- * سرانجامِ کار با محسن چاوشی چه شد؟
میثم یوسفی : این سوال شاید بیشترین سوالی است که در دو سال اخیر از من پرسیده شده و قطعاً دلیلش هم محبوبیت و اهمیت محسن چاوشی در موسیقی این سرزمین است. من دو سال و نیم پیش دو ترانه در اختیار محسن عزیز گذاشتم که هر دو را ساخت و خواند ولی روی یکی از آنها تمرکز و علاقه بیشتری داشت و قرار بود در «پاروی بیقایق» منتشر شود. حتی همکاری حسین غیاثی عزیزم هم بعد از این ترانه بود. وقتی که «تفتگ سرپُر» را نوشت و من ترانه را برای محسن عزیز بردم که کار من اتود شعر و ملودیاش تمام شده بود و قرار ما برای شنیدن آن اتود بود. اما در مرحله تنظیم، کار به چند نفر سپرده شد و تا جایی که من خبر دارم، محسن چاوشی به خاطر وسواساش به فرم ایدهآلاش در یک تنظیم راک ارکسترال نرسید. برای همین کار بیرون ماند و بعد از آن هم به خاطر مشغلهای که هر دو دچارش بودیم، ارتباطمان کمتر شد. اخیراً هم که چندبار باهم صحبت کردهایم، بیشتر به حال و احوال یا صحبت در مورد ادبیات و مولانا و... گذشته و از این موضوع لذت بردهایم تا بخواهیم حرف کاری بزنم.
به همین دلیل، از سرنوشت آن ترانه خبر زیادی ندارم. این ترانه را به خاطر علاقهای که به محسن چاوشی و هنرش دارم، در اختیار او گذاشتهام و هر دو هم اجرایش را دوست داشتیم؛ حتی دوستانی که آن اتود را شنیدهاند هم گهگاهی سراغش را از من میگیرند. حتی شاید سیاستهای کاری محسن طوری باشد که هیچوقت نخواهد این ترانه را منتشر کند. به همین دلیل از سرانجاماش جز خود او هیچکس باخبر نیست و من فقط میتوانم آرزوی موفقیت برای دوست خوبم بکنم. چون بدون این ترانه و بدون همکاری با من هم ایشان هنرمند صاحبسبکی است که شعر و ترانه را به خوبی میشناسد و شاعر و ترانهسرای بسیار خوبی مثل حسین صفا را در کنارش دارد؛ پس چیز زیادی از جهان کم نخواهد شد. اکثر کارهایی که او میخواند، در سلیقه من است و به عنوان یک شنونده نهایت لذت را از شنیدنشان میبرم. آن ترانه فعلاً در آرشیو من و در خدمت محسن چاوشی است تا وقتی که همدیگر را ببینیم و در مورد سرانجامش صحبت کنیم.