شیر تو این زندگی...
شیر تو این زندگی...
!?Who Cares؟!
لبخند تو اسطوره میسازه
تو یه آوانگاردی تو این دوران
یه تابلوی نقاشی چشمات
مثل مونالیزایی اما تو تهران ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
وقتی نباشی یه اسیرم تو اردوگاه کار اجباری
فکر فرار از آشویتسم ، فرار از این تاریخ تکراری ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به یادم باش تو این بوران نفرت
تو شهری که به آلزایمر دچار
تو روزایی که عشق مصلوب میشه
مسیحای دروغی بیشمارِ ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
شاید چند وقتی رو روزای سختی رو بگذرونم
ولی من هنوز جوونم شروع میکنم از نو یادم میره رفتی تو
از اون بالا کفتر میایه
یَک دانه دختر میایه
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 175 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 175 مهمان ها)