ده ماه پيش بيمهء درماني بنده توسط خانهء موسيقي باطل شد. اين اولين باري بود كه تاثير اين نهاد صنفي را در زندگي خودم احساس كردم و بود و نبودش برايم متفاوت شد!بيمه اي كه دولت هزينهء آن را مي پردازد و صنف من فقط آن را از من گرفت.به هر حال من اعتراضي ندارم ولي حال كه به لطف صنف عزيزم اولين عيد بدون بيمهء عمرم را جشن خواهم گرفت، چند بيتي وصف الحال تحرير نموده ام كه تقديم مي نمايم. باشد كه قبول افتد??
آن درختي كه نشانديم چه بي حاصل شد
خانهء موسيقي از اهل خودش غافل شد
دوش يك يار قديمي به پيامك با من گفت
اي معتمدي بيمهء تو باطل شد
گفتم آن بيمه اگر حق هنرمندان است
حق من از طرف صنف خودم زايل شد
دولت آن بودجه گر وقف هنرمندان كرد
عزتي بود كه بر اهل هنر قائل شد
آن كليدي كه نشان داد به ما روحاني
گو بيارند كه اين مساله بس مشكل شد
اينكه گويند كه از ماست كه بر ماست رواست
اين خدنگيست كه از دوست مرا دردل شد
عادت شوم دل آزردن ياران به حيات
آفتي بود كه ويرانگر اين منزل شد
گر بميريم همه گريه كنان مي گويند
واااي از اين غم عظما كه به ما نازل شد
خاك ما زنده كش و مرده پرست است دريغ
كه بدين تلخ سخن شكوهء من كامل شد
محمد معتمدي
اسفند94-آمستردام
از صفحه اينستاگرام محمد معتمدی
Channel|@mohammad_motamedi
ویرایش توسط AmirHossein98 : 05-09-2016 در ساعت 09:07 PM
اینجارو داشتین یارو گوزید بخودش
اشترم اکبر مگه تو کار امپول نبود
باخت باید احساس فوق العاده ای باشه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 120 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 120 مهمان ها)