بشنیدهام که عزم سفر میکنی مکن
مهر حریف و یار دگر میکنی مکن
تو در جهان غریبی غربت چه میکنی
قصد کدام خسته جگر میکنی مکن
از ما مدزد خویش به بیگانگان مرو
دزدیده سوی غیر نظر میکنی مکن
ای مه که چرخ زیر و زبر از برای توست
ما را خراب و زیر و زبر میکنی مکن
پ.ن : وقتی شمس تبریزی میخواست از پیش مولانا بره
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
فصل 6 تاج و نخت داره تموم میشه ادیت شادمهر نه
در حال حاضر 540 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 540 مهمان ها)