بردیم ...
بردیم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خیلی آدم خوبیه. هیچوقت چصکلاس نذاشتنوشته اصلی توسط Milik
از طرف من براش بوس میفرستادی ...
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
میخی رو مصدوم کردن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هنوز شیشمینبردیم ...
ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایمهنوز شیشمین
ورنه این صحرا تهی از لالهٔ سیراب نیست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
استاد رضا یزدانی - از تنهایی میترسم (اجرا شده تئاتر مسافران)
ترانه سرا "سپیده ذهنی"
پیانو "سردار سرمست"
موسیقی "میشل لوگران"
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یه بار دیگه پست اینو بدی یه تاپیک میزنم براش محدودت میکنم به همون تاپیک دیگه نتونی جای دیگه پست بدی
پس آزادی بیان چی میشه این وسط ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 38 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 38 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
