منم میخوام
منم میخوام
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
الان برقاتون خاموشه من تازه دارم واسه پدرم قلیون میبرم چند تا هم فحش میده بهم زود باش یه فحشم به تو دادنوشته اصلی توسط R A S O O L
صدای محسن تو ظلمات و سکوت شب
چی میخوای ؟
باز ...
من ماندم و خلوتی سرد
خاطراتی زبگذشته ای دور
یاد عشقی که با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عزیزمی چی میخوای
آره من اتاقم اکثر وقت ها تاریکهالان برقاتون خاموشه من تازه دارم واسه پدرم قلیون میبرم چند تا هم فحش میده بهم زود باش یه فحشم به تو داد
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دخالت نکن دارم با خودم حرف میزنم انگار دارم چیپس میخورم به خودم میگم منم میخوامچی میخوای ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من چه گویم که غریب است دلم در وطنمآره من اتاقم اکثر وقت ها تاریکه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
... توضیح دادمعزیزمی چی میخوای
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
گغت داری با کدوم چیزتر از خودت حرف میزنی لطفا حلالش کنآره من اتاقم اکثر وقت ها تاریکه
در حال حاضر 108 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 108 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
