آها راست میگی میخواستم برم پوآرو ببینم
آها راست میگی میخواستم برم پوآرو ببینم
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
زلزله اومد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 311 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 311 مهمان ها)