نوشته اصلی توسط Sina Rahnama
می خواستم کمی
فقط کمی
دوستت داشته باشم
از دستم در رفت
عاشقت شدم ... ای هادی
وات د فاز ؟!
می خواستم کمی
فقط کمی
دوستت داشته باشم
از دستم در رفت
عاشقت شدم ... ای هادی
وات د فاز ؟!
منشی روز و شبم نیست شود هست کنم
پس چرا روز تو را عاقبت انشا نکنم
هر دمی حشر نوستت ز ترح تا به فرح
پس چرا صبر تو را شکر شکرخا نکنم
یا حضرت مولانا
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
میخواستم یه شعر از مولانا بزارم چیز مناسب پیدا نکردم !
یا در وصف یار شعر گفته یا خدا یا شمس تبریزی مناسب کنکور ندارهشعر کنکوری تو اشعار مولانا
آنک جام او بگیرد یک نشانش این بود
در بیان سر حکمت جان او منشی است آن
در شعاع می بقا بیند ابد پس بعد از آن
مال چه بود کو ز عین جان خود معطی است آن
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
آنک جام او بگیرد یک نشانش این بود
در بیان سر حکمت جان او منشی است آن
در شعاع می بقا بیند ابد پس بعد از آن
مال چه بود کو ز عین جان خود معطی است آن
منشی روز و شبم نیست شود هست کنم
پس چرا روز تو را عاقبت انشا نکنم
هر دمی حشر نوستت ز ترح تا به فرح
پس چرا صبر تو را شکر شکرخا نکنم
یا حضرت مولانا
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
رسول دیوث تو 20 سالته دو ساله میگی منشی این منشی چند سالشه تو عاشقشی
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
1 سال و 5 ماه
در ضمن من 22 سالمه
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
ای منشی خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما
ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 418 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 418 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
