نقش مزار من کٖنید این دو سخن که شهریار
با غـم عـشـق زاده و با غـم عـشـق داده جان ...
نقش مزار من کٖنید این دو سخن که شهریار
با غـم عـشـق زاده و با غـم عـشـق داده جان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میلاد
کوچیکتم ...نوشته اصلی توسط MaMaTiR
میلاد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هی ..
شب جای چشماتو نمیگیره
حتی دنیا جاتو نمیگیره
اشک از چشمام سیر
میریزه ، میمیره ، دلم آروم نمیگیره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سهم دلم اینه تنها و غمگینه
یه روز خوش نمیبینه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بخون امشب تا منم بتونم گریه کنم
تا بتونم با تو بخونم گریه کنم
میخوام آتیش بگیریم داره سوز نی میاد
دلم از غصه پر اونکه رفته کی میاد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مردم از زخمایی که خوردم از تنهایی
کمکم کن ای دوست مردم از تنهایی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
پوریا... کاکتوس دایان رو اگه گوش ندادی سریع خودتو معرفی کن
در حال حاضر 130 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 130 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
