هی لقمه توی خون زدی تا زنده موندی
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
مم-ه چی میخوای ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
طفلک همش لنگ نونه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
وحید امیری
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چشماتو رو هر چی دلت میخواست بستی
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 661 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 661 مهمان ها)