تو این روزهای سیاه و مریض
فقط یکمی چای واسه من بریز ...
تو این روزهای سیاه و مریض
فقط یکمی چای واسه من بریز ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
که عاشق شدن ،
که عاشق شدن ،
که عاشق شدن ،
قبل ویرونیه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
پشت كاجستان ، برف.
برف، يك دسته كلاغ.
جاده يعني غربت.
باد، آواز، مسافر، و كمي ميل به خواب.
شاخ پيچك و رسيدن، و حياط.
من ، و دلتنگ، و اين شيشه خيس.
مي نويسم، و فضا.
مي نويسم ، و دو ديوار ، و چندين گنجشك.
يك نفر دلتنگ است.
يك نفر مي بافد.
يك نفر مي شمرد.
يك نفر مي خواند.
زندگي يعني : يك سار پريد.
از چه دلتنگ شدي ؟
دلخوشي ها كم نيست : مثلا اين خورشيد،
كودك پس فردا،
كفتر آن هفته.
يك نفر ديشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب مي ريزد پايين ، اسب ها مي نوشند.
قطره ها در جريان،
برف بر دوش سكوت
و زمان روي ستون فقرات گل ياس ...
سهراب ...
![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
ببین سهند جان بزار برات لایه باز توضیح بدم.
سیگار کشیدن را دیگه کسی بهش نمیگه سیگاری الان تریاک را هم خیلی از اهل دلها چس دود میدونن.
سیگاری اگر بخوایی درست معنی کنی یعنی کسی که حشیش میکشه اون زمان تو سیگارهای 57 خیلی فاز میداد میرختی توش کام میگرفتی الان دیگه نمیدونم چجوریاست.
میگن طرف سیگاری میزنه یعنی حشیش داره میکشه قبلا هم تو جمع اینطور مد بود میگفتی سیگار داری اگر سیگار تعارف میکردی میزدن زیر گوشت البته تو جمع حشیش بازهای تیر![]()
در حال حاضر 207 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 207 مهمان ها)