شهرام شبپره کم بود شماعی زاده اضافه شد بهش ...
شهرام شبپره کم بود شماعی زاده اضافه شد بهش ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خیلی خوبه ، هدفون اصلی میارم 40 تومن کسی نمیخره
جعلیش رو میارم میدم 55 تومن همه میبرن
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اونارو که اینجا بین مغازه دارا کارتنی پخش میکنن بچه ها - کارتن رو بلند میکنن میبینن سنگینه میگن 20 تومن
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مثل هندونه در بسته میمونن بعضی وقتا میزنه خوب از کار درمیان بعضی وقتا میزنه دو روز هم کار نمیکنن
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من به نقد هیچ اهمیتی نمیدم. همین فراستی جمعه فروشنده رو هم کوبید. تو وقتی فیلم میسازی و فیلمنامه مینوسی، هر لحظه با دو راهی هایی برخورد میکنی که باید یه تصمیم بگیری. بکشمش یا نکشمش؟ اینجا یه تصمیمی میگیری و به مذاق یک سری خوش میاد و یک سری خوش نمیاد. ببخشمش یا نبخشمش. یه عده خوشحال از بخشش، یه عده دلخور. همین فراستی در مورد فروشنده احتمالا منتقد بود که چرا عماد، پیرمرد رو تنبیه نمیکنه، حالا اگر خودش فیلمو میساخت، یک گردان منتقد وادم معمولی، میگفتن چرا تنبهیش میکنه. نظر هر ادمی متفاوته. در مورد نقدهای فنی به کارگردانیشم که همش حرف هواست. واسه لانتوری هم نوشته دوربین رو دست میچرخه، سالی صد تا فیلم منتشر میشه، 90 تاش دوربین رو دست میچرخه، همشونو میکوبه. دیگه کی بود اون موقع که دوربینو ثابت میذاشتن.الان فیلمبرداری فیلمای هومن سیدی رو ببینی میگرخی. سیمرغم بر از این بابت. اونوقت فراستی میگه دوربین رو کول میچرخه، ماقبل ضعیف. هیچ مهم نیست حرفاش.
من امسال به ترتیب اینارو دوست داشتم:
ابد و یک روز
فروشنده
خشم و هیاهو
لانتوری
اژدها وارد می شود
بقیه فیلما مثل بارکد و سالوادر و... رو هم دیدم، صفر از ده میدم.
ایستاده در غبارو ندیدم متاسفانه
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
یه سکانس داره فروشنده
شهاب حسینی با صاحبخونش میرن بالا پشت بوم
شهاب: نگاه چکار کردن تو این محل (اشاره به برج سازی). اگه دست من بود این شهرو میکوبیدم از نو میساختم
صحابخونه: یه بار کوبیدنش، از نو ساختن، مگه چیزی عوض شد؟
یه همچین چیزیه. متلک سیاسی به انقلاب اسلامیه
فراستی از این دیالوگ خیلی بدش اومده، از هزار راه میخواد بکوبونه اینو.
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
در حال حاضر 364 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 364 مهمان ها)