غزلصدا فوق العاده ست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
Diary Of A Chambermaid ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
احتمالا اون 2 شب هم که سرعتت بالا بوده زدی تو کار فرهنگی هنری اینام اومدن محدودت کردن
با توام ای ماه پاره ،چشم و ابرویت کجاست
باد میآید به سویت، رقص گیسویت ، کجاست
آن تبسّمهای شیرین، آن نگاه آتشین
آن همه نازک خیالیهای ابرویت ،کجاست
بعد از این ، در زیر بالم ، لانه دارد آسمان
راستی ای آسمان ، خیل پرستویت کجاست
ناگهان در کوچههای دل ،کسی فریاد زد
وعدهگاه دوستی ، انفاس شببویت ،کجاست
زخم دارم ، بیشمار از دوستانی ، ناشکیب
ای رفیق مانده در دل، نوشدارویت ،کجاست
گفتم امشب تا سحر ، خاموش باشم، ماه گفت
ذکرلاحول و لایت ، بانگ هوهو یت ،کجاست ...
سیمین بهبهانی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سرعت شد 1.500 2 ساعت هدر شد
!?Who Cares؟!
در حال حاضر 135 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 135 مهمان ها)