صفحه 3117 از 8550 نخستنخست ... 211726173017306731073115311631173118311931273167321736174117 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31,161 به 31,170 از 85499

موضوع: امیـر بی گزند محسن چاوشی بهترین آلبوم سال

  1. #31161
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    اسمشو گذاشتن تبعیدگاه سرخ

  2. #31162
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    امیر هر دوشون آی لیلی ـه...

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    ویرایش توسط Malware : 06-26-2016 در ساعت 04:21 AM
    !?Who Cares؟!

  3. #31163
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    نقل قول نوشته اصلی توسط AkbaR نمایش پست ها
    اسمشو گذاشتن تبعیدگاه سرخ
    !?Who Cares؟!

  4. #31164
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط Malware نمایش پست ها

  5. کاربر مقابل از AkbaR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  6. #31165
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    انبار باروتی ،ولی خیسی
    خیسی، ولی انبار باروتی
    می خواهی و آتش نمی گیری
    [ کبریت های خیس در قوطی]
    از عشق خود که مخفی اش کردی
    از دوستان دشمن ات ، لوطی!
    داش آکل در کتف خنجر باش
    داش آکل تنهایی و طوطی

    در جان من چیزی ست مرجانه!

    انبار باروت پس از جنگم
    در چاه مسجد خالی ام کردند
    پیراهنت بودم، برادرهام
    دور از پدر خون مالی ام کردند
    افتاده بودم از دهان عشق
    شام یخ یخچالی ام کردند
    پرت و پلای گیسویت را، شب
    زیر شکنجه حالی ام کردند

    بعدن به من گفتند دیوانه!

    ابروی نستعلیق را نشکن
    خطی بکش این چشم کوفی را
    ای اسم اعظم! با سر مویت
    بازی بده شیخ حروفی را
    کبریت و بنزینی فراهم کن
    آتش بزن دستار صوفی را
    یادم بده ای عشق بی منطق
    این چشم های فیلسوفی را

    در خیمه ی خیام یا خانه

    با بوسه ی توی اتوبوس ات
    در جاده ی تبریز و قم از تو
    از کشف نزدیکی به نزدیکی
    و حس و حال دور و گم از تو
    از مستی و تنهایی و الکل
    با تارمویت - یک صدم- از تو
    خون می شوی در چشم های من
    و اشک های در سرم از تو

    چالم بکن در چاله و چانه

    می خواهم و خوابم نمی گیرد
    قلب یخ و بغض خفه در من
    می خواهم و خوابم نمی گیرد
    شب گریه زیر ملحفه در من
    می خواهم و خوابم نمی گیرد
    عشق و جنون و فلسفه در من
    می خوابم و آرام ، می گیرد
    قلبی شکسته یکدفه در من

    روح منی، سلانه سلانه....

    شهرام میرزایی

  7. 2 کاربر مقابل از AkbaR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  8. #31166
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    46,461
    تشکر
    10
    تشکر شده : 2,281
    ⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  9. #31167
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    نقل قول نوشته اصلی توسط AkbaR نمایش پست ها
    چطوری؟! بد نمیگذره که نه؟! تموم شد آموزشی؟! کوجایی الان؟!
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir نمایش پست ها
    اوکی شد
    !?Who Cares؟!

  10. #31168
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط Malware نمایش پست ها
    چطوری؟! بد نمیگذره که نه؟! تموم شد آموزشی؟! کوجایی الان؟!
    خوبم.... تو خوبی؟ آره تموم شد...الان که اینجام چن روز دیگه مرند

  11. #31169
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    نقل قول نوشته اصلی توسط Amir نمایش پست ها
    خداحافظ اکبر ...
    سلام سینا....

  12. #31170
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2009
    نوشته ها
    29,628
    تشکر
    1
    تشکر شده : 1,119
    در این بهار مرده‌ی بی‌عشقِ بی‌انسان
    سر را مقیم شانه‌ی من کن برادرجان
    سر را مقیم شانه‌ی من کن که مدت‌هاست
    ابری نمی‌بارد بر این بیغوله‌ی بی‌نان
    سر را به روی شانه‌ام بگذار و هق‌هق کن
    سر را به بغض شانه‌ام بسپار و غم بنشان
    ما گریه کردیم و قفس‌هامان قفس‌تر شد
    تو گریه کن شاید دری وا شد برادرجان
    تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد
    حتا به آن سوی عدم حتی به گورستان
    اشکی بریز و خنده بر این خشک‌سالی کن
    اشکی بریز و خنده کن بر درد بی‌درمان
    آه ای برادرجان، برادرجان، برادرجان
    با سگ نکردند آن چه با ما کرده‌اند اینان

    چاووش‌خوان سفره‌ی بی‌نان‌مان کردند
    با نام آبادی چنین ویران‌مان کردند
    با نام آزادی صدامان را وجب کردند
    ما را دچار رعشه‌های نیمه‌شب کردند

    گفتند نورند و رگ مهتاب را کشتند
    نارُستمان ناپدر، سهراب را کشتند
    زاغان غفلت‌برده با کبکان خرامیدند
    هر کورسوی مرده را خورشید نامیدند

    من در عزای خنده و لبخند می‌گریم
    چون مادران در ماتم فرزند می‌گریم

    من هم دلم خون است از این کابوس بی‌پایان
    ما را حریم هق‌هق خود کن برادرجان
    آه ای برادرجان، برادرجان، برادر جان
    با سگ نکردند آن چه با ما کرده‌اند اینان

    ما هر دو از یک خاک و یک دنیای بن‌بستیم
    ما هر دو بن‌بستیم، از این رو دل به هم بستیم
    این بیدها را باد و ما را درد خواهد برد
    ما هر دومان آزادسروان تهی‌دستیم
    بر سفره‌ی ما تهمت بی‌قاتقی بستند
    با مرده‌خواران مدیحت‌خوان نپیوستیم
    گفتند هرگز نیستید اما ندانستند
    دیوارشان اثبات خواهد کرد ما هستیم

    هستیم و داد خویش از بیداد می‌گیریم
    هستیم و می‌میریم و با مردن نمی‌میریم

    در این بهارِ مرده‌یِ بی‌برگِ بی‌باران
    ما را حریم گریه‌ی خود کن برادرجان

    سر را به خشم شانه‌ام بسپار و ایمن باش
    دنیا پر از تاریکی است اما تو روشن باش
    این کودکان آیین عیاری نمی‌دانند
    دل‌دل نکن لوطی، خودت داش‌آکل من باش
    این باغ نازا را به آفت‌زادگان بسپار
    تو جنگلی و ریشه داری، ناسترون باش
    با این ملیجک‌های دست‌افشان، امیدی نیست
    تو وارث ایل و تبار یاغی من باش

    ای سنگِ تیپاخورده، ای دیوار پاییزی
    وقت است از خواب هزاران ساله برخیزی
    این روسپی در خورد نام کهنه‌مردان نیست
    باید به مهر مادریِ مادری دیگر بیاویزی

    من هم دلم خون است از این کاشانه‌ی ویران
    حالا تو دوش هق‌هق من شو برادرجان

  13. 2 کاربر مقابل از AkbaR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 3117 از 8550 نخستنخست ... 211726173017306731073115311631173118311931273167321736174117 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 424 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 424 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •