رو به آسمون من دوباره پرواز کن
رو به آسمون من دوباره پرواز کن
دوباره ، دوباره پرواز کن ...
رو به آسمون من دوباره پرواز کن
رو به آسمون من دوباره پرواز کن
دوباره ، دوباره پرواز کن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نگو نگفتی - مهدی یراحی
فردا شب ساعت 10
سکانس آخر لوکیشن مرگ
به ته رسیده دفتر صد برگ
سوژه همینه دستت رو ماشه
باید یکیمون برنده باشه ...
ویرایش توسط Milik : 06-13-2016 در ساعت 02:13 PM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هشت ثانیه مونده تا انتظارم
غیر از شکست تو کاری ندارم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دستات نلرزن نترس از این جنگ
دوئل همینه کیو کیو بنگ
وقتی نداری فکر زدن باش
هفت ثانیه تنها شبیه من باش ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تصویر زومت تو چشم دوربین
تردید محسوس از شب پیشین
شش ثانیه تنها تو چشم ساعت
مونده یه حرف از فیلم رفاقت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لنزهای دوربین رو لبهای من
پلان خنده از من میگیرن
شماره ی یک لحظه ی شلیک
استپ تصویر صدای تیک تیک ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یه نفره داری می نمایی تایپیک رو
در حال حاضر 141 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 141 مهمان ها)