از آینه بپرس،
نام نجات دهنده ات را ...
از آینه بپرس،
نام نجات دهنده ات را ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بیا تا گریه کنم سر اومده صبرم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
امیر یه فایل 300 مگی رو میتونی ببری رو یه سرور دیگه که بتونم دان کنم؟!
!?Who Cares؟!
چسبانده بودی اش به خودت مثل ترس هات
در سینه اش گرومب گرومبِ صدای پات
باران زده به لخت ترین حالت حیاط/ت
بویی بلند می شود از فاضلاب ها
معتادِ دوست داشتنت بود و بوی موت
چسبیده بود مثل دو تا بوسه بر گلوت
مثل ملافه ای که –چه سردی! – کشید روت
یک شب شروع شد همه ی این عذاب ها
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هر چی که داشتم همه رو باد برد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ممر سایتت کی درست میشه ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چند ساعت دیگه قالب آپلود میشه
در حال حاضر 353 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 353 مهمان ها)