پرویز خان امسال چقدر سختی کشید ، ولی دمش گرم خیلی مردِ ...
پرویز خان امسال چقدر سختی کشید ، ولی دمش گرم خیلی مردِ ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هستی در آغوشم، هستم در آغوشت
مأمور و معذوری، مأمور و معذورم
زنده ولی مرده، در خانه ای کوچک
مرده ولی زنده، مدفون ِ در گورم
با بغض می خندی، با خنده خواهم رفت
تلخ است منظورت، تلخ است منظورم
من اشک می ریزم، تو شام خواهی پخت
تو اشک می ریزی، من ظرف می شورم...
از تنهایی گریه مکن...
از یکی از اشعار مولانا گرفته شدهنوشته اصلی توسط mjnorthern
این چه اسمیه
عجب حلواي قندي تو، امير بي گزندي توعجب ماه بلندي تو، که گردون را بگرداني
یادش بخیر ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
راک آنچنانی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
محسن هومن خلعتبری رو فالو کرد
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
مردک وضع خرابسی ساله
وا دادم ؟سریع وا دادیدیگه از ما گذشته کل کل و این حرفا
خدا رحمت کنه ناصر خان رو من که همیشه عاشقش بودم هستم خواهم بود دیگه گذشته ها گذشته و هر چی بوده تموم شده رفته ... الانم که همه درگیر باند بازی شدن فقط اردشیر مافیا نیست ...
فقط یه سری چیزا رو هوادار ناصر خان نمینونه فراموش کنه... این نگاه رو تا آخر عمرم فراموش نمیکنم
در حال حاضر 413 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 413 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
