خوشا امشو که مهمون شمایم
خدا دونه که فرداشو کجایم ...
خوشا امشو که مهمون شمایم
خدا دونه که فرداشو کجایم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
همی نالم که مادر در برم نیست
صفای سایه اوبر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من یه بار رفتم تو 4 راه ولیعصر یه پارک اونجاست دوتا دختر داشتن هی منو نگاه میکردن با خودم گفتم اینا به چی من دارن نگاه میکنن و میخندن ؟! حتما از من خوششون اومده یه خورده رفتم جلوتر منم نگاشون میکردم
یه پسر هیکلیه تو پارک داشت ورزش میکرد اومد طرفم هی نگاه میکرد منم ترسیدم گفتم این حتما شوهر یا داداش این دختراست .... ریدم خودم
بعد اینجارو داشته باشید ..... اومد کنارم رو صندلی نشست یه خورده حرف زد آخرشم گفت خونه خالی داری ؟! گفتم میخوای چی کار ؟ گفت با هم بریم منو بکن
گفتم یعنی ریدم تو هیکلت نکبت با این هیکلت خجالت نمیکشی میگفت چرا خجالت ؟ ! خب این طبیعیه یه عده میکنن یه عده میدن اینجا تو این پارک تو سال قبل مرکز تجمع گی ها بوده ....پسرا میومدن با هم میرفتن
-----------------------------------------
بعدشم دستگیرم شد اون دوتا دختره داشتن به چی میخندیدن فک کردن منم بله !
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آقا نکنید این کارا رو جنس مخالف واسه من و شماس
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 535 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 535 مهمان ها)