم بحرفای مامان گرم بود.
- دِ آخه دختر این پسره هم تحصیلات داره هم کارش آبرومندانَس ، با اصالته ، مردِ زندگیه ، ظاهرشم که خوبه ، تو دیگه چی میخوای از یه آدم که بشه همسرت؟!
یکی از کاج هارو از تو قفسه برداشتم و دقیق تر لَمسِش کردم ، بدون اینکه برگردم گفتم :
"دیوونگی "
مامان که از حرفم چیزی نفهمیده بود نشست رو تخت و از پنجره به بیرون نگاه کرد.
_ دیوونگی .... از کِی تاحالا دیوونگی شده معیارِ انتخابِ همسر؟!
با بغضی که تو صدام شکسته بود گفتم .
_ از همون وقتی که بخاطر طرز فکرم خیلیا بهم خندیدن ، از همون وقتی که عمو گفت رفتارت بچگونه ست ، از همون وقتی که ..... میدونی مامان ، یجایی از زندگی هست که دیگه حالت با اتفاقای عادی خوب نمیشه ، حالت با یه سرویسِ طلا ، با یه لباسِ پرنسسی قشنگ ، با یه گلدونِ لوکسِ گرون قیمت خوب نمیشه ، یجایی از زندگی به چیزای بیشتر ازین نیاز داری ، به یه آدم که به این کاج ها نگه آت و آشغال ، به یه آدم که از نگات بفهمه الان دلت میخواد یه عالمه بادکنک داشته باشی ، دلت میخواد سٌرسٌره بازی کنی ، لباسای جینگول مینگولٌ گل گلی بپوشی ... یکی که نگه زشته ، نگه در شأن ما نیست ، نگه چرا موزیک باکس گوشیت پر از تصنیف و آهنگایِ سنتیِ ، میدونی مامان من نمیتونم یه زندگی داشته باشم که توش فقط لباس بخرم و غذا درست کنم و هفته ای یه کتاب نخونم ، نقاشی نکشم ، از هرچیزی که بنظرم جذابه عکس نگیرم ، نمیتونم طاقت بیارم اگه همسرمم مثل همه ی آدما بهم بگه چرا از درو دیوار و پنجره های مسخره عکس میگیری. میخوام وقتی یه پنجره ی قشنگ دید وایسته بگه بریم عکس بگیریم؟! وقتی یه کتاب جدید خریدم بگه باهم بخونیم؟! وقتی دلم گرفت بگه نون پنیر درست کنیم بریم امامزاده نذری بدیم؟! وقتی به تونل رسیدیم بگه جیغ بزنیم؟! میدونم رویاییه اما صبر میکنم براش ، واسه وقتی که جیغ بزنم و بگم آخه کی مثِ تو پایه ی دیوونه بازی های منه و اون بخنده و من دلم قَنج بره واسه دیوونگیاش ... خیلی قشنگه نه؟!
سرمو برگردوندم و لبخند زدم
مامان از ذوقِ رویایِ شیرینِ من خوابش برده بود ...
(sm127)
mohammadho3in
03-02-2018, 08:03 PM
جمعه زیباترین روزه
اما...
یه غمی ته دلش داره
یه غم خیلی خیلی خیلی عمیق
اونقدر عمیق که ته دلش بیشتر به چشم مردمش میاد
جمعه جانِ من، زیباترین روزی با بی همتا ترین غم
سر شب جمعه...
اول صبح جمعه...
عصر جمعه...
راز غمت چیه؟
mohammadho3in
03-02-2018, 08:04 PM
جانِ دل !
باور كن من هم دوست دارم جمعه ها آرامتر نفس بكشم ؛
چاي زعفران دم كنم با چند دانه هِل وبا خيالي آسوده تكيه كنم به ديوارِ خيالت !
فكر كنم ،
فكر كنم ،
فكر كنم ....
و لا به لايِ دريايِ دلتنگي هايم ؛
ناگهان بيايي و بگويي :
هفته بدونِ منِ سختي بود جانم ،
"جمعهمان" بخير ....!
mohammadho3in
03-02-2018, 08:26 PM
خودمان را براي تصميم ها و انتخابهايمان در گذشته مان سرزنش نكنيم. سرزنش، بصيرت را دور ميكند و به ما اجازه نميدهد متوجه شويم، چقدر مديون گذشته و اشتباهاتمان هستيم.
ما "اكنونمان" و تجربه هاي جديدمان و تصميم هاي جديدمان را مديون همان گذشته اي هستيم كه شايد دوستش نداريم.
دوست داشتنِ دروني از همين نقطه اغاز ميشود. اينكه بپذيرم هر انچه بوده ايم و هر تصميمي كه در گذشته گرفته ايم، بخشي از "رشد" ماست. اشتباهات و تجربه هاي تلخ فرصت "رشد دروني" را فراهم ميكند.
باید بخشید. باید خودمان را ببخشیم برای تمام حماقت ها، انتخاب های تلخ و برای تمام بدی هایی که انجام داده ایم. بخشش که آغاز شود، ادامه ی جاده دیده میشود. جاده ای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد.
بار گناه را که بر زمین بگذاریم، قدمهایمان سبکتر میشود. انسان ها تا همیشه ادغامی از انتخاب های تلخ، حماقت های عمیق و شرارت های وجودی هستند.
Hosein333
03-02-2018, 08:54 PM
خودمان را براي تصميم ها و انتخابهايمان در گذشته مان سرزنش نكنيم. سرزنش، بصيرت را دور ميكند و به ما اجازه نميدهد متوجه شويم، چقدر مديون گذشته و اشتباهاتمان هستيم.
ما "اكنونمان" و تجربه هاي جديدمان و تصميم هاي جديدمان را مديون همان گذشته اي هستيم كه شايد دوستش نداريم.
دوست داشتنِ دروني از همين نقطه اغاز ميشود. اينكه بپذيرم هر انچه بوده ايم و هر تصميمي كه در گذشته گرفته ايم، بخشي از "رشد" ماست. اشتباهات و تجربه هاي تلخ فرصت "رشد دروني" را فراهم ميكند.
باید بخشید. باید خودمان را ببخشیم برای تمام حماقت ها، انتخاب های تلخ و برای تمام بدی هایی که انجام داده ایم. بخشش که آغاز شود، ادامه ی جاده دیده میشود. جاده ای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد.
بار گناه را که بر زمین بگذاریم، قدمهایمان سبکتر میشود. انسان ها تا همیشه ادغامی از انتخاب های تلخ، حماقت های عمیق و شرارت های وجودی هستند.
(sm127)
Milad_KurdishBoy
03-03-2018, 12:18 AM
باز هم شب شد و من ماندم و تکرار غزل
قلمی دست من افتاد به اصرار غزل
مبحث هندسه و یک ورق کاغذ و بعد
محور عشق من و چرخش پرگار غزل
یک جنون در دل من رقص کنان می کوبد
سر احساس مرا بر در و دیوار غزل
دوستت دارم و انگار مرا می سنجند
لحظه ها، ثانیه ها باز به معیار غزل
چشم تو یاد من افتاد، خودت می دانی
که کساد است در این مرحله بازار غزل
غرق روحانیت عشق تو هستم اکنون
چون که نزدیک شده لحظه افطار غزل
جمله آخر شعرم چه قشنگ است قلم
رج به رج نقش تو را بافته بر دار غزل!
(محمدعلی بهمنی)
mohammadho3in
03-03-2018, 02:44 AM
خیانت
که فقط تماس دو بدن نیست
عشق پر از هوس نیست
رابطه های بی حساب و کتاب
دیدارهای پنهانی
بوسه و هم آغوشی بدون مجوز نیست
همین که گاهی
کنار یک نفر باشی
و در هوایش نباشی
خیانت است !!
Hosein333
03-03-2018, 03:00 AM
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط 3 روز است...
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن ومرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون, ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو میخونیم !
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو ازهم دریغ نکنیم.
Hosein333
03-03-2018, 03:02 AM
وقتی دنیا به فکر تسخیر فضا بود، ما به این می اندیشیدیم که انگشتر عقیق در کدام انگشت، #ثواب بیشتری دارد...
این جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین می کند...آدمها هستند که آن را می سازند!
جهان سوم جا نیست،
شخص است !
جهان سوم منم،
جهان سوم تویی،
جهان سوم #طرز_تفکر ماست،
نه آن مرزهایی که داخلش زندگی می کنیم!
جهان سوم جاییست که درآمد یک #دعانویس از یک برنامه نویس بیشتر است،
جهان سوم جاییست که مردمش جهان سومی فکر میکنند،
جهان سوم جایی است که بسیاری از مردمانش با یک "استخاره" هدف تعیین میکنند!
و با یک "عطسه" از هدف خود دست میکشند!
Hosein333
03-03-2018, 03:03 AM
اگر ما مردم به حکومت دروغ بگوییم ،
اسمش جرم و تبهکاری است ، ولی اگر
حکومت به ما دروغ بگوید، اسمش
#سیاست است.
Hosein333
03-03-2018, 03:04 AM
خدایا...
قصه وکالت را زياد شنيده ام
اما قصه وکیلی
چون تو رانه.........
تو که وکیل باشی
همه حق ها گرفتنی است
پرونده ای که تو
وکیلش باشی قصه اش
ستودنی است
sadegh1
03-03-2018, 12:43 PM
پدر زحمتکش در دمای 50 درجه سخت مشغول کار کردن بود و پسر 26 ساله اش بی توجه غرق در فیسبوک این پست را گذاشت:
" بسلامتی همه ی پدرها ..." !
مادر از 5 صبح بیدار شده بود و مشغول کار های خانه ولی دخترش ساعت 2 ظهر از خواب بیدار شد و چند ساعت بعد در فیس بوک پست گذاشت : همه ی هستی ام مادر...
در همان لحظه مادر وارد اتاق دختر شد
دختر داد زد : هزار بار بهت گفتم بی اجازه نیا تو اتاقم، نمی فهمی؟؟؟
راستی، پست دختر کلی لایک خورد...!
هیچ فکر کرده ایم که شعار هایمان در دنیای مجازی، چقدر، به رفتارمان در فضای حقیقی شباهت دارد؟!
sadegh1
03-03-2018, 12:44 PM
همه فقط با تو همدردی میکنند
ای کاش فقط یک نفر پیدا میشد
که صادقانه می گفت :
نگران نباش ؛
با هم درستش میکنیم...
چارلي چاپلین
sadegh1
03-03-2018, 12:47 PM
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت. اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت.
مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد؛ کجا می روی؟
مرد اسب سوار جواب داد؛
نمی دانم از اسب بپرس!
این داستان زندگی خیلی از مردم است.
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند، بدون اینکه بدانند به کجا می روند.
از کتاب "اثر مرکب" نویسنده دارن هاردی
sadegh1
03-03-2018, 12:48 PM
ما انسانهای عجیبی هستیم
وقتی به دستفروشی فقیری میرسیم که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد با کلی چانه زدن او را شکست میدهیم و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم
بعد به کافی شاپ لوکس شخص ثروتمندی میرویم و یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز روی میز میگذاریم و شادمانیم
شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم
شادمانیم که ثروت مندان را ثروتنمند تر میکنیم
این است فقر فرهنگ....
sadegh1
03-03-2018, 12:49 PM
پیر شدن ربطی
به شناسنامه ندارد
همین که در دیروز
زندگی کنی از آینده
بترسی و زمان حال را نبینی
بی آرزو باشی
بی رویا باشی
بی هدف باشی
عاشق نباشی
برای رسیدن به عشقت خطر نکنی
sadegh1
03-03-2018, 12:51 PM
خدا ازهرچه بگذرد ، از حق الناس نمی گذرد ...!
حواسمان باشد ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ ،
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ ،
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ...
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ ،
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ ...
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ ،
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود جدایی انداخت ،
با " زبان " میشود آشتی داد ...
با " زبان " میشود آتش زد ،
با " زبان " میشود آتش را خاموش کرد ...
حواسمان به دل و زبانمان باشد : " آلوده اش نکنیم ..."
غیبت نکنیم
تهمت نزنیم
sadegh1
03-03-2018, 12:51 PM
وضو میگیری اما در عین حال اسراف میکنی
نماز میخوانی..
اما با برادرت قطع رابطه میکنی
روزه میگیری..
اما غیبت هم میکنی
صدقه میدهی..
اما منت هم میگذاری
بر پیامبر و آلش صلوات میفرستی..
اما بد خلقی میکنی
صبر کن ......
ثوابهایت را در کیسه سوراخ نریز......
sadegh1
03-03-2018, 12:53 PM
برای عمل کردن بدن انسان
باید اورا بیهوش کرداما
برای عمل کردن روح انسان
باید او را بیدار کرد
لئوتولستوی
sadegh1
03-03-2018, 12:54 PM
با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای لحظه هایش جا بدهی...
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار ِتو تنظیم کند..
با کسی که مشغله هایش را بخاطر تو دوست داشته باشد...
که تو را بخواهد.. که اولویت اولش باشی... !
ارزشِ تو خیلی بالاتر از یدک بودن است..
جنس اعلا باش.. جنس اعلا که یدک نمی شود!!!
یاد بگیر که هر ماندنی ارزشش را ندارد..!
گاهی تنها بودن شرف دارد... به ماندن های یک طرفه ی تحقیر آمیز،که تمام شخصیت و انسان بودنت را زیر سوال می برد..
یاد بگیر گاهی تنها بودن، ترجیحِ خودت باشد...!
خیلی وقت ها غرور واقعا چیزِ خوبیست...!
نرگس صرافیان طوفان
mohammadho3in
03-03-2018, 08:36 PM
هیچ چیز در دنیا
بدتر از معمولی شدن برای کسی نیست،
تبدیل به روزمرگی شدن
از اینکه حضورت برای یک نفر بشود
مثل مسواک زدن
مثل شانه کردن
که اگر حوصله داشت سراغت را بگیرد و اگر نداشت بگوید بماند برای بعد،
دیر نمیشود
به خودتان احترام بگذارید
با کسی بمانید
که اولویتش باشید
که برایش دغدغه بشوید
کسی که هر لحظه یادتان در خاطرش رژه برود
کسی که به کار به خواب و استراحتش بگوید:
بایستید،
اول "او"...
mohammadho3in
03-03-2018, 08:39 PM
همین که هستی
همین که لا به لای کلماتم نفس می کشی
راه می روی
در اغوشم می گیری...
همین که پناه واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست...
همین که کلماتم از بی "تو"یی یتیم نشده اند
کافی ست برای یک عمر ارامش
باش!
باش...
واقعی باش و بمان...
mohammadho3in
03-03-2018, 08:42 PM
گاهی دلمان ضعف می رود
برای خنده "کودکی"..
برای لبخند "مادری"..
برای دعای "پدری"..
اما من هر لحظه ضعف می کنم..
برای "اخمهايت"..
برای "غر زدن هایت"..
برای چشم غره هایی که می روی ..
آخ..
که این ضعف لعنتی جان می کند..
KamkarDel
03-03-2018, 08:42 PM
هیچ وقت نگفت دوستت دارم
ولی همیشه
شالی را سر می کند
که میداند به او نمی آید
اما
من برایش گرفته ام …
KamkarDel
03-03-2018, 08:44 PM
وقتی به تو فکر میکنم !
همه ی وجودم را
فرا می گیرد ؛
این حس نحس نداشتنت . . .
mohammadho3in
03-03-2018, 09:00 PM
یڪے بود...
ولے دِلش واسہ مَن نبود...
یڪے بود...
ولے حواسِش با مَن نبود...
یڪے بود...
زِندگیم شُد ولے دوسَم نداشت
یڪے بود...
ولے آخرشَم بهم گفت دوسِت نَدارم
یڪے بود...
ولے بےمَعرفت شُدُ رفت...
یڪے بود...
ولے با این ڪہ رفتہ امّا هنوزَم از داغِ عِشقش دارَم مےسوزَم
بِلاَخره رَسیدم بہ داستان عِشقم ڪہ یڪے بودُ یڪے نبود
hamidjalab1
03-04-2018, 10:30 AM
اهای غریبه دیگه دوسم نداری(sm81)(sm70)
KamkarDel
03-04-2018, 10:33 AM
اهای غریبه دیگه دوسم نداری(sm81)(sm70)
نه، دیگه دوست ندارم.
(sm51)
hamidjalab1
03-04-2018, 10:58 AM
نه، دیگه دوست ندارم.
(sm51)
ب.ک(sm70)
KamkarDel
03-04-2018, 12:22 PM
ب.ک(sm70)
(sm35)
Hosein333
03-04-2018, 04:55 PM
(sm127)
Hosein333
03-04-2018, 06:29 PM
زمان ارزشمند ترین منبع توئه،
مطمئن باش با آدمهای درست میگذرونیش
mohammadho3in
03-04-2018, 07:07 PM
لطفا حساب هایتان را تا قبل عید تسویه کنید
بوسه هایی که بدهکارین
ببخشید هایی که از سر غرورتان نگفته اید
شاخه گل هایی را که میتوانستید هدیه دهید و نداده اید
دلی را میتوانسید به دست بیاورید و نیاورده اید
ماندن را بلد بودید و رفتن را ترجیح دادید
حتما نباید حسابمان مالی باشد
همین ها را گفتم میتواند یک عمر خوشبختی را به تو هدیه دهد
اوضاع مالیمان خوب نیست
حداقل حساب های عاطفی مان را تسویه کنیم
mohammadho3in
03-04-2018, 07:08 PM
روزهای پایانی ساله...
یادمون باشه
دل تکونی
از خونه تکونی مهمتره…
دلتو بتکون از هرچی که تو این یک سال
یادش دلتو به درد آورد
از خاطره هایی که گریه هاش
بیشتر از خنده هاش بود
از نفهمیدنِ اونایی که همیشه فهمیدیشون
دلتو بتکون از کوتاهی هایِ خودت
دلتو بتکون... یه نفسِ عمیق بکش
سلام بده به بهار
به اتفاقایِ خوب
به خودت قول بده تو سالِ جدید
بیشتر دوست داشته باشی
بیشتر باشی، بیشتر بخندی
بیشتر خودتو تو آینه نگاه کنی و لبخند بزنی و بگی:
تو فوق العاده ی !
خوبه بدونیم داشتن دل بزرگ، "هنره"
و بیایید دلمون رو بزرگ کنیم…!
mohammadho3in
03-04-2018, 09:09 PM
یاد بگیرید محکم بودن را.
قوی بودن را.
کوه و سنگ بودن را..
لازمتان میشود برای وقت هایی که آدم های زندگیتان دستشان میرود روی نقطه ضعفتان و
دلتان را بند میکنند به نبودنشان..
یاد بگیرید که هیچ جای زندگی جواب محبت هایتان چیزی نمیشود که شما میخواهید ..
از من به شما نصیحت
قوی بودن را یاد بگیرید برای تمام روزهایی که قرار است تنتان بلرزد از آدم هایی که قلبتان میلرزانند..
ASHKAN0936
03-05-2018, 05:21 AM
دلم میخواست کسی باشد که مرا "بلد"باشد..
بلدبودن مهم ترازعاشق بودن یاحتی دوست داشتن است..
کسی که تورابلدباشد باتمام پستی وبلندی هایت کنارمی آید
میداند کی سکوت کند
کی دزدکی نگاهت کند
کی سرت دادبزند
وکی دراوج عصبانیت تورامحکم درآغوش بگیرد...
ASHKAN0936
03-05-2018, 05:22 AM
همه از اسفند و تکاپویش
حرف می زنند
و من
به فکر " دل " تکانی ام ..
چه بسیار ناگفته هایی
که دردلم خاک می خورند
و همه از آن بی خبرند ..
چه حال و هوایی دارد
این روزهای آخرین اسفند ،
انگار کسی
تو را وسوسه می کند
که بی پیشوند و پسوند
بلند بگویی
دوستت دارم ...
Hosein333
03-05-2018, 10:49 PM
(sm127)
mohammadho3in
03-06-2018, 06:11 PM
حال آدم که دست خودش نیست
عکسی میبیند، ترانهای میشنود، خطی میخواند
اصلا هیچی هم نشده یکهو دلش ریش میشود...
حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر منطق سرش نمیشود
برای آنها که رفتهاند آن ها که نیستند، میگرید
دلتنگ میشود حتی برای آنها که هنوز نیامدهاند...
دل که بلرزد دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست
این وقت ها انگار کنار خیابانی پر تردد ایستادهای
تا مجال عبور پیدا کنی
هم صبوری میخواهد هم آرامش
که هیچکدام نیست!
آدم تصادف میکند
با یک اتوبوس خاطرههای مست...
mohammadho3in
03-06-2018, 06:13 PM
به جنگ که فکر میکنم ،
زخمی میشوم ...!
به کویر که فکر میکنم ،
تَرَک برمیدارم ...!
به آسمان که فکر میکنم ،
پایین می افتم ...!
و هر وقت ،
به جنگل می اندیشم ...
گله ای از گوزن ها ،
از رویَم رد میشود ...!
جرأت فکر کردن ،
به تو را ندارم ...!
دریا نام عمیقی ،
برای یک معشوقه است ...!
و من هیچ وقت ،
شنا کردن بلد نبوده ام ...!
mohammadho3in
03-06-2018, 06:14 PM
سفر بخیر اسفند ! کوله بارت را بستی ؟ چیزی را فراموش نکرده باشی!
مثلا خاطره ای ، دردی ، غمی !
حواست باشد همه را برداری
دِر چمدانت را محکم ببندی!
فروردین دارد می آید! میدانی که چمدانش سبک است پر از شکوفه !
وقتی رسید میخواهم وصلشان کنم روی درخت های حیاط !
میخواهم بهار را دل انگیز کنم...
عشق را نشانش بدهم
قدم زدن زیر باران ، آن هم دو نفره ،شانه به شانه را یادش بدهم
به بهار بفهمانم سه ماه فصلش باید دوست داشتن باشد ، پر از روزهای خوب ، پر از قرارهای عاشقانه ...
اسفند جان بودنت کافی است وقتت تمام شده
بو کن ! بوی سمنو می آید بوی سنجد ! بوی پول های تا نخورده ی لای قرآن !
معطل نکن پستت را تحویل بده بهار پشت در است !
Hosein333
03-06-2018, 08:29 PM
به جنگ که فکر میکنم ،
زخمی میشوم ...!
به کویر که فکر میکنم ،
تَرَک برمیدارم ...!
به آسمان که فکر میکنم ،
پایین می افتم ...!
و هر وقت ،
به جنگل می اندیشم ...
گله ای از گوزن ها ،
از رویَم رد میشود ...!
جرأت فکر کردن ،
به تو را ندارم ...!
دریا نام عمیقی ،
برای یک معشوقه است ...!
و من هیچ وقت ،
شنا کردن بلد نبوده ام ...!
عالی بود(sm81)
mohammadho3in
03-07-2018, 12:00 AM
(sm175)
Milik
03-07-2018, 05:28 AM
مردتنها..سیگار...پشت سیگارش درد
در کنارش آرام سایه ی یک ولگرد
خسته می شد می رفت,با خودش بر می گشت
سایه او بود انگار, او خودش را همدرد
_بچه ها را؟…_زن برد...لعنتش بر من ماند
از خودم بر من رفت,گونه هایش را زرد..
پک بعدی در دود.._او مرا می فهمید
_قول می خواهم زود,تکیه ام باشی مرد!
قول را یک شب دود,در خودش از رو برد
شمع شد زن تاصبح,در دلش غم پرورد
_مرد من را افسوس,"عاشقانه می سوخت"
ساک خود را می بست...مرد زاری می کرد
مرد تنها...سیگار..پشت سیگارش بغض
از کنارش می رفت,سایه ی یک ولگرد ...
آریو همتی ...
mohammadho3in
03-08-2018, 04:43 PM
اگه نظر من رو بخوای،
دلتنگی یه جور بیماریه.
مثل سرطان، که خوشخیم و بدخیم داره.
که اگه کاری براش نکنی از پا درت میاره.
کسی که میگه دلش برات تنگ شده
و برای دیدنت کاری نمیکنه،
یا داره دروغ میگه، یا معنی دلتنگی رو نمیدونه!
mohammadho3in
03-08-2018, 04:44 PM
بارالها…
از كوي تو بيرون نشود پاي خيالم،
نكند فرق به حالم ....
چه براني،
چه بخواني،
چه به اوجم برساني
چه به خاكم بكشاني…
نه من آنم كه برنجم،
نه تو آني كه براني...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم،
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي،
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي...
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي...
mohammadho3in
03-08-2018, 04:47 PM
به جملات عجيب فكر نكنيم!
همينها عجيبترينند:
- يه ليوان آب گذاشتم بالای سرت.
- صبح بيدارت میكنم.
- ناهار خوردي؟
- يه چيزی بذار پشت كمرت، اونجا بشين.
- برای تو چی بكشم؟
و ...
همينها.
اگر يك روز كلمهها حرف بزنند و دربارهی خودشان توضيح دهند، بیشك "پيشم" كلمهایست كه در صحبتهايش از اين میگويد كه هيچ وقت فكر نمیكردم قبل و بعد از تمام عاشقانهها قرار بگيرم!
پيشم بمان!
بیا پیشم.
از پيشم نرو.
پيشم باش ...
صابر_ابر
mohammadho3in
03-09-2018, 06:21 PM
وقتی یکی باهاتون درد دل میکنه و از شکست عشقیاش میگه ، بدترین و اشتباه ترین حرف های ممکن اینه که مثلا ...
بی خیال بابا مگه آدم قحطه
اصلا حیف تو نبود ؟ ...
یا بگی؛ اینا همش یه تجربه است .
یا بگی؛ دختر های امروزی فلانن
پسرهای امروزی فلانن
عشق هم عشق های قدیم
بابا اینا رو خودش هم میدونه ، این حرفها رو خودش هم به خودش زده پدر و مادر و نزدیکانش هم هزار بار توی سرش زدن
به جای این حرفا ، بغلش کن بگو :
شاید نفهمم چقدر ولی میبینم داری عذاب میکشی.
حق داری ناراحت باشی ، از دست دادن یک نفر که دوستش داری، چه خوب، چه بد، سخته، شکست در یک رابطه چه درست، چه اشتباه، دردناکه؛
من نمیتونم چیزی رو تغییر بدم ولی کنارت هستم. بیا حرفهات رو به من بزن.
بیا گریه هات رو روی شانه های من بکن. بیا به من تکیه کن. کنارت میمونم تا باز حالت خوب بشه .من رفیقت هستم. رفیقت.
دستاشو بگیر. بگذار خوب گریه کنه. دوستت فقط احتیاج به یک دوست داره... همین !
mohammadho3in
03-09-2018, 06:27 PM
وقتی تو دنیای منی ، درگیر دنیا نیستم
دنیا اگه ترکم کنه ، من با تو تنها نیستم
هر روز با برق نگات ، دنیامو روشن میکنم
من با تو ، تو این لحظه ها ، احساس بودن میکنم
بود و نبود من تویی ، انگار بی تو نیستم
پای همه دلتنگیات ، من مثل کوه می ایستم
من با تو میتونم فقط ، دنیامو زیباتر کنم
دستامو محکمتر بگیر ، احساستو باور کنم
من خوب میدونم که تو ، دائم به فکر رفتنی
حتی اگه ترکم کنی ، بازم تو دنیای منی
من بیقرارت هستم و تو بیقرارم نیستی
احساس پوچی میکنم ، وقتی کنارم نیستی
من بی تو نابودم ، بری ، دنیا جوابم میکنه
دلشوره های رفتنت ، هر روز آبم میکنه
Hosein333
03-09-2018, 06:37 PM
(sm127)
mohammadho3in
03-09-2018, 07:57 PM
ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط!
خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط!
سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا
سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!
بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق!
خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!
دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند
این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط الّا غلط !
روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب
روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!
گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود
شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط!
گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه!
گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط !
روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت
دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط!
یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف
یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط!
mohammadho3in
03-09-2018, 07:58 PM
زندگى مثل يک كامواست
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم،گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره مى شود،بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود
يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد
يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد،جورى كه معلوم نشود" يادمان باشد "
گره هاى توى كلاف
همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند
همان كينه هاى چند ساله
بايد يک جايى تمامش كرد
سر و تهش را بريد.
زندگى به بندى بند استْ به نام "حرمت" كه اگر پاره شودتمام است.
Hosein333
03-10-2018, 07:57 AM
(sm10)
mohammadho3in
03-10-2018, 08:10 PM
دیده بر نام تو افتاد.. ! که چون صاعقه تاخت..!
بر زبان آمد و با شوق ، به وَصفَت پرداخت..!
واژه می چید ز نامِ تو قلم ..! شعر شَوَد..!
مست بود و به حروف تو ، دلم قافیه ساخت..!
در خیالات ، تویی و .. به تو مشغول شدم..!
با تو در سینه ی من ، ساز دل انگیز نواخت..!
بیخود از خود شدم و باز ، تمامم تو شدی ..!
عالمی بود ز مستی ، که تو را دیده شناخت..!
دلِ بیچاره ، فنا رفت ..! وَ مدهوش تو شد..!
در قمار تو و چشمان تو او ، قاعده باخت..!
"هر چه آمد به سَرَم ، از تپش نام تو بود..!"
که چنین شور به دامان نگاهم ، انداخت..!
mohammadho3in
03-10-2018, 08:11 PM
لایق تو کسی نیست جز آنکسی که:
تو را انتخاب میکند نه امتحان ...
تو را نگاه کند نه اینکه ببیند ...
تو را حس کند نه اینکه لمست کند ...
تو را بسازد نه اینکه بسوزاند ...
تو را بیاراید نه اینکه بیازارد ...
تو را بخنداند نه اینکه برنجاند ...
تو را دوست بدارد و بدارد و بدارد ...
ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !
ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ کسی که ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻧﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻫﺮﮒ ﺣﯿﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺎﻓﺘﯽ !
ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ :
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ …
"ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ"
mohammadho3in
03-10-2018, 08:12 PM
چون طفل که از خوردن داروست پریشان
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان...
ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم
چون ابر که بر گنبد مینوست پریشان
مجموعه ی ناچیز من آشفته ی او باد
آن کس که وجودم همه از اوست پریشان
دست و دل من بر سر این سلسله لرزید
در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان
آرامش دریای مرا ریخته بر هم
این زن که
پریخوست...پریروست...پریشا ن...
با حوصله ی تنگ و دل سنگ چه سازم؟
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان...
mohammadho3in
03-10-2018, 08:13 PM
اينكه كسى ريا ميكند!
اينكه كسى تمامِ سال را گناه ميكند و
اين ايام رخت سياه بر تن ميكند!
اينكه كسى با چه نيتى،
با چه پوششى،
با چه آرايشى،
در مراسم عزادارى شركت ميكند!
به من و شما هيچ ربطى ندارد
هيچكدام ما،
از دلِ آدمها خبر نداريم
همه ى ما در نهايت،
در چند وجب خاك آرام ميگيريم
همه ى ما در نهايت،
خودمانيم كه پاسخگوى اعمالمان هستيم
"لطفــــاً كاسه ى داغ تر از آش نشويم"
mohammadho3in
03-12-2018, 02:48 AM
گاهی درست همان ادمهایی "تنهایمان" میکنند که هیچگاه حدس هم نمیزدیم میتوانند اینقدر بی تفاوت و سرد برخورد کنند!
احساسِ تنهایی را به وجود اوردن، کار سختی نیست.
همین که بدون دلیل محو شویم. همین که بی دلیل خبر نگیریم.
همین که دیگر گرم سلام نکنیم و همین که احساس خاص بودن را از ادمها بگیریم، انها را در رابطه مان " تنها" کرده ایم.
به همین راحتی!
همین که توضیح ندهیم و برویم. همین که انها را نگاه نکنیم درست در زمانی که احتیاج به دیده شدنِ ما دارند یعنی "تنها" کردنشان.
وقتی ادمها در رابطه ها "تنها" شوند، "درد" شروع میشود.
ما همه از درون شبیه به یکدیگر درد میکشیم.
ما همه برای دیده شدن و حس شدن وارد رابطه ها میشویم.
میخواهیم خاص دیده شویم و دوست داشتنی باشیم.
میخواهیم مورد پذیرش قرار بگیریم و تنهایی مان را کمتر کنیم.
اگر بدانیم همه ی ما در نهایت با تمام تفاوت ها بسیار شبیه به یکدیگر درد میکشیم دیگر درد دیگری اضافه نخواهیم کرد.
مخصوصا دردِ "تنهایی" را !
ما همه به اندازه ی کافی ادمهایی را داشته ایم که ما را ندیده اند و با ما سرد بوده اند. که ما در کنارشان حتی "تنهاتر" هم شده ایم.
پس بیایید در رابطه هایمان شفاف تر و همدل تر باشیم.
اگر نظرمان نسبت به رابطه تغییر کرده است و احساسات ناخوشایندی داریم، در موردش با احترام و صمیمت صحبت کنیم و اندوهِ طرف مقابلمان را بپذیریم و همدلش شویم.
حتی اگر بخواهیم رابطه را تمام کنیم، این نوع تمام شدن دردش کمتر است. بسیار کمتر از مبهم تمام شدن!
mohammadho3in
03-12-2018, 02:52 AM
ما آدمها استاد حرف زدنیم؛
دوستش نداشته باش،
دلتنگش نباش،
اینقدر در برابرش ضعیف نباش،
به عکسش آنجور نگاه نکن،
جای خالیش را پر کن...
به عمل کردنِ خودمان که میرسد؛
با دلتنگی و بغض به عکسش زل میزنیم و تند تند زیر لب حروفی شبیه حروف دوستت دارم میچینیم کنارِ هم...
از جای خالی ای که پر نشده و نمیشود با یک عکس سه در چهار که زل زده توی چشم هایمان حرف میزنیم
و قول میدهیم اینبار حرف حرفِ همان آدمِ توی عکس باشد،
به شرطی که راه رفته را برگردد
به شرطی که یک روز دیگر طعم دنیایِ بی عطر تنش و هرمِ نفس هایش را به ما نچشاند...
ما آدمها اصولا خوب حرف میزنیم،
ولی پایِ عملمان بدجور میلنگد...
mohammadho3in
03-12-2018, 02:52 AM
وقتی خانه تکانی می کنی چیزهایی پیدا
می شوند که
مدتی برای پیدا کردنشان زمین و زمان را بهم ریخته ای و از نبودنشان اعصابت خط خطی بود.
وقتی که آن گمشده ها را میبینی،
میبینی که زندگی بدون آنها هم جریان خود را داشته
دنیا هم همینطور است...
امروز هستیم، فردا نه!
در نبودمان جایگزینهایی هستند که دنیا از حرکت نایستد!
خانه تکانی این مزیت را دارد که به ما یاد می دهد که هیچ تقدیری فاجعه نیست
باور کنید...
mohammadho3in
03-12-2018, 02:53 AM
و از میان تمامِ آرزو ها
دردناک ترینش
نخواستن تو در نداشتنِ توست
و کاش
کاش گریزی بود از عمقِ وحشت آورِ این درد
که در تخیلِ عشق
رسیدن چه بروزِ محالی دارد
و در سلوکِ عشق
چه ناعادلانه ست
بودن...
... و غریبانه بودن
و چه غم انگیز
شهوت بی امانِ انگشتانِ من
برای نوازش تلخی دستانِ تو
mohammadho3in
03-12-2018, 02:54 AM
يامقلب،قلب من در دست توست
يامحول،حال من سرمست توست
كن تو تدبيري كه در ليل و نهار
حال قلب من شود همچون بهار
يامقلب،قلب او را شاد كن
يامدبر، خانه اش آباد كن
يامحول،احسن الحالش نما
از بديها فارغ البالش نما
خدايا: رحمتت را در روزهاي آخرسال
برڪسانيڪه برايم عزيزند جاري ڪن
بوی تلخ سیگار
اتاق بهم ریخته
خانه ای که دیوارهایش
بوی نم دلتنگی می دهد
مردی که در انتظار مرگ است
خاک بر سرت
قرار بود اتفاق دیگری رقم بخورد
ASHKAN0936
03-13-2018, 04:23 AM
تا به حال به آپارتمان دقت کردی
سقف زندگیه یکی، کف زندگی دیگریست!!!!
دنیا به طور شگفت آوری شبیه یک آپارتمان است ؛
سقف آرزو های یکی، کف آرزو های دیگریست...
چارلی چاپلین میگه:
آدم خوبــــــــــی باش
ولی
وقتت رو
برای اثباتش به دیگران
تلف نکن .... !
همیشه آنچه که درباره " من " میدانی باور کن ,
نه آنچه که پشت سر "من" شنیده ای
" من " همانم که دیده ای نه آنکه
شنیده ای.......!
ASHKAN0936
03-13-2018, 04:24 AM
نازنینی آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایاکه به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
ASHKAN0936
03-13-2018, 04:25 AM
امشب به ساز خاطره مضراب می زنم
مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم
آری‚ کویر عاطفهام‚ تشنه توام
دل را به یاد توست که بر آب می زنم
فانوس آسمانی و من هم ستاره وار
چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم
رفت آن شبی که اشک مرا خواب می ربود
«امشب به سیل اشک ره خواب می زنم»
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب می زنم
mohammadho3in
03-14-2018, 05:02 PM
انسان های عجیبی هستیم!
وقتی به دستفروش فقیری می رسیم
که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد،
با کلی چانه زدن او را شکست داده
و اجناسش را به قیمت ناچیزی می خریم!
مدتی بعد به کافی شاپ لوکس و زیبای
شخص ثروتمندی می رویم و یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت واقعی اش سفارش میدهیم
و موقع رفتن،مبلغی اضافه روی میز میگذاریم
و از این کار شادمانیم!
شادمانیم که فقیران را فقیرتر میکنیم
و ثروتمندان را غنی تر!!
mohammadho3in
03-14-2018, 05:03 PM
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن والاترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
باوجود سوز و سرمای شدید
ریزعلی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشق ها را خط بزن.
mohammadho3in
03-14-2018, 05:04 PM
ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺳﺎﻟﻪ
ﺍﻣﺴﺎﻝ سال خروس ﺑﻮﺩ...
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺗﺎﺧﺘﻦ....
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﺧﺘﻦ.....
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ(تولد)
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ(مرگ)
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﻮﻧﻦ
ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘن ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ
ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯿﺶ ﻣﯽ اﺭﺯﻩ
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﻩ
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺑﯿﺎﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
ﻧﺬﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢ
mohammadho3in
03-14-2018, 08:50 PM
چه زیبا میشد این دنیا
اگر شاه و گدا کم بود
اگر بر زخم هر قلبی
همان اندازه مرهم بود
چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست
اگر قدری محبت را
به ناف زندگانی بست
چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم
نباشد روزگاری که
نمک بر زخم هم پاشیم
چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی
زمین و آسمان لرزد
ز آه و درد مظلومی
چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه ز دلها گم
اگر بشکستن پیمان
نگردد عادت مردم
mohammadho3in
03-15-2018, 08:37 PM
پیر شدن ربطی به شناسنامه ندارد
همین که دیگر میل خرید یک جوراب سپید را نداشته باشی...
همین که صدای زنگ تلفن و یا شنیدن یک ترانه دلت را نلرزاند...
همین که فکر سفر برایت کابوس باشد...
همین که مهمانی دادن و مهمانی رفتن برایت عذاب آور باشد...
همین که در دیروز زندگی کنی و از آینده بترسی و زمان حال را نبینی...
بی آرزو باشی ؛ بی رویا باشی
بی هدف باشی ؛ عاشق نباشی
برای رسیدن به عشقت خطر نکنی...
برای آرزوهایت نجنگی
شک نکن حتی اگر جوان باشی
تو پیری...
mohammadho3in
03-15-2018, 08:37 PM
میگن دعا،دسته جمعیش قشنگه،،،،،
پس:
اللهی هیچ دلی تنگ نباشه
هیچ کسی مریض یامریضدارنباشه
اللهی هیچ کسی محتاج نباشه
اللهی شفای جسم وروح وفکر،عطاکن
اللهی کسی شرمنده نباشه
اللهی شرف وانسانیت روسرمبدأتمام خواسته هایمان قرارده
اللهی ازتکبروغروروسوء ظن ونفرت وکینه دورمان کن
اللهی کلاممان به دروغ،آلوده نباشد
واللهی دوستان خوبم همیشه شادباشندوخوشبخت،،،،،،
mohammadho3in
03-16-2018, 08:21 PM
امیدوارم هر جا که هستی
دلت پیش من نباشد
خوش باشی
تمام عذاب رفتن بر دوش من بود
هر شب یک پروفایل داشتم هزاران بار چک کردن ان
ولی چند ماهیست ان را هم از خودم گرفته ام
ادمها یا به هم داده میشوند
یا از هم گرفته میشوند
هر کس سرانجامی دارد
هر کس دلی
هر کس صبری
هر کس دردی
mohammadho3in
03-16-2018, 08:22 PM
دوست داشتنت
همه چیز را
زیباتر کرده است
همه چیز را...
باور کن
من هم زیباتر شده ام
از وقتی که به تو فکر می کنم
mohammadho3in
03-16-2018, 08:23 PM
خط بزنيد از زندگیتان...
تمامِ آدمهاى بلاتكليفى كه غيرِقابلِ پيشبينیاند
تمامِ آدمهايى كه حرف میبرند و مىآورند
آدمهايى كه چون خودشان به جايى نرسيدند،
تو را هم متقاعد میكنند به درجا زدن
آدمهايى كه تخريب را از تعريف بهتر بلدند
آدمهايى كه با كنايه حرف ميزنند
"سَمى"اند...
آرام آرام تمامِ زندگیتان را به نابودى میكشند
آرام آرام از شما فاصله میگيرند
و باخيالِ راحت، زمين خوردنتان را جشن میگيرند
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:25 AM
آنروز به چشمهایم گفتم:
متاسفم!
بعد از این بهطرز جنونآمیزی حرامتان خواهمکرد
گفتم: او رفته است
و آنکه مانده تا غربت شهر را کامل کند،
دیوانهایست با دو حفرهء خالی بر صورت
و
دو کلید زنگزده در دست
که حاضر نیست
آنها را به هیچدری امتحان کند
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:27 AM
گاهی برای روزهای تلخ بی حوصلگی
یک بوسه
بوی خوش یک پیراهن
و یا شنیدن یک دوستت دارم ساده
یک جور خوبی
حال آدم را عوض می کند
و اینطور آدم می فهمد
لذت دنیا
داشتن کسی ست
که دوست داشتن را بلد است
به همین سادگی
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:27 AM
دلم دل میخواهد
از آن هایی که جان میدهند و جان میگیرند
از آنهایی که نفس میشوند و نفس میگیرند
از آنهایی که بود و نبودنشان فرق می کند
دلم دل میخواهد
دلی که دلبری بلد باشد...
دلی که بماند...
دلی که دوستم بدارد...
برای همیشه...
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:31 AM
همیشه فکر میکردم میتوانم از انسانها سخن بگویم و از اعمالشان ، اندیشه شان و آنچه در وجودشان میگذرد ، حرفی ببافم و برای خود و دیگران بیان کنم .
به تازگی فهمیده ام که از حیوانات گفتن ، بسیار ساده تر است ، با آنکه زبانشان را نمیفهمم ؛ زیرا آنها فقط یک نقش دارند .
راستی ...
این را نیز فهمیده ام که انسانها با تمام پیچیدگی هایشان ، گاهی آنقدر حقیرند که با حیوانات سنجیده میشوند. بعضی ها مثل خوک کثیف ، مثل شیر درنده ، مثل روباه حیله گر ، مثل شتر کینه جو و ... هستند .
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:35 AM
من دوازده فصل را بوسه از تو طلب دارم ....
گیسوانِ رها شده در دست تو را از خودت طلب دارم ...
آغوشت را طلب دارم ...
باز گرد به این دخترِ تابستان ....
بارقصِ شکوفه ها در باد به من باز گرد ...
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:35 AM
بداهه هایم گیج می روند
میان جنگل واژه ها
میان شوری که از ریشه بر می خیزد
و بوی گل مریم
اطاق را عطر اگین می کند
و من در شکل گیری این اطاق
نقشی ندارم
تنها هستم
تا آینه ها در جای درست قرار بگیرند
که جیزی از زیبایی تو
از قلم نیفتد...
ASHKAN0936
03-17-2018, 03:36 AM
اينطور که نمي شود!
بالاخره
بعضي آهنگ ها را بايد دونفره گوش کرد...
بعضي خيايان هارا بايد دونفره قدم زد...
بعضي کتاب هارا بايد دونفره خواند...
اما
بعضي از آدم هارا بايد يک نفره دوست داشت!
يک تنه
به اندازه ي تمام دونفره هاي جهان...!
KamkarDel
03-17-2018, 05:51 PM
تو اونقدر مهربونی که، من از غم ها هراسم نیست ...
KamkarDel
03-17-2018, 05:59 PM
کدوم آوار ویرون شد سرِ رویای شیرینم ..
mohammadho3in
03-18-2018, 02:47 PM
یه بار نشد سازِ روزگار باهام کوک باشه!
یه بار نشد به یه چیزی دل ببندم و اتفاق بیفته!
زندگی تا تونست زخمیم کرد!
از نامردی رفیق بگیر تا مریضیِ عزیز!
از تهمت و بهتون بگیر تا حبسِ ابد بودن تو قفسِ تنهایی!
دنیا هرکار بلد بود باهام کرد؛ اما نتونست منو تا کنه بذاره تو جیبش!
من به هر ضرب و زوری که بود همیشه سرپا موندم و میمونم!
آخه من یه چیزی تو مشتم دارم که برگِ برندهی همهی اوناییه که خطِ پایانو قبلِ سوت پایان رد کردن و بردن مسابقهی زندگیو!
من امید دارم و امیدِ من یکیه که قراره یه روزی با یه نگاش غممو ببره و با حرفاش دلمو بخره!
من تو رو دارم و زندگی نمیتونه از رو ببره منو؛ وقتی منتظرمی و من دارم برا رسیدن به تو از هفتخوانِ رستم رد میشم!
آخه میدونی چیه؟
من مطمئنم خدا داره قیمتِ تو رو ازم میگیره با این سختیا!
آخه قیمتِ داشتن تو خیلی بیشتر ازین حرفاست!
ارزشت اونقدی بوده که گفتم جونمو به پات میدم و حالا خداام میخواد ببینه تا کجا پای حرفامم؟
خدا که میدونه! توام بدون من تا تهش هستم!
تا قرونِ آخرِ قیمتتو میدم بعد با دلِ آسوده دستتو میگیرم و خیابونای زندگیو گَز میکنم!
با تو بودن یه لحظهم که باشه میارزه به این قیمتِ بالاش!
mohammadho3in
03-19-2018, 04:53 AM
آموختم "
تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد.
" آموختم "
گاهی از زیاد نزدیک شدن فراموش می شوی.
" آموختم "
تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم.
" آموختم "
گاهی برای بودن باید محو شد.
" آموختم "
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند.
" آموختم "
از کم بودن نترسم اگر کم باشم شاید ولم کنن ولی زیاد که باشم حیفم میکنن.
" آموختم "
برای شناخت آدمها یکبار بر خلاف میلشان عمل کنم
mohammadho3in
03-19-2018, 04:54 AM
كم به دست آوردمت، افزون ولي انگاشتم
بيش از اينها از دعاي خود توقع داشتم
بيد مجنون كاشتم -فكر تو بودم- خشك شد
زرد مي شد مطمئنا؛ كاج اگر مي كاشتم
آنكه زد با تيغ ِ مكرش گردنم را، خود شمرد
چند گامي سوي تو بي سر قدم برداشتم
اي شكاف ِسقف ِبر روي سرم ويران شده!
كاش از آن اول تو را كوچك نمي پنداشتم
آه ِمن ديشب به تنگ آمد؛ دويد از سينه ام
داشت مي آمد بسوزاند تو را، نگذاشتم...
mohammadho3in
03-19-2018, 04:54 AM
ببین چه دلبریای میکنه این هَوا ...
ببین چه قشنگه ...
اصلاً بلده چطوری آدمو خوشگل دلتنگ کنه ...
یعنی آدم دلش تنگ میشه ها
ولی دلتنگیه قِلقِلکش میده ،
آدم لبخند میزنه ...
هی با خودش میگه:
«اگه الان بود ، موهاشو بهم میزدم
تا حرصِش بگیره و اونجوری نِگام کنه ..
بعد خندش بگیره بهم بگه " ای فَسقلیه پدرسوخته .." »
هی میگه :
«اگه الان بود، قطعاً من این هَمه سَردم نبود ..
آخه دستاش بلده بُخاریطور عمل کنه ..»
هِی میگه ..
هِی میگه ..
هِی میگه ..
ولی به خودش که میاد ،
میبینه هَنوزم این هوا داره دلبری میکنه و
اونی که باید باشه نیست ...
mohammadho3in
03-19-2018, 04:56 AM
نم باران بر سر من فرو می آید و
من تنها رهگذر این خیابان بزرگ در شهرم...
هوا مداوم مانند آدمای زیر سایه اش رنگ عوض می کند...
اسفند یک و هزار و نود و شش است...
زمستان است ولی گاهی پاییز و کمی تابستان بیرون می زند...
آدما هوا را فریب می دهند!
هستد آدم هایی که همچون تابستان قلب دیگری را گرم می کنند
اما فریب عاشقانه های پاییز را می خورند
گاهی می آیند...
گاهی می روند...
و قلب هایی که در این میان سرد می شود...
دل های بی عشق و محبت زمستان را تشدید می کنند...
و من دخترک ساده ای که در حسرت بهار است وآسمان به سادگی دلش اشک می ریزد...
دلی که شکست وقتی محبتش دیده نشد...
mohammadho3in
03-19-2018, 04:57 AM
بهار در راه است ..
هوا هوای عاشقی ست
بوی بهار و عطر یاس و نرگس ها
هوای تو را در سرم انداخته ..
رویای داشتنت
چنان در من قد کشیده
که اگر دست دراز کنم
آسمان را در مشت می گیرم ..
خواستنت در من
همچون ماهی قرمز کوچکی ست
در تنگ که بی تابانه
به دنبال تو می چرخد و می چرخد ..
به گمانم
بهار امسال خوش روزگاریست
می آیی و می مانی و می مانی
دلم گواهی می دهد ..
بیا و حال دلم را اَحْسَنِ الحال کن ...
mohammadho3in
03-19-2018, 04:58 AM
_عید فقط تا موقعی که بچه ای خوبه...!
گاهی هم دلم تنگ میشود برای طعم همان اس ام اس های تکراری که چند ثانیه مانده به لحظه ی سالِ تحویل برای هم میفرستادیم که گاهی نصفه نیمه میرسیدند و گاهی اصلا |تحویل داده نمیشدند√| همانی اس ام اس هایی با
برایت از طلا تختی
مسیری رو به خوشبختی
شروع میشدو
صداقت را رفاقت
را محبت را شرافت را
دعاکردم،تمام...
که مینشستیم و کلمات را کنار هم میچیدیم جوابشان را میدادیم|کوتاه اما خوب|پای کلمه به کلمه ی حرف هایمان پول میرفت،این بود که کلمات را هم پشت هم نمیبستیم که بزنیم وسطِ برجکِ طرف مقابل،seenنمیخورد تیک نمیخورد،آنلاین آفلاین هم چک نمیکردیم.
میترسم گاهی دلمان تنگ شود برای همین تبریک های کوچک و از عید بماند همین ژست هایی که برای عکس های اینستاگراممان که به خودمان میچسبانیم که هیچکدامشان مال خودمان نیست...
mohammadho3in
03-19-2018, 05:00 AM
بهار مى آيد و
با خودش بلاتكليفى مى آورد
از هوايش بگير تا آدمهايش...
قرار گذاشته بوديم يكى از همين روزهاى بهارى بروم سراغش و دستش را بگيرم
از تجريش تا ونك
از ونك تا وليعصر
دو نفره مان را به رخِ آدمهايى بكشيم كه
درگيرِ روزمرگى شان هستند
زنگ زدم
جواب نداد!
يكبار
دو بار
...
ده بار
و فكر و فكر و...
خيالى كه به همه جا سرك ميكشيد
راه افتادم سمتِ منزلشان...
دلتنگش كه ميشدم،
ميرفتم زيرِ پنجره ى اتاقش و
آنقدر علفها را سبز ميكردم تا سر و كله اش پيدا شود!
اما اينبار همه راه هايى كه به يار منتهى ميشد،
مسدود بود نميدانم كجاى كارمان ميلنگيد؟!
نميدانم چطور شد دلش را زدم
انگار حساسيت بود
از همان حساسيت هاى فصلى اى،كه هر بهار سراغ آدم مي آيد،
زده بود به احساسش
"حساسيتِ احساسى"
ولي هر چه بود سالهاست بلاتكليفى ام را بهار به بهار به يادم مى آورد
سالهاست كه بهار"تو" را كم دارد جانا...
و هر روز خيالت را برميدارم و
از تجريش تا ونك
از ونك تا وليعصر
زيرِ لب زمزمه ميكنم:
"خبرَت هست كه بى روىِ تو آرامم نيست؟"
mohammadho3in
03-19-2018, 05:38 PM
کاش می شد خویشتن را بشکنیم
یک شب این تندیس تن را بشکنیم
بشکنیم این شیشه صد رنگ را
این تغافل خانه نیرنگ را
آسمان دوستی آبی تر است
شب در این آیینه مهتابی تر است
من نمی گویم کسی بی درد نیست
هر کسی دردی ندارد مرد نیست
لیک می گویم که فصل سوختن
آب را هم می توان آموختن
خنده ها را می توان تقسیم کرد
گریه ها را می توان ترمیم کرد
گر خطر می بارد از این فصل سرد
دوستی را باید اول بیمه کرد
عشق با لبخند مردم زنده است
زندگی هم با تبسم زنده است....
mohammadho3in
03-19-2018, 05:38 PM
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
آن صبح نخستین بهاری که ز شادی
می آورد از چلچله پیغام، شمایید!
آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار
آن گنبد گردننده ی آرام شمایید!
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!
هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید!
امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید!
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!
"سال نو پیشاپیش مبارک باد"
Hosein333
03-20-2018, 09:51 PM
SAL JADID MOBARAK DOSTAN AZIZ
(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)
Hosein333
03-24-2018, 01:02 PM
نمیدانم به مسافر دل بستم
یا
مسافر شد آنکه به او دل بستم . . .
Hosein333
03-24-2018, 01:04 PM
هیچوقت
آﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻧﮑﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﺑﯽ ﺧﻮﺩﺕ !
Hosein333
03-24-2018, 01:04 PM
همین که تو میدانــی
” دوستت دارم “
کافیست …
بگذار خفه کند خودش را
دنیا …
mohammadho3in
03-27-2018, 04:02 PM
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند، غرورم
یک عمر پریشانیِ دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
mohammadho3in
03-27-2018, 04:02 PM
خدانگهدار سخته اما چارهای نیست
راستی به همین آسانی از این شهر
میروی هنوز تو را نسروده ام
میخواهی بروی
تنها قلب توست که با امواج دریا
مرا به خوابهای ماه میکشد
تنها خیال توست که در من همیشه جاریست
تنها نگاه تو، صدای توست که مرا
به زندگی میکشاند،با رفتنت حال و
هوایم همیشه ابریست و در خودم غرق
میشوم غرق فریادهایی از جنس درد
با رفتن تو فصل پاییز در من شروع
میشود و در انتظار بهار میمیرد
چشم میبندم سیاهی وجود هستی را
می سپارم به چشمهای دریدهٔ روزگار
خدا نگهدار...
mohammadho3in
03-27-2018, 04:04 PM
منطقى ها از ديدنت خوشحال مى شوند
و احساسى ها با ديدنت "ذوق" ميكنند..
منطقى ها از بودنت لذت مى برند
ولى احساسى از بودنت "كيف" ميكنند..
منطقى ها شبها خوابت را ميبيند
ولى
احساسى ها " رويا"ى تورا..
منطقى ها به طرف تو قدم بر ميدارند
ولى احساسى ها "پرواز" ميكنند..
منطقى ها در جواب "دوستت دارم" لبخند مى زنند..
ولى
احساسى ها مى شنوند..
"ذوق" ميكنند..
"كيف" ميكنند..
"رويا" ميبينند..
"بال" در مى آورند..
"پرواز" ميكنند..
و بارها و بارها
مى گويند:
من هم "دوستت دارم"
mohammadho3in
03-27-2018, 04:05 PM
نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم.
گل با بوی خود چه می کند؟
گندم زار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم
تو را در حرکات دست هایم،
موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند.
mohammadho3in
03-27-2018, 04:06 PM
زمان زیادی گذشت...
تا که فهمیدم همیشه اونی که میخوای نمیشه
فهمـیدم که بی تفاوتی بزرگترین انتقامه ...
تنفر یه عـشقه ...
دلخوری و ناراحتی از میزان اهمیته....
غرور بزرگترین دشـمنه ....
فهمیدم همیشه رفتن از روی نفرت نیست ....
هر کی زبونش نرمه دلش گرم نیست....
هر کی اخلاقش تنده جنسش سخت نیست ...
ظاهر دلیلی بر باطن نیست
فهمیدم هر کی میخنده بدون درد و غم نیست!
فهمیدم خیلی موقع ها خواسته هات حتی با گریه التماس انجام شدنی نیست ..
فهمیدم گاهی اوقات تواوج شلوغی تنهاترینی اره تنهاترینی ...
mohammadho3in
03-27-2018, 04:07 PM
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
به در و دشت و دمن؟
یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟
یا به یک خلوت و تنهایی امن
دل که تنگ است کجا باید رفت؟
پیر فرزانه مرا بانگ برآورد
که این حرف نکوست ،
دل که تنگ است برو خانه دوست...
شانه اش جایگه گریه تو
سخنش راه گشا
بوسه اش مرهم زخم دل توست
عشق او چاره دلتنگی توست...
دل که تنگ است برو خانه دوست...
خانه اش خانه توست...
باز گفتم:
خانه دوست کجاست؟
گفت پیدایش کن
برو آنجاکه پر از مهر و صفاست
گفتمش در پاسخ:
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم ،
یادشان در دل من ،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت ، رفيق!
تو دلت سبز ،
لبت سرخ ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ ،
تنت گرم ،
دعايت با من!
روزهايت پى هم خوش باشد.
فریدون مشیری
Hosein333
03-27-2018, 07:12 PM
(sm127)
mohammadho3in
04-12-2018, 05:06 PM
خودت را
به هيچ زباني
براي كسي
ترجمه نكن
آنكس كه دوستت دارد
بايد همه آنچه كه هستي را
از لا به لاي حرف هاي نگفته ات
از عمق نگاه ساده ات از
حسادت دستهاي مهربانت
بفهمد
آدمها رااز روی عکس هایشان نشناسید…
آدمها ازبی حوصلگی هایشان…
ازخستگی هایشان…
ازدلتنگی ها…
ازغصه هايشان…
عکس نمی گیرند!
mohammadho3in
04-12-2018, 05:17 PM
به قولِ بابام ؛
عشق، آینه نیست که طرفت خندید تو هم بخندی، اخم کرد تو هم سگرمههاتو بکشی تویِ هم ...!
رابطه آینه نیست که خوب بود خوبی کنی، اگه بد بود تو بدتر بشی. عشق یعنی ایثار، یعنی فداکاری ...
عاشق که بشی باید یاد بگیری یه جایی اگه اون کوتاه اومد، یه جایی هم تو بایستی کوتاه بیای. دو تا من با هم نمیشن ما !
یه وقتایی لازمه اگه اون من بود، تو بشی نیم من، جای دوری نمیره ...!
mohammadho3in
04-23-2018, 04:13 PM
دلم برایت تنگ شده است!
تنگ که میگویم
نه مثل تنگیِ پیراهن!
دلتنگیِ من..
شبیه حالِ نهنگی است که به جایِ اقیانوس
او را در تُنگ ماهی انداخته اند..
دلم برایت تنگ شده است
این یعنی ریه های من..
دم و باز دم
نفسهای تو را کم آورده اند
mohammadho3in
04-23-2018, 04:14 PM
معشوقه بودن را بلد نیستم
دلبرانه حرف زدن را...
عاشقانه به چشمانت نگاه کردن
با ادمیان میخندم و می خندانم انهارا
اما ...
تا چشم هایم تورا می بیند
یا که نام تورا می شنوم ...
دست و پاهایم را گم میکنم ...
سکوت می کنم و به ضربان منقلب شده ی قلبم گوش میدهم
من تا تورا دارم...
سکوت میکنم...
mohammadho3in
04-23-2018, 04:17 PM
پشت پا بزنید به تمام آدم های نا تمامی
که آمدند لابلای زندگیتان!
آدم هارا نه برای حالتان،
آدم هارا نه برای فردایتان،
برای چهل سالگیتان انتخاب کنید،
همان را انتخاب کنید که
ده سال بعد هم
"آب از آب تکان نخورده باشد"
همانقدر خوب،
همانقدر دلچسب همراه قلبتان باشد،
تمام این روزها را آنقدر خوب کنارتان باشد
که با هر نگاه ببالید به انتخابتان؛
آدم های زندگیتان را برای روزی بخواهید
که
"هیچکس نباشد"
و یک نفر کنارتان
شیرین ترین دلیل حال خوبتان شود!
Hosein333
04-23-2018, 05:05 PM
(sm10)
Hosein333
04-23-2018, 05:12 PM
پشت پا بزنید به تمام آدم های نا تمامی
که آمدند لابلای زندگیتان!
آدم هارا نه برای حالتان،
آدم هارا نه برای فردایتان،
برای چهل سالگیتان انتخاب کنید،
همان را انتخاب کنید که
ده سال بعد هم
"آب از آب تکان نخورده باشد"
همانقدر خوب،
همانقدر دلچسب همراه قلبتان باشد،
تمام این روزها را آنقدر خوب کنارتان باشد
که با هر نگاه ببالید به انتخابتان؛
آدم های زندگیتان را برای روزی بخواهید
که
"هیچکس نباشد"
و یک نفر کنارتان
شیرین ترین دلیل حال خوبتان شود!
بسیار عالی بود (sm127)
mohammadho3in
04-25-2018, 06:52 PM
هر روز به شوق تو
بهانه دست خورشید میدهم
تا بیدارم کند
من تمام لبخندهای عاشقی را
از لبهایت مینوشم
جرعه، جرعه..
چه تکرار زیبایست
هر روز صبح بیدار شدن
با خورشید نگاهت
باخندههای تو..
mohammadho3in
04-25-2018, 06:52 PM
وقتی میگن زن مثل گُلِ الکی نمیگن
آقایی که یه گل از بین گل ها انتخاب کردی
تو مسئولی
فرق نمیکنِ گلت ۸ سالش باشه ۲۰؛۵۰؛۸۰
اگر بی مناسبت براش هدیه نگرفتی
اگر بیشتر از انگشتای دست با گل توی دستت بهش سلام نکردی
اگر تو هوای بارونی نگفتی پاشو بریم راه بریم
اگر وقتی ناراحت بود سعی نکردی شادش کنی
اگر نمیدونی بستنی بیشتر دوست داره یا شکلات
اگر وقتی دعوا کردین فکر نکردی اون لطیف تر از تواِ
مقصر تویی اگر گلت دیگه خوشرنگ نیست
بوش سر مستت نمیکنه
رنگش به براقیِ روزای اول نیست
تو مقصری
پس حسرت گل های خوش آب رنگ شهر رو نخور
از گُلت مراقبت کن
mohammadho3in
04-25-2018, 06:53 PM
تصمیم دارم کودتا کنم!
اصلا چرا کودتا...
انقلاب میکنم!
کم دیکتاتور نیستی!
دنیایی در حسرت چشمانت در عذاب اند!
خون جماعتی را در شیشه کرده ای..
بیا و دست از رد صلاحیت بردار!
بگذار مجلسی به پا کنیم و همه بیایند به تماشای نگاهت!
Hosein333
04-26-2018, 11:54 AM
(sm10)
Hosein333
04-26-2018, 11:55 AM
از اشتباهات دیگران درس بیاموزیم، چون زندگی آنقدر طولانی نیست تا همه آنها را خودمان تجربه کنیم
Let’s learn sth from others mistakes, because life is not too long for us to experience all thing.
Hosein333
04-26-2018, 11:55 AM
به ستاره ها نگاه کن. به چشمک زدنشون بخند. اما بهشون دل نبند ، چون چشمک هاشون از روی عادته
Look at the stars, laugh to their winking, but don’t love them, because their winks are just from habit.
Hosein333
04-26-2018, 11:56 AM
بخشش خوب است . بهتر از آن فراموش کردن آن است
Forgiving is good…but forgetting is better
Hosein333
04-26-2018, 11:56 AM
اگر ارزشهای واقعی خود رانمی شناسید خود را برای رنج آماده کنید.
If you don’t know your real price, be ready for affliction
Hosein333
04-26-2018, 11:57 AM
اگرنمیتوانی با کسی که عاشقش هستی باشی، عاشق کسی باش که با او هستی”
If you can’t be with your love, try to love who you are with.
Hosein333
04-26-2018, 11:57 AM
هرگز به احساساتی که دراولین بر خورد از کسی پیدا می کنید نسنجیده اعتماد نکنید
Don’t believe your sense of first meeting never
Hosein333
04-26-2018, 11:58 AM
براي خود زندگي كنيم نه براي نمايش دادن آن به ديگران
Live for ourselves not for showing that to others..
mohammadho3in
04-30-2018, 03:54 PM
بعد از داشتنم
دست از دوست داشتنم بر ندار!
محکم تر از همیشه دستمو بگیر،
باز برام آهنگ بفرست با یه قلب زیرش که بدونم این حرفارو باید با صدای تو بشنوم نه با صدای خواننده،
بازم وقت و بی وقت خبر بگیر ازم،هی بخواه که باهام وقت بگذرونی،
بارون زدنی صدام کن،
باز وقتی رو به روتم عکسمو نشونم بده و بگو که برای خودم هیچ برای عکسامم میمیری،
بعد از داشتنم؛
باز یادت بمونه تولدمو،
روز دخترو،
روز مادرو،
هر روز دیگه ای که ربط داره و نداره به منو...
برام گل بگیر؛
نرگس،رز،یه دسته پر از صد تومنی... بعد از داشتنم هم دوستم داشته باش یه جور که انگار هنوز آرزوته داشتنم...
mohammadho3in
05-01-2018, 07:16 PM
بدترین حس دنیا چیست؟
شاید بگویید تنهایی، دلتنگی و...
اما بدترین حس دنیا دل زدگی ست
دل زدگی از یک خواستن عمیق می آید
کاری را، چیزی را، کسی را با تمام وجود خواستن
دل زدگی یعنی کاری، چیزی، کسی که مدت ها حس خوب برایت داشت دیگر در ذهن و قلبت جایی نداشته باشد
دل زدگی یعنی احساس خستگی شدید
آدمی که دل زده می شود وسط یک جنگ است، یک جنگ نا برابر
یک طرف تمام خاطرات روزهای خواستن جلوی چشمش هست
طرف دیگر حقیقتی که زورش بیشتر از تمام خاطرات و رویاهاست
دل زدگی بدترین حس دنیاست...
فقط تصور کنید کاری، چیزی، کسی که سال ها می خواستی دیگر قلبت را به تپش نیاندازد، دیگر تو را سر ذوق نیاورد
بدترین قسمت دل زدگی این است که نمی خواهی آن حس را دوباره تجربه کنی
اگر آسمان هم به زمین بیاید دیگر نمی خواهی
آدم هایی که دل زده می شوند فهمیده اند می شود عمیق ترین خواستن ها را کنار گذاشت و فراموش کرد اما نَمُرد ...
KamkarDel
05-01-2018, 07:55 PM
لحظه ای نگشته رها، خاطرم ز خاطره ها...
Hosein333
05-01-2018, 10:21 PM
(sm10)
mohammadho3in
05-21-2018, 03:14 PM
داستانِ اردیبهشت
به پایان رسید
و من هنوز
به خانه نرسیده ام!
قصه ی خرداد را بباف!
کلاغ ها
اردیبهشت
سر به هوا می شوند ...!
mohammadho3in
05-21-2018, 03:14 PM
" خرداد " همین نزدیکی هاست
شاید در باغچه ی کوچک گوشه ی
حیاط مان
یا شاید روی گل های پیراهنت
یا اینکه شاید
پشت در خانه مان
دستش را گذاشته باشد
روی زنگ ...
mohammadho3in
05-23-2018, 04:52 PM
وقتی برگشته بود واسه بارِ هزارم
و من همون سوالایِ تکراریمو میپرسیدم
که چرا و چطور دلت اومد واینا
یهو گفت تا کِی میخوای محاکمم کنی ؟
باشه قبول من اشتباه کردم...
گفتم تا وقتی که یاد بگیری مرد باشی
حرف نباشی فقط ...
تا وقتی که یاد بگیری وظیفه من فقط بخشیدنت نیست هعی بری دلمو بشکونی و هعی برگردی ببخشمت ....
فقط ی چی گفت هنوزم که هنوزه صداش تو گوشمه
من خیلی بهت بدهکارم توعم منو ببخشی،خودم نمیبخشم...
mohammadho3in
05-23-2018, 04:53 PM
شلوغم
آنقدر،
که خودم را
در شلوغی گُم کرده ام
تنها تو می توانی نجاتم دهی
تنها تو
تنها تو می توانی
در شلوغی پیدایم کنی
دستم را بگیری
و از خودم بیرون بکشی ...
mohammadho3in
05-23-2018, 04:54 PM
چرا زندگی رو سخت میکنی؟!
دلتنگ کسی شدی؟-----زنگ بزن
میخوایی کسی رو ببینی؟-----دعوت کن
میخوایی بقیه درکت کنن؟-----توضیح بده
سوالی داری؟-----بپرس
چیزیی میخوایی-----برو دنبالش
از چیزی خوشت میاد؟-----حفظش کن
از کسی خوشت نمیاد؟-----ترکش کن
عاشق کسی هستی؟-----بهش بگو
ما فقط یکبار زندگی میکنیم
سخت نگیر و ساده باش
و زندگی کن...!
mohammadho3in
05-23-2018, 04:55 PM
هیچکس بعد از رفتن کسی نمُرده،
همانگونه که بودنت عادت روزگارم شده بود
به شنیدن صدایت عادت کرده بودم
به صبح و شب بخیر گفتنت،
به شنیدن اسمم از زبان تو،
به دنیایی که زمانی تو را داشت؛
نبودنت هم عادت میشود
همانگونه که به زندگی با تو عادت کرده بودم
به بی تو بودن هم عادت میکنم
عادت میکنم به روزگاری که دیگر صدایت را نخواهم شنید،
چشمانت را نخواهم دید
و دیگر لمس دستانت رویایی بیش نخواهد بود،
شاید زمان ببرد
و شاید یک عمر
برای عادت به بی تو بودن کافی باشد...
mohammadho3in
05-28-2018, 07:38 PM
بعدِ تو
دنبال نشونی های تو افتادم تو آدمای ديگه
كه يكيش اسمت بود.
هنوز كه هنوزه
كافيه بفهمم يكی هم اسم توئه..
يهو بايد حواسم به خودم باشه
اولش بايد سعی كنم،
زياد مكث نكنم وقتی اسمش رو ميگه
و دوم اينكه
جوری صداش نكنم
كه تو رو صدا ميكردمت...
mohammadho3in
05-28-2018, 07:39 PM
امروز خودت را بردار
ببر يك گوشه ى دنج
به دور از شلوغى هاى روزِ تعطيل
با خودت حساب و كتاب كن
ببين هفته ات را با كدام آدمها گذراندى
كدامشان آيينه ى دِق ات بودند...
كدامشان سنگِ صبورت...
خلوت كن
خودت را از آدمهايى كه باعث ميشوند
جمعه ات كسل كننده شود،
خلوت كن!
mohammadho3in
05-28-2018, 07:41 PM
به راستی فراموش کردن همانقدر دشوار است که تظاهر به بی تفاوتی...
نخواه که دوستت نداشته باشم
نخواه که از یادم بروی، جوری که انگار هرگز نبوده ای...
آدم ها می توانند برای یک ساعت وارد زندگیمان شوند و بعد از آن برای همیشه بروند
اما ما ممکن است بعد از آن یک ساعت، دیگر آن آدم سابق نباشیم...
می توانی دوستم نداشته باشی
اما نمی توانی بوی تنت، حس عمیق بوسیدنت و گرمای آغوشت را از خاطرم پاک کنی...
mohammadho3in
05-28-2018, 08:12 PM
ساعت شنی بهار آخرین شن ریزه هایش را خالی می کند
بید مجنون ها را خبر کنید که موعد جنونشان فرا رسیده باید برای لیلی های این دیار سنگ تمام بگذارند
فصل عاشقان به نفس نفس افتاده باید به آب و آتش بزنند چرا که خرداد حق وتو دارد بر تمام نرسیدن های بهار...
آفتابِ خرداد عجیب تماشایی است، گویا دستور خداوند است برای رسیدن...
رسیدن میوه های بهار
رسیدن پرنده های مهاجر
شاید هم رسیدن معجزه ای به نام "تو"
و اگر روزی این آفتاب برایم معجزه کند یقین بدانید آن روز من آفتاب پرست خواهم شد...
mohammadho3in
05-28-2018, 08:20 PM
حالا كه تمامَت براى من است
حالا كه ميدانم با خيالِ راحت دارمَت
حالا كه ميتوانم پُزِ با تو بودن را به عالم و آدم بدهم
روزى هزاران بار افسوس ميخورم!
اى كاش
خيلى قبل تر ها
زندگى
ما را،
از دو گوشه ى اين شهرِ بزرگ برميداشت و
سنجاقمان ميكرد به هم
اى كاش زودتر از اينها داشتمَت
mohammadho3in
05-29-2018, 04:45 PM
یه بار تو گوشش گفتم
بیشتر از هرکسی
حتی اونیکه بهت راه رفتن و حرف زدن رو یاد داده دوستت دارم
خندید...
گفت تو یه دیوونهیی
هر روز داره دیوونگیت بیشترم میشه!
راست میگفت احساسم بهش روز به روز وحشتناکتر میشد
اونقد که خودم میدیدم
نمیتونه جوابِ اونهمه احساساتمو بده
و اذیت میشد فقط...
اونقد که بهش میگفتم برو برو پشت سرتم نگاه نکن
حتی فک نکن چی به سر من میادش
فقط برو
من خودمم پشت سرت آب میریزم...
انقد گفتم انقد گفتم تا خسته شد طفلی
ولی خب رفت برخلاف انتظارم:)
من موندم و جای خالیش...
mohammadho3in
05-29-2018, 04:51 PM
وقتی میگم هيچكس، يعنی دقيقا هيچكس
روزای زيادی بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش
تا باورش بشه از بقيه به جز يه اسم و چندتا خاطرهی كوچيك چيزی براش نمیمونه
بيست سال، چهل سال، هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار كردن اسم روی اسمه
برای جايگزين كردن خاطره جای خاطره اما حاصل جمع همشون میشه صفر
يه روز میشينی عمرت رو ورق میزنی،
سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف ميكنی
اينجاس كه میفهمی چقدر برای «هيچكس» نگران شدی
چقدر برای «هيچكس» غصه خوردی
چقدر برای «هيچكس» دلتنگ شدی
چقدر برای «هيچكس» دعا كردی
چقدر با تمام وجود براي «هيچكس» بودی
یه روز به خودت ميای و به اطرافت نگاه میكنی...
«هيچكس» نيست
دقيقا «هيچكس»
Hosein333
05-30-2018, 02:05 AM
(sm10)
KamkarDel
05-30-2018, 06:40 PM
همیشه آخر قصه، یه تکراره غم انگبزه...
mohammadho3in
05-31-2018, 04:46 PM
ندارد دلت
ندارد تنت
و حتي خيالت مرا آرزو!
من اما تمام وجودم ميكندتورا ....
و چقدر سخت است
اينهمه خواستن من
و اينهمه نخوتستن تو!
دنبال راه تازه اي براي از تو گفتنم
با خودم مي گويم
لعنت به هر چه سه نقطه هاي مشكوك
لعنت به من
به هر چه دلتنگي لعنت
به اين شب
تاريكي و
تنهايي و
بي قراري هر باره!
اصلا لعنت به اينهمه خواستن و ....
باز هم تكرار شد
همان نقطه هاي هر باره
و تو
تو پنهان ميان اين سطر ها
ولي كنار من پيدا
مغزم درد دارد
من خسته ام و تو
تو آرام ترين عشق
ميان اين همه اصرار
و از تو با من انكار....
mymusic
06-01-2018, 12:21 PM
Faryan - Ay Divooneh
هرکی میخواد جاتو تو دلم بگیره بهش میگم نه مگه من مثل تو به هر کی که از راه برسه دل میدم نه
اونکه فکر میکنی اندازه ی من دوست داره یه خیاله میگی بیخیال چشمای قشنگت بشم عشقم این محاله
دستام بی تو یخ زده سرده تو دلم پره درده اما هنوز علاقم به تو هیچ فرقی نکرده
برگرد چشم و چراغ خونه انقد نگیر بهونه چرا نمیره تو سرت که عشقمی دیوونه
دستام بی تو یخ زده سرده تو دلم پره درده اما هنوز علاقم به تو هیچ فرقی نکرده
برگرد چشم و چراغ خونه انقد نگیر بهونه چرا نمیره تو سرت که عشقمی دیوونه
حالم حالم حالم بی تو داغون و خرابه تو کجای آی دیوونه آی دیوونه آی دیوونه
قلبم قلبم قلبم پره درده از نبودت آی دیوونه آی دیوونه
دستام بی تو یخ زده سرده تو دلم پره درده اما هنوز علاقم به تو هیچ فرقی نکرده
برگرد چشم و چراغ خونه انقد نگیر بهونه چرا نمیره تو سرت که عشقمی دیوونه
دستام بی تو یخ زده سرده تو دلم پره درده اما هنوز علاقم به تو هیچ فرقی نکرده
برگرد چشم و چراغ خونه انقد نگیر بهونه چرا نمیره تو سرت که عشقمی دیوونه
mymusic
06-01-2018, 12:27 PM
Masoud Saberi - Ghalbe Sangi
مگه قلب تو از سنگه که نمیبینی دل تنگه یه آدم که واسه عشقت با همه داره میجنگه
من واسه داشتنت از همه دست کشیدم من دست خودم نیست که اینجوری بهت مریضم
چشمات یه چیزی داره که میره جون و دلم واسه تو میزنه دل من عشق من عزیزم
تو افتادی تو قلبم گرفتار شدم من می ارزه عشقت حتی واسش بمیره آدم
شدم محو چشمای تماشایی و گیرات میخوام دستامو بازم بکشم توی موهات
تو افتادی تو قلبم گرفتار شدم من می ارزه عشقت حتی واسش بمیره آدم
شدم محو چشمای تماشایی و گیرات میخوام دستامو بازم بکشم توی موهات
با تو همه چی عجیبه نشی یه وقتی غریبه بگیر ازم تو غمامو بمون واسم تو همیشه
نگو دلت ازم دوره بخند دلم با تو جوره این عشقی که با تو ساختم حیفه نذار که نابود شه
تو افتادی تو قلبم گرفتار شدم من می ارزه عشقت حتی واسش بمیره آدم
شدم محو چشمای تماشایی و گیرات میخوام دستامو بازم بکشم توی موهات
تو افتادی تو قلبم گرفتار شدم من می ارزه عشقت حتی واسش بمیره آدم
شدم محو چشمای تماشایی و گیرات میخوام دستامو بازم بکشم توی موهات
mohammadho3in
06-02-2018, 07:23 PM
مواظب باش
همين كه آب از سرت گذشت
ديگر كسى حرفت را نمى فهمد
به خدا گور كن ها هم دست از كار مى كشند
آن وقت آرزو مى كنى كاش مى شد
از اين جهنم به جهنم ديگر رفت
يادت باشد
بودن و نبودن آدمها را
به نديده ها و نداشته هايت اضا فه كن
من به صداى دوست داشتن آدمها عادت دارم
يك روز صداى نفسهاى خسته تنهاييت مى شود
mohammadho3in
06-02-2018, 07:26 PM
نگاه های مکث دار
شیطنت های ریز و درشت
وَ یک آغوشِ پر بوسه!
می بینی
عشق غصه ندارد اگر...
آدمش باشیم!
اصلا
راستش را که بخواهی
تمام دونفره های جهان
شبیه هم اند!
رمان وُ فیلم وُ شعر وُ قصه را هم
رها کن!
مهم حال خودم است وُ خودت
که بی شک نقش اول تمام این دونفره ها هستیم!
Hosein333
06-03-2018, 02:25 AM
(sm127)
mohammadho3in
06-04-2018, 01:14 AM
راستش را بخواهی
میگویم مراقب خودت باش
فقط دلیلش خوب بودن حال تو نیست
خیلی وقت است
که حال من بند شده به تو
مراقب خودت باش
تا همیشه خوب باشی
تا من از خوب بودن تو
حال دنیایم قشنگ شود
تو خوب باشی
روزگار بر وفق مرادم است
پس لطفا مراقب خودت باش!
mohammadho3in
06-04-2018, 01:14 AM
وقتی از زندگیت آدمهای زیادی رفته باشن٬ اومدن و موندن آدمهای جدید برات اتفاق غیرعادی ای نیست. اونوقت تو از وجود هیچ آدمی تو زندگیت شگفت زده نمیشی. تو هر بار انتظار داشتی آدم بهتری بیاد خاطرات بدت رو بشوره و ببره، اما انقدر آدم اومده و رفته که برای نفر بعدی، باید تو خیالاتت و مابین فرشته ها دنبال نیمه ی گمشدت بگردی. اینکه میگن برو اما سعی کن وابسته نشی، مسخره ترین حرف دنیاست. مثل اینه که بگن برو تو آب و سعی کن خیس نشی!
تو فقط دقت کن که چه کسی رو به زندگیت راه میدی٬ وگرنه وابستگی به آدمی که برای تو باشه هیچ اتفاق بدی نیست
mohammadho3in
06-04-2018, 01:17 AM
چونان صاعقهای بر من فرود آمدی
و دو نیمم کردی
نیمی که دوستت میدارد
و نیمی دیگر که رنج میبرد،
به خاطر نیمهای که دوستت دارد...
mohammadho3in
06-04-2018, 01:17 AM
راستش را بخواهید هر انسان زنده و یا به اصطلاح زنده ای یک اتفاق عاشقانه ای توی تخیلش گنجانده،توی زمان،مکان،با فردی که دوستش دارد،یکی زیر باران توی خیابان ولیعصر دیگری فصلِ پاییز در پیچ خم کوچه های قدیمی طهران،شاید هم در هوای بلاتکلیف بهار و کنارِ آشوب دریا خود ش با معشوق را تصور میکند،اتفاقا من هم ازین دست خیالات توی سرم پرورش میدهم،اما راستش را بخواهید نه با فردی که عاشقش هستم،شاید با کسی که سالهاست میشناسمش اما نه به این معنا که چیزی درباره اش بدانم یا بداند،یعنی حس غریبی بینمان نباشد،که بنشینم و برایش بگویم از لحظه هایی که هم عقل حق میگوید و هم دل..!از لحظه هایی که به سیگار فکر میکنم که دیگر لازم نباشد توضیح بدهم سیگار همیشه برای شوآف نیست و دخترهم گاهی میتواند غم هایش را با سیگار دود کند حتی اگر روی خوشی نداشته باشد،که برایش از حس های بیراهه و گنگ حرف بزنم،از منی که به درد درک خودش هم نخورد،از اینکه داد زدن روی یکی از بلندی های شهر وقتی حالت خوب نیست از نشانه های یک انسان غمگینِ سالم است،از اینکه آیا واقعا دردِ عمیق اینکه وقتی کسی میگوید افکارش به کلمات نمیچسبند را حس میکند؟!ازینکه وقتی میگوید نمیتوانم دیگر برای چیزی ذوق کنم و در عین حال دیوانگی ام حدو مرز ندارد ...که برایم حرف بزند....که کمی حس های غریب و جدید توی وجودم جوانه بزنند اما نه آنقدر که بخواهم خودم را گم کنم...آنقدر گم که دیگر جز او کسی را نبینم...
mohammadho3in
06-05-2018, 03:21 AM
اگه گفت باید برم جلوشو نگیر!
وقتی بخواد بره ، میره ولی همون فرصتی رو که تو آخرین لحظه داری مهربون باش ، بخند و دست از خاطره ساختن بَرنَدار!
بزن زیر دماغش بگو آهای نری بگی بد بودا ؛ گریه نکن، بخند و بازوش رو نیشگون بگیر ، بهش نگو دوس ندارم حرفایی که به من زدی به یکی دیگه بزنی!
نگو اگر زدی پای حرفات وایسی.
نصیحت نکن،
نفرین نکن،
فقط لحظه آخر بازم از ته قلبت دوسش داشته باش انگاری قراره بمیره!
به ادم جدیدی که میاد تو زندگیش بگو که ببین یه تار مو ازش کم شه زندگیت جهنمه؛بزار با وجود رفتنت بازم حمایتت رو حس کنه.
وقتی رفت •••
بزن زیر گریه
یه هفته،
یه ماه،
یه سال،
همچین که خالی شدی یه شب یه جایی یه زمین خوش آب و هوا گیر بیار یه چاله بِکن و خاطره هاتو بریز داخلش و روش خاک بریز.
یه شاخه گل بذار سر قبرش و بشین یه فاتحه ام بخون برای روزای خوبتون.
آخرین تصویر تو ازش میشه یه خاکسپاری مُجلل و روزی که مُرد؛ ولی آخرین تصویر اون از تو میشه یه آدم مهربونِ تکرار نشدنی!
اون هربار که یادِ تو میوفته میمیره...
فکر کنم انتقام منصفانه ای باشه!
mohammadho3in
06-05-2018, 03:29 AM
ولی به هر کسی نگو زندگی،
کسی که زندگیت باشه میفهمه کِی ناراحتی٬کِی دلت سکوت میخواد٬کِی دلت حرف میخواد؛
کسی که زندگیته وقتی پیدات نیست زنگ نمیزنه دعوا کنه بگه مشکوکی٬سرک بکشه٬زنگ میزنه از استرس صداش میلرزه٬نگرانته؛
میگم به هرکی نگو زندگی چون زندگیت اونیه که هرکاری میکنه تو بخندی
mohammadho3in
06-06-2018, 06:05 PM
روزی را میبينم كه باران میبارد، تو پشت پنجرهی اتاقت ايستادهای، چای مینوشی و با تماشای هر قطرهای كه بر سنگفرش خيابان میافتد، از پاييزیترين روزِ فصل بهار، لذت میبری. او ژاكتش را روی دوشات میاندازد و همزمان با شانه كردن موهايت، از نويسندهای گمنام، برايت عاشقانه میخواند.
محكم بغلت میكند، تو لبخند مي زنی و خوب میدانی «دوم شخص غايب» تمام نوشتههايم بودی.
هيچ نوشتهای بیمخاطب نيست.
mohammadho3in
06-06-2018, 06:05 PM
بنظرم آدم، بیدلیل به کسی فکر نمیکنه؛
بیدلیل کسی رو دوست نداره، بیدلیل کسی رو فراموش نمیکنه. بعضی از آدما، بدون اینکه خودشون بدونن خوبن، بدون اینکه حرف بزنی، حالت رو میفهمن، بدون اینکه لمسشون کنی، حست میکنن. بعضیا مرز آدم بودن رو رد میکنن، واسه همینه که ابدی میشن.
گاهی وقتا که دلم میگیره، به تو فکر میکنم، به خودم. به اينكه چرا دلتنگی هیچ راه درمانی نداره.
بعضی وقتا که دلم میگیره، پشت پنجره میشینم، بغض میکنم، به آسمون خیره میشم، شاید اونجا دوباره پیدات کنم. میگن خدا بزرگه؟ نه!؟
هروقت بیهوا یه یادت میافتم، به این فکر می کنم که شاید...
شايد دلت برام تنگ شده باشه.
بعضی از آدما همیشه هستن، حتی اگه رفته باشن.
Hosein333
06-06-2018, 07:41 PM
(sm10)
mohammadho3in
06-07-2018, 03:41 AM
خرداد
از آن ماه هایی ست
که دوست داشتن های یواشکی میچسبد
از آن ماه هایی ست
که جانم گفتن ها و عزیزم شنیدن ها قشنگ ترین ذکر هر روز است
از آن ماه هایی ست
که اتفاقی هایش
گوشت میشود به تن آدم
مثلا اتفاقی تو را دیدن
اتفاقی نگاهت کردن
اتفاقی عاشقت شدن
اتفاقی برایت مردن...
mohammadho3in
06-07-2018, 03:41 AM
بودن خوبه ،
با کی بودن مهمه ..
زندگی خوبه ،
چِطوری زندگی کردن مهمه ..
خوش تیپ بودن خوبه ،
برای کی تیپ زدن مهمه ..
آینده خوبه ،
آینده ی با هَدف داشتن مهمه ..
عشق خوبه ،
"عاشق نَما" نبودن مهمه ..
دَرس خوبه ،
به یه جایی با دَرس رسیدن مهمه ..
رفتن خوبه ،
آره رفتن خوبه ،
وقتی ببینی دیگه
ارزشی بَرای موندن نداری ،
رفتن خوبه ،
وقتی ببینی بود و نبودت فَرقی نداره ،
وقتی دیگه دلیلی برای موندن نداری ،
وقتی میشی اولویت آخر ،
وقتی دیگه ذوقی برای موندَنت نداره ،
وقتی دیگه حالشو خوب نمیکنی ،
وقتی دیگه ...
رفتن خوبه ،
فکر کردن به بَدبختیای بَعدشه که فقط
آدمو از پا در میاره ..
mohammadho3in
06-07-2018, 03:42 AM
بیا احساسمان را به موقع بگوییم
همین حالا که درگیرش هستیم
همین حالا که دوستش داری
و دوستش دارم…
بیا تمام ترس و احتیاط ها را دور بریزیم …
دنیا ، همیشه منتظرمان نمی ماند!
وقتی میشود همین امروز
از بارانی که می بارد ،از نسیمی که می وزد و از جاده رو به رویمان خاطره بسازیم
چرا بگذاریم برای فردا ؟
راستش
من از فرداها میترسم
تو نمیترسی ؟
اگر روزی بیاید ، که احساسی باشد
اما
"عزیزت"
نباشد !!!
mohammadho3in
06-07-2018, 03:42 AM
باور کنید ضعیف نیستند
فقط کمی متفاوت اند!
کمی بیشتر احساساتشان را بروز می دهند
کمی حساسند
کمی بیش از حد ظریفند!
وقتی به کسی دل می بندند
دیوانه وار نگاهش می کنند و
طاقت بی توجهی هایش را ندارند!
راستی؛
کمی خاص تر از هر انسانی هستند!
اینکه حالشان چطور است، بستگی به موهایشان دارد!
بلند که باشد یعنی حالشان خوب است و همه چیز بر وفق مراد؛
کوتاه اگر باشد یعنی دلشان یا تنگ کسی است یا کسی آن را شکسته و حالشان خوب نیست!
اما اگر از ته موهایشان را زده باشند؛
ای وای!
بگذارید ادامه اش را نگویم...
هوایشان را کمی بیشتر داشته باشید!
دخترها نیازمند به تمام توجه و قلبتان هستند؛ نه بخشی از آنها...
mohammadho3in
06-07-2018, 05:40 PM
میگه مثلا کمپِ ترکِ انتظار بزنن،برای ترک دادنشونم واسِ یه هفته دستِ یارشونو بگیرن بذارن تو دستشون.
میگم فقط یه هفته؟
میگه انتظار آدمارو کم توقع میکنه،حتی برای یک هفته زندگی کنار کسی که دوسش دارن،دارم میگم زندگی...! .
mohammadho3in
06-07-2018, 05:41 PM
صدای موجای دریا و سوختن چوبای رو آتیش قاطیه هم شده،یه مشت اسفند دور سرش میچرخونم و میندازم رو آتیش،خوابیده بود،یه ساعتی هست که زل زدم بهش،خودش نمیدونه نگاه کردن به صورتش اونم تو خواب که مظلوم تر شده بود و موهای نامرتبش که ریخته بود رو صورتش، گوش کردن به صدای نفساش با کاپشنم که به زور تنش کرده بودم چه حالی داره،بوی اسفند که حالا همه جارو پر کرده بود بیدارش میکنه،چشاشو آروم باز میکنه و یه نگا بهم میندازه و میگه دیدی شدیم شبیه فیلما،شبیه نوشته هامون،یادته میگفتن شعاره،میبینی شنا کردن تو دریای مشکلات و بلد شدیم؟
ظرف شاه توت و میزارم جلوم و یکیشونو تا نصف گاز میزنم و نصف دیگشم با دقت لباشو با توت قرمز میکنم و زیر چشمی نگاش میکنم و بهش میگم تو خیالاتِ من تو خوشگل تر بودی،جیغ میزنه و میدونم پشت جیغ و دادوفریاداش مشتایی که قراره بخورم،میدوام و دنبالم میدویه و یکم که ازش فاصله میگیرم از دور نگاش میکنم که آستینای کاپشن تو هوا میچرخه...چه طعمی داشت زندگی...!
mohammadho3in
06-12-2018, 05:05 PM
از خوردن بستنی قیفی در خیابان خجالت نکش!
از اینکه بایستی و از سوژه ای که خوشت آمده عکس بگیری،
از اینکه بنشینی کنار کودکِ فال فروش و با او درد و دل کنی...
از اینکه وسط جمع قربان صدقه ی مادرت بروی،
از اینکه در کوچه با بچه ها دنبال بازی کنی،
از ابراز علاقه کردن به کسی که دوستش داری،
از عصبانی شدن...
از بلند خندیدن...
از گریه کردن های بی دلیل...
از کنار گذاشتن آدم هایی که تو را نمی فهمند،خجالت نکش!
عمرِ هیچ کس قرار نیست جاودانه باشد...
برای خودت زندگی کن!
mohammadho3in
06-12-2018, 05:06 PM
گفتم : تا کِی دوستم داری؟
گفتی : تا همیشه!!
چه میدانستم
چند مدت بعدش آن همیشه که میگفتی از راه میرسد!؟
چه میدانستم همان فرداها ،
همیشه میشود
و دیگر دوستم نداری !!
اینجا که ماییم ،
همیشه یعنی تا نفسی می آید و میرود،
همیشه یعنی آخرین روزِ بودنمان....
آنجا که شمایید اما ،
همیشه یک جور دیگریست انگار ....
mohammadho3in
06-13-2018, 03:41 AM
زندگی
زندگی تصویریست!
قلم و کاغذ و رنگش از توست.
قلمت را بردار!
و به نقاشی آن همّت کن!
گاه گاهی دو سه گامی
به عقب پای گذار،
و تماشایش کن.
گر پسندیدی آن،
حرفی نیست.
غیر از آن بود، هنوز،
کاغذ و رنگ و قلم در کفِ توست.
تا زمانی باقیست،
قلمت را بردار
و به رنگی خوش تر،
روشن و روشن تر،
نقشِ دیگر انداز.
و به پیکارِ سیاهی پرداز…
mohammadho3in
06-13-2018, 03:45 AM
کدوم خواستن کدوم جون کدوم عشق
شاید خیلی از این حرفا دروغه
تا وقتی باهمیم از عشق میگیم
نباشیم قولمون حتی دروغهاز این عشقایی که زنجیر میشههوس هایی که دامن گیر میشهمیترسم چون دلم بی اعتمادهبه احساسی که بی تاثیر میشهنه اینکه عاشقی حال خوشی نیستنه اینکه زندگی بی عشق میشهفقط کاش بین این حسهای مبهمبفهمم اخرش چی عشق میشهمثل حرفی که نگاهی نمیگفته و میگفتهاتفاقیه که گاهی نمیافته و میافتهحس یخ زدن تو اتیش حال سوختن تو سرماتو بیداریه خیالت یه حقیقته تورویاتو فکرش نیستیمو پیداش میشهولی وقتی که باید باشه میره
به حال و روز ما کاری نداره
همیشه یا براش زوده یا دیرهنه اینکه عاشقی حال خوشی نیست
نه اینکه زندگی بی عشق میشه
فقط کاش بین این حسهای مبهم
بفهمم اخرش چی عشق میشه
دکتر افشین یدالهی
mohammadho3in
06-13-2018, 03:48 AM
دوستت دارمها را نگه ميداري براي روز مبادا،
دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را…
اين جملهها را که ارزشمندند الکي خرج کسي نميکني!
بايد آدمش پيدا شود!
بايد همان لحظه از خودت مطمئن باشي و بايد بداني که فردا، از امروز گفتنش پشيمان نخواهي شد!
سِنت که بالا ميرود کلي دوستت دارم پيشت مانده، کلي دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسي نکردهاي و روي هم تلنبار شدهاند!
فرصت نداري صندوقت را خالي کني.! صندوقت
سنگين شده و نميتواني با خودت بِکشياش…
شروع ميکني به خرج کردنشان!
توي ميهماني اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتي
توي رقص اگر پابهپايت آمد اگر هوايت را داشت اگر با تو ترانه را به صداي بلند خواند
توي جلسه اگر حرفي را گفت که حرف تو بود اگر استدلالي کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههاي قشنگ را نشانت داد
براي يکي يک دوستت دارم خرج ميکني براي يکي يک دلم برايت تنگ ميشود خرج ميکني! يک چقدر زيبايي يک با من ميماني؟
بعد ميبيني آدمها فاصله ميگيرند متهمت ميکنند به هيزي… به مخزدن به اعتماد آدمها!
سواستفاده کردن به پيري و معرکهگيري…
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچهشان لبريز شود آنوقت حال امروز تو را ميفهمند بدون اينکه تو را به ياد بياورند
غريب است دوست داشتن.
و عجيب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتي ميدانيم کسي با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ريشه دوانده؛
به بازيش ميگيريم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بي رحم تر.
تقصير از ما نيست؛
تماميِ قصه هايِ عاشقانه، اينگونه به گوشمان خوانده شدهاند
دکتر شريعتي
mohammadho3in
06-13-2018, 03:53 AM
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپهای گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی چطور؟
پیشبینیاش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد
و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پینهای چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمیآیم.
تنها برو!
دکتر شریعتی
Hosein333
06-13-2018, 09:23 AM
(sm10)
mohammadho3in
06-23-2018, 05:53 PM
سلام تابستان !
فصلِ خوبِ خاطره انگیزِ من ؛
نفسِ گرمِ تو را دوست دارم ،
بویِ فراغت می دهد ...
بادهایِ لطیف و ملایمِ بعد از ظهرت ؛
مرا یادِ بازی و شیطنتِ کودکی ام می اندازد ...
یادِ روزهایی که آمدنت ؛
پایانِ درس و مشغله ها بود ...
نامِ تو تداعیِ کوچه هایی شلوغ ،
و هیاهویِ کودکانِ بازیگوش است ...
تو هر چقدر هم که گرم و طاقت سوز باشی ؛
من به حرمتِ لبخندِ کودکی ام ؛
تو را دوست دارم ...
آغوشِ آرام و بی دغدغه ات ؛
جان می دهد برای تفریح ،
برایِ سفر ،
برایِ فراموشی ... !
با این که تحملِ هوایِ گرمت سخت است ولی ؛
نمی شود تو را دوست نداشت ،
تو بخشنده ترین فصلِ سالی ...
دستانت پر است از میوه هایِ آبدار و رنگارنگ ،
و خورشیدِ آسمانت ؛
بی وقفه می تابد !!!
چیزی از بهشت ، کم نداری ،
به جز ابرهایی ؛
که بر سرِ این دل هایِ بیقرار ؛
"باران" ببارد ... !!!!
mohammadho3in
06-23-2018, 05:55 PM
یکی باید باشد ...
یکی که از وجودش خوابِ شب ها به آدم بچسبد ...
یکی که تخصصش ، بخیر کردنِ شب هایِ آدم باشد ...
اگر دارید از این یکی ها ؛
کمی آرام تر در آغوشش مچاله شوید ...
کمی آرام تر سر روی بازوهایش بگذارید ...
کمی آرام تر ذوق کنید ...
و بوسه هایِ شب بخیرتان را بی صدا رَد و بَدَل کنید ...
به حسرت کشیدن ، اعتقادِ چندانی ندارم اما ؛
خیلی ها هستند که شب هایشان ؛
با هیچ قرص و دارویی از گلویشان پایین نمی رود ...
mohammadho3in
06-23-2018, 05:59 PM
دلم تا برایت تنگ میشود ؛
نه شعر میخوانم
نه ترانه گوش میدهم
نه حرفهایمان را تکرار میکنم
دلم تا برایت تنگ میشود
مینشینم اسمت را مینویسم ،
مینویسم ، مینویسم....
بعد میگویم :
این همه او
پس دلتنگی چرا ؟!
دلم تا برایت تنگ می شود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه میکنم
و باز عاشقت میشوم ...
mohammadho3in
06-23-2018, 06:19 PM
اگر روزی به شما خیانت شد ؛
حق ندارید خودتان را سرزنش کنید !
این اشتباه و ضعفِ فردِ مقابل شما بوده و هیچ توجیهی ، برایش منطقی نیست ...
اشتباه نکنید !
حتی اگر شما زشت ترین و بد اخلاق ترین آدمِ روی این سیاره هم باشید ؛
هیچ کس حق ندارد با این بهانه ها تحقیرتان کرده یا به شما خیانت کند ...
تنها حقی که می شود به این قبیل افراد داد ، این است که ؛
اگر در کنار شما حالشان خوب نیست ، بساطشان را جمع کنند و بروند ...
اما حق ندارند بمانند ، نقاب بزنند و با خیالِ راحت خیانت کنند ...
هرگز گناهِ دیگران را به پایِ ایراداتِ احتمالیِ خود نگذارید ...
شاید اگر همه در این خصوص محکم بودیم و خیانت را یک طرفه می دیدیم ، هیچ کس دلش به توجیه و فرافکنی خوش نمی شد ...
و شاید کمتر ، شاهدِ این هنجارشکنیِ غیر انسانی بودیم ...
mohammadho3in
06-26-2018, 03:43 AM
وقتی از زندگیت آدمهای زیادی رفته باشن٬ اومدن و موندن آدمهای جدید برات اتفاق غیرعادی ای نیست.
اونوقت تو از وجود هیچ آدمی تو زندگیت شگفت زده نمیشی.
تو هر بار انتظار داشتی آدم بهتری بیاد خاطرات بدت رو بشوره و ببره،
اما انقدر آدم اومده و رفته که برای نفر بعدی، باید تو خیالاتت و مابین فرشته ها دنبال نیمه ی گمشدت بگردی.
اینکه میگن برو اما سعی کن وابسته نشی، مسخره ترین حرف دنیاست.
مثل اینه که بگن برو تو آب و سعی کن خیس نشی!
تو فقط دقت کن که چه کسی رو به زندگیت راه میدی٬
وگرنه وابستگی به آدمی که برای تو باشه هیچ اتفاق بدی نیست:)
mohammadho3in
06-26-2018, 03:44 AM
مردها به عشق که مبتلا میشوند ترسو میشوند...
از آینده میترسند،
از کسی که بهتر از آنها باشد،
از کسی که حرف زدن را بهتر بلد باشد،
از کسی که جیبش پر پول تر باشد،
از کسی که یکهو از راه برسد و حرفی را که آنها یک عمر دل دل کردند برای گفتنش بی هیچ مکثی بگوید...
برای همین دور میشوند،سرد میشود
سخت میشوند
و محکوم به عاشق نبودن، به بی وفایی، به بی احساسی...
زنها ولی وقتی دچار کسی میشوند؛
دل شیر پیدا میکنند و میشوند مرد جنگ...
میجنگند؛
با کسانی که نمیخواهند آنها را کنار هم،
با کسانی که چپ نگاه میکنند به مردشان،
با خودشان و قلبشان و غرور زنانه شان...
از جان و دل مایه میگذارند
و دست آخر به دستهایشان که نگاه میکنند خالیست،
به سمت چپ سینه شان که نگاه میکنند خالیست،
به زندگیشان که نگاه میکنند خالیست از حضور یکی...
بعد محکوم میشوند به ساده بودن، به زود باور بودن،
به تحمیل کردن خودشان...
هیچ کس هم این وسط نمیفهمد نه عقب کشیدن مرد، عاشق نبودن معنی میدهد
نه جنگیدن های زن، معنیش تحمیل کردن است...
mohammadho3in
06-26-2018, 03:45 AM
وقتی آدما ؛
به هیچ صراطی مستقیم نیستن
تو هم یه جوری باش
که نه محبت زیادیت بزنه زیر دلشون
نه نامهربونیت بشینه تو ذهنشون
یه جوری باش، اونجوری که دلت می خواد
عاشق شو
اما عاشق چیزای قشنگ
دلتو یه جا اسیر نکن
عشق، که فقط عشق زن و مرد نیست
دور و برتو خوب نگاه کنی
می بینی خیلی چیزا هست واسه دوست داشتن
فقط یادت باشه
همیشه مغزتو با دلت تنظیم کن
خودتو با خودت نه با هیچ کس
که اگه غیر از این باشه بازم یه جای کار می لنگه
خوشبختیو هیچ کس به هیچ کس نمی ده جز خودت
اگه حواست به خودت باشه
قدر خودتو بدونی
همیشه خوشحالیو خوشبخت...
mohammadho3in
06-26-2018, 03:46 AM
وقتی میدانید یک نفر دوستتان دارد
وقتی میدانید حضورتان مهم است
حتی در حد چند ثانیه...
وقتی میدانید اگر بی خبرش بگذارید
خود خوری میکند...
وقتی همه ی این ها را بهتر از خودش میدانید
پس چرا یکهو غیبتان میزند؟!
چرا میروید و دیگر خبری ازتان نمیشود؟!
پیش خودتان چه فکری میکنید؟!
لابد میگویید مشکل خودش است
میخواست دوست نداشته باشد...!!
اینطور که نمیشود جانم! مثل این میماند که
تو با هزار امید و آرزو پیش دکتر بروی
بعد دکتر بگوید من کار دارم
میخواستی مریض نشوی...!
میبینی...؟! همین قدر درد دارد
mohammadho3in
06-26-2018, 03:47 AM
یک جای دوست داشتنمان ایراد دارد ...
که شش ماهه فارغ می شویم...
یک جای بودنمان کال است ...
که تمام قد نیستیم
یک جای رفتنمان قرص نیست ...
که برمی گردیم...
یک جای حرف ها.....
بوسه ها
دست ها
می لنگد
که سرد می شویم...
که از دهان می افتیم...
ما نوزادی نارسیم...
با بند نافی پیچیده به دور احساس...
که عشق را از لوله می مکیم...
از پشت این دنیای شیشه ای
چشم زمان در انتظار معجزه ای...
خیره مانده به ما ...
mohammadho3in
06-26-2018, 03:48 AM
مبادا آدمى در اين شهر باشد،
كه تو را بيشتر از من دوست داشته باشد
كه تو را بيشتر از من بلد باشد
كه بتواند به چشم بهم زدنى،
با زمزمه ى كلمه اى كنارِ گوشَ ت،
لبخند را به لبانت هديه كند
كه مبادا بداند حالِ خرابت،
چگونه خوب شدنى ست
من همانقدر كه دوستت دارم،
چند برابرش را حسودم جانم
حسادت ميكنم به تمامِ آدمهايى كه بيشتر از من
كنارَت هستند
من حسودم،به "عزيزم" گفتن هايى كه هم جنس هايت،
ضميمه ى چند حرفىِ اسمت ميكنند!
من همانقدر كه در شبانه روز به تو فكر ميكنم،
به دنياى بدونِ تو هم فكر ميكنم!
به دنيايى كه مگر ميشود تو را كنارِ خودم نداشته باشم؟!
که چگونه میگذرد دنیای بدون تو
راستش را بخواهی؛
به تمام اهالی دنیا حق میدهم عاشقت باشند
چطور میشود نزدیکت بود و عاشقت نشد؟
من به عشق تو دخیل میبندم و
تو قول بده از تمام جهان سهم من شوی!
دلبرِشیرین تر از شیرینِ من...
بگذار تا پایان دنیا،فقط من شاعرِ چشمانت باشم!
کمـی صبر کن فصلِ وصلـمان نزدیـک است ...
mohammadho3in
06-26-2018, 03:49 AM
یک نفر باید باشد که
بدون ترسِ ِ هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را تعریف کنی
تمام حرف هایی که دارد آرام آرام درونت می گندد را به زبان بیاوری
از آن حرف هایی که شب ها موقع خواب به بی رحمانه ترین شکل ممکن به سرت هجوم می آورند
و رسالتشان این است که خواب را از تو بگیرند
حرف هایی که وسط قهقهه هم اگر یادشان بیوفتی لال می شوی!
یک نفر که وقتی تو دهن باز کردی نگوید آره می دانم، اصلا یک نفر باشد که هیچ چیز نداند
یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت را بلد نباشد...
یک نفر که وقتی برایش تعریف میکنی که کارم دارد به جاهای باریک می کشد،
پوزخند نزند، به شوخی نگیرد
جدی بگیرد، خیلی هم جدی بگیرد،
آنقدر که یک سیلی جانانه مهمانت کند و با تمام قدرت اش بزند زیر گوشت
یک نفر که تجربه ی هیچ چیز را نداشته باشد،
مثل همه ی آنهایی که خود را علامه دهر می دانند نباشد!
وقتی که برایش تعریف میکنی دستپاچه شود، گوش بدهد،
برایت فتوای ابوموسی اشعری صادر نکند،
راه کار ندهد، فقط گوش کند ..
یک نفر که بداند این چیزهایی که تو تعریف میکنی جواب منطقی ندارد،
اصلا منطق در مقابل این حرف ها بیچاره است
خیلی از آدم ها میخواهند حرف بزنند صرفا برای اینکه دردشان آرام بگیرد
بعضی آدم ها درونشان روی کمربند زلزله است،
گاهی حرف می زنند تا ویرانی زلزله درونشان را به تعویق بیاندازند
حرف زدن گاهی مُسکن است،
آدم ها گاهی حرف می زنند نه برای اینکه چیزی بشنوند، نه اینکه کمک بخواهند
حرف می زنند که ویران نشوند
حرف می زنند که آرام بگیرند
مانند کسی که خود می داند چه روزی قرار است بمیرد، آرام می گیرند.
به قول آن رفیقمان که می گفت :
حرف هایی در دلم هست که حاضرم فقط به کسی بگویمشان که قرار است فردا بمیرد ...
همین
mohammadho3in
06-26-2018, 04:07 AM
وارد یک رابطه که میشید
دیگه ادم قبل نیستید
دیگه ازادی قبل رو ندارید
باید یک سری مسایل رعایت بشه
اعتماد شرط اول و آخر هر رابطه هست
اماهمه چی اعتماد نیست
دیگه خنده هات جانم گفتن هات عکس های پروفایلت بر اساس اصول باشه
کی گفته یارو بیکار نیست ک عکس پروفایل شما رو بالا و پایین نکنه
اصلا گیرم ما هیچ روان پریش جنسی نداریم
اما لامصب اتیش میگیرم چشمای زیباتو مرد غریب نگاه کنه و با تمام احترام بگه فلانی چه چشم های گیرایی داری
داشتن ارتباط اجتماعی قبول راجب کار حرف میزنی قبول اما من ک شیطنت مرد ها رو می شناسم
اگر به تو بگوید عزیزم چه
اگه سر شوخی باز کند و تو را بخنداند چه
اگر از خوب لباس پوشیدنت بگوید چه
لامصب این ها مال منه
در حوزه اختیاری منه
من باید دورت بگردم
من باید فدایت بشوم
عکس های پروفایلی ک تند تند عوض می شوند کشنده هستند
ارتباط اجتماعی که هر روز ادامه پیدا کند کم کم صمیمیت و راحت بودن در دارد
کم کم از خانم فلانی به فلانی جان یا آقای فلانی ب فلانی جان تبدیل می شود
تو یه رابطه رفتین حتی وقت خوابتون هم به هم ربط داره
اگه آرامشت اونه
اگه با اون آروم میشی
اگه دنیات اونه
پس الویت اونه نه این دنیای مجازی
نه تا دیر وقت بیدار موندن
تازه هم دیگر رو متهم می کنیم ب عدم درک
تو یه رابطه حسادت هست
اره زیادیش خوب نیست
اما وقتی حسادت نباشه یعنی حسی نیست یعنی مهم نیستی
شاید شما بتونید درجه وابستگیتون رو کنترل کنید
اما عده ای وقتی عاشق میشن وابسته میشن یه خط قرمز دور خودشون می کشن دنیاشون میشه یک نفر
با تو زندگی می کنند
اما وقتی میبین هستی
اما کنارش نیستی هر ثانیه میمیرن
کاش بفهمیم وارد یک رابطه ک شدیم مختص خودمون نیستیم
وگرنه همه بلد هستند روابط اجتماعی باالا داشته باشن
شاید یهویی وارد فضای جدیدی بشید ک براتون مهیجه جالبه راه پیشرفتتون هست
اما بدونید اونم میگذره اون موقع که از هیجانتون کم شد
آروم تر شدید
جای خالی حرف های یکی رو حس خواهید کرد
دلتنگ رفتار های کودکانه یک دلبسته حسود خواهید شد
آغاز یک رابطه آغاز یک سری محدودیت هاست
کمی رعایت کنید لطفا
جان .. عزیزم ..و یک سری لغات باید اختصاصی باشد
روشن فکری خوبه اما ب اندازه.
Powered by vBulletin® Version 4.2.5 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.