تا تو مگر قدم نهی
باز به چشم خسته ام ...
تا تو مگر قدم نهی
باز به چشم خسته ام ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
الی یه ساعت ان میلاد دیوثُ بن کن
میلاد خف بگیر یه لحظه اه ..
زرد و سرخ و ارغوانی
برگ درختان پاییز
میریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
واقعا بعضی وقتا با سرعت نور پست میده دیوث
الان دگه همه رفتیم تو کار مودم
اینو تازه اورده
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 140 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 140 مهمان ها)