ولی در کل شیرم دهنت کامران
ولی در کل شیرم دهنت کامران
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید ...
صدای ملکوتی معتمدی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دوستت داشتم با تمام وجودم
عزیزم هنوزم تو رو دوست دارم...
شیر تو این زندگی...
!?Who Cares؟!
در حال حاضر 661 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 661 مهمان ها)