تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
وام میدن.برم گرافیست بشم
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
کوتاه در باب اتفاقات اخیر
اینطور که بنظر میرسد در بین برخی هنرمندان سندرومی بدخیم در حال شیوع است. سندرومی که باعث میشود هنرمند اصلیترین ماهیت هنر را فراموش کرده و جای پرداختن به دغدغه هایش به واسطه ی آن، تنها به حرف زدن اکتفا کند و مدام بر طبل تو خالی ادعا بکوبد.
مسأله اما به همین جا ختم نمیشود. این عزیزان که گویا به خوبی به کم و کیف ضریب نفوذ هنر خود در بین عموم واقفند، باید هر از گاه با به راه انداختن قائله ای خود را در کانون توجهات قرار دهند به این امید که جبران زبان الکن آثارشان باشد. به همین سبب است که میبینیم مدام به توضیحِ خود و شایستگیهای نهفته ی شان مشغولند، در سیاست مداخله میکنند، به بهانه روشنگری و به اسم نقد تمام سطوح جامعه و حتی اعتقادات مردم را به موهنترین شکل از دم تیغ میگذرانند، از وضعیت فرهنگ و هنر مینالنند، هرچه هست و نیست را مبتذل میخوانند و هزاران انگ به هنرمند داخل میچسبانند. خودشان اما چه کرده اند؟ طنز ماجرا هم همین جاست. از ابتذال حرف میزنند و برای اینکه مثال روشنی هم آورده باشند دست میگذارند روی خواننده ی آثاری چون من خود آن سیزدهم تا از خلال کارهای مطرح اخیر او، " بیا تا رگامو تو خونت بریزم " بشود نمونه ای کامل و بارز. حال اما نگاهی به سابقه ی آثارشان میگوید که اگر رکیکترین الفاظ و اصطلاحات چاله میدانی نباشند آنچه در اکثر اشعارشان باقی میماند جز مشتی حروف ربط و اضافه چیزی نیست. رفتار سلبریتیهای داخل از نظرشان سخیف و عاری از تعهدات هنریست، خود خارج نشینِ روشنگرشان اما با لخت مادرزاد شدن در کنسرت ها تعهدات هنرمند را متذکر میشوند و با توسل به " کورناتو " به اعتلای هنر میپردازند! پر از نقضِ غرض و تماما ضد و نقیض. مشابه رفتار خواننده ای سابقا مطرح که با صدایی تقلیدی و کپی، از تقلبی بودن صدای محسن چاوشی سخن میگوید و ضمن یادآوری موجودیت خود به عموم مخاطبین موسیقی و فراهم ساختن موجبات تعجبشان، همزمان سبقه ی خود را نیز زیر سوال میبرد. و چقدر جالب است توجه به این نکته که رشته ی کلام اکثریت این دوستان به یک نفر وصل است؛ محسن چاوشی. مرد آرام و بیحاشیه ی موسیقی که تمام فکر و ذکر و توان و تلاشش جز هنر و هدفی که در این عرصه دارد هیچگاه متوجه چیز دیگری نبوده و نیست و این را نه امروز که در طول سالها فعالیتش به اثبات رسانده است. تا چند صباح دیگر نیز ثمره ی این خط مشی را در قالب تازهترین اثرش، امیر بیگزند، میشنوند و میشنویم. و چه خوش خواهیم شنید ناگفتههایی که درد بودهاند و دُر گران شدهاند. این است زبان کسانی که کیمیای هنر در دستشان است. اما افسوس که بعید است هوچیگران زبان کیمیاگری بدانند. افسوس که بعید است
حرف دل من و امثال من خیلی خوب گفته .
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
آلبوم جدید امید رو هرکی ندونه فک میکنه مال 20 سال پیشه
بابک رادمنش که برگشت ایران ، امثال امید و معین و جمشید و پویا بدبخت شدن
در حال حاضر 193 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 193 مهمان ها)