به بعضیا باید گفت :
عزیزم از دستت هر کاری بر میومد انجام دادی
حالا نوبت پاهاته … کم کم گور تو گم کن !
به بعضیا باید گفت :
عزیزم از دستت هر کاری بر میومد انجام دادی
حالا نوبت پاهاته … کم کم گور تو گم کن !
ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺪﯼ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺩﺭﺧﺘﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺳﺮﯾﻊ بریزید اونجا ﺑﯿﺎﺭﯾﺪﺵ ﮐﻨﺎﺭ
ﯾﻬﻮ ﮔﻼبی ﭼﯿﺰﯼ می ﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮ ملاجش ﭼﺎﺭﺗﺎ ﻓﺮﻣﻮﻝ ﺑﻪ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺍﺿﺎﻓﻪ می کنه
ﺑﺪﺑﺨﺖ می ﺸﯿﻢ |:
این حس های شیشم و ماوراء ما کلا قاطی پاطی شده
دو ساعت به موج و ساحل فکر می کنم انگار نه انگار
اما یک ثانیه که به مورچه فکر می کنم تمام تنم شروع می کنه به خاریدن !
یکی از سخت ترین کارای این دوره و زمونه اینه که
بدونی چه جوری با یه بچه رفتار کنی که بهت فحش نده !
مرد براى هضم دلتنگیاش
عجالتن این یه لقمه رو هم می زنه به بدن تا بعد ببینیم چى می شه !
یه همچین موجود دوست داشتنی و احساساتیه
هربار به خودم می گم امشب یه شام سبک می خورم
یه ندایى از اعماق وجودم خودش زنگ می زنه پیتزا سفارش می ده
گاهی کسی را دوست داریم اما او نمی فهمد
گاهی کسی ما را دوست دارد اما ما نمی فهمیم
خلاصه یه مشت نفهم دور هم جمع شدیم
ﺷﻮﻫﺮﯼ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩ:
ﺳﻼﻡ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻟﻄﻔﺎً ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳ ﻬﺎﯼ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺸﻮﺭ ﻭ ﻏﺬﺍﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ
ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻧﯿﻮﻣﺪ!
ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ:
ﺭﺍﺳﺘﯽ! ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺣﻘﻮﻗﻢ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ می ﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﺕ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺨﺮﻡ
ﻫﻤﺴﺮ: ﻭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻭﺍﻗﻌﺎً؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﻧﻪ ، می ﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺳﯿﺪﻩ !
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ : ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ
ﺳﻘﻒ ﮔﻔﺖ : ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ!
ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻔﺖ : ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ!
ﺁﻳﻴﻨﻪ ﮔﻔﺖ : ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﻴﻨﺪﻳﺶ!
ﺗﻘﻮﻳﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺵ!
ﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻑ ﻫﺎﻳﺖ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫُﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ!
ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﻛﻦ!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ، ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ !
هر چی فکر کردم دیدم تختخواب از همه منطقی تره
بعد از کلاس به دختره گفتم جزوه تون رو بدید کپی کنم
کپی بسته بود بهش گفتم من وسیله دارم تو شهر می رم
شمام بیاید که جزوه رو کپی کنم ، اونم گفت می شه دوستام هم بیان ؟
من گفتم شرمنده ماشین من کوپه هستش فقط واسه ۲ نفر هستش !
یهو یه نیش خند زد بعد رفت پیش دوستاشو پچ پچ کرد اومد که بریم
تو راه هی سوال می پرسید که اسمتون چیه و …
دوستاش به فاصله چند قدم قبل از ما می اومدن تا رسیدیم درب دانشگاه و رفتیم نزدیک ماشین
وقتی در وانتو باز کردم قیافه این بشر دیدنی بود یهو دوستاش شروع کردن به خندیدن
منم یهو زدم زیر خنده دختره هم ۲-۳ تا فحش داد جزوشم نداد رفت پیش دوستاش![]()
منم از خنده داشتم آسفالت خیابونو گاز می زدم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)