صفحه 1324 از 8550 نخستنخست ... 3248241224127413141322132313241325132613341374142418242324 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 13,231 به 13,240 از 85499

موضوع: امیـر بی گزند محسن چاوشی بهترین آلبوم سال

  1. #13231
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    گرفتم چه کار کنم ؟ بزارم اینجا از آخرین پست دیگه ؟!


  2. #13232
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    نوشته ها
    2,053
    تشکر
    55
    تشکر شده : 133
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    گرفتم چه کار کنم ؟ بزارم اینجا از آخرین پست دیگه ؟!
    نه زشته خصوصی بفرست

  3. #13233
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  4. #13234
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    باشه پس اینجا میزارم


  5. #13235
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    نوشته ها
    2,053
    تشکر
    55
    تشکر شده : 133
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir نمایش پست ها
    من نارحت نمیشم به کارت برس
    ممنون

  6. #13236
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    نوشته ها
    2,053
    تشکر
    55
    تشکر شده : 133
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    باشه پس اینجا میزارم
    الان بچه ها فکر میکنن من دو تختم کمه دیگه بزار یکم بخندن دیگه لااقل یه کار خیر کردیم دل دوتا جون رو شاد کنیم

  7. #13237
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    46,461
    تشکر
    10
    تشکر شده : 2,281
    ⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  8. #13238
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    نوشته ها
    11,298
    تشکر
    2,414
    تشکر شده : 2,840
    امیر عنوانو عوض کن ...

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  9. #13239
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    15,864
    تشکر
    7,059
    تشکر شده : 8,740
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir نمایش پست ها
    من یک مهندس هستم
    من در بدنِ پدری م زندگی میکنم, بدنی که از خانواده م به ارث برده و در آن بزرگ شده ام.
    اهل هیچ جای دیگری نیستم, بدنم تنها جاییست که اجازه دارم در آن زندگی کنم.
    گاهی به بدن های دیگر نگاه میکنم و دلم میخواهد در آنها سر کنم, میگویند نمیشود, اما من هرگز نفهمیدم چرا
    در بدنم بجز من چیزهای دیگری نیز زندگی میکنند, موجوداتی به نام "درد"
    آنها جاهای مختلفی در من زندگی میکنند, بعضی در ناحیه سینه, بعضی اطراف گلو و لوله مِری و بعضی در مرکز سر, زیر و هسته قلب, بعضی هم در شکم و همان اطراف.
    من آدم اجتماعی نیستم, اما با درد هایم رفت و آمد میکنم. از کودکی با آنها سرگرم میشدم.
    بعضی از آنها از دردهای اصیل و قدیمی هستند و همه جا میشود راجع به آنها خواند, همه هم دارند, هیچکسی هم پنهانشان نمیکند, دسته ای هم معلوم نیست واقعا چه کسی دارد و چه کسی نه, چون هیچکس در موردشان حقیقت را نمیگوید, اغلب آدم ها فکر میکنند دردها جای خالی لذت ها هستند, اما من که به آنها نزدیکم, خوب میدانم غیر از این است.
    اول آنها را خوب نمی شناختم, اصلا کاری به کارشان نداشتم, اما کم-کم خودشان سراغم آمدند,آنها خودشان را معرفی نمیکردند,به نظر میرسید برای بازی آمده اند, اما سر به سرم می گذاشتند, گاهی که خیلی اذیت میکردند پدرم چیزهایی به من میداد, میخوردم! و دردها موقتا میرفتند. بعدها فهمیدم اینها غذایشان است.
    دردها رفتار عجیبی دارند, بخصوص آنهایی که در سَرَم زندگی میکنند, اصلا متمدن تر از بقیه هستند, آنها میتوانند حرف بزنند, هر روز هم بیشتر میشوند. گاهی همه باهم حرف میزنند, طوریکه به سختی میشود فهمید!
    من خیلی با آنها سر و کله زده ام, خیلی راجع به آنها تحقیق کردم, چیزهای زیادی از آنها میدانم
    آنها موجودات دیکتاتور و خودخواهی هستند, مثلا شبها تا آنها نخوابند تو حق نداری بخوابی, صبح ها هم هروقت دلشان بخواهد بیدارت میکنند, من بارها در این مورد به آنها اعتراض کردم, اما حتی وقتی غذایشان را میدهی دست بر نمیدارند, هر روز هم غذایشان بیشتر میشود! هر کدام از آنها شبیه یکی از آدمهایی که میشناسم هستند, انگار خودشان را از روی آن آدمها کپی میکنند.
    آنها برای خودشان ارزش زیادی قائل هستند, یک بار از یکی شنیدم دردها به رشد کمک میکنند,مثل سواد! اصلا دانشگاه دارند.
    پدرم همیشه دوست داشت من مهندس شوم, من هم دیدم خیلی وقت است با دردها زندگی کردم, آنها من را دوست دارند, به من برای زندگی و تغذیه احتیاج دارند, دیدم خوب بلدم درستشان کنم, آرامشان کنم, خوب بلدم از پسشان برآیم و همراهشان بخندم, به آنها رسیدگی کنم و بفرستم سراغ زندگی خودشان.
    من الان یک "مهندسِ درد" هستم.
    با این حال پدرم به وجودم افتخار نمیکند.
    هادی پاکزاد
    سبک نوشتارش با صادق هدایت مو نمی زنه
    تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
    تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد


  10. کاربر مقابل از R A S O O L عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #13240
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,836
    نقل قول نوشته اصلی توسط milad-chavoshi نمایش پست ها
    الان بچه ها فکر میکنن من دو تختم کمه دیگه بزار یکم بخندن دیگه لااقل یه کار خیر کردیم دل دوتا جون رو شاد کنیم




صفحه 1324 از 8550 نخستنخست ... 3248241224127413141322132313241325132613341374142418242324 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 701 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 701 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •