نوشته اصلی توسط KAMRAN8
مگه من مُردم، بیا تو بغل خودم
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست
شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست
منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم
مگه من مُردم، بیا تو بغل خودم
منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست
شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست
منو حالا نوازش کن همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید به دنیای تو برگردم
سالار عقیلی کم کار شده تا الان فقط 3 تا آلبوم داده !!!
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نبینم این دمِ رفتن
تو چشمات غصه می شینه
همه اشکاتو می بوسم
می دونم قسمتم اینه
تو از چشمای من خوندی
که از این زندگی خستم
کنارت اون قدر آرومم
که از مرگم نمی ترسم
تنم سرده ولی انگار
تو دستای تو آتیشه
چشمامو می بندی
و این قصه تموم میشه
هنوزم میشه عاشق بود
تو باشی کار سختی نیست
بدون مرز با من باش
اگر چه دیگه وقتی نیست ..
با اون کارایی که من کردم همینم زیادهقربانت بد نیستم دلم گرفتهای بابا پس به خاطر این حالت گرفته شد
دیوثا چقد کم بت مرخصی دادن باید 2 روزم تو راهی بت میدادن با اون 3 روز میشد 5 روز
هر چی لازم داری قشنگ بشین فک کن با خودت ببر
سعی کن دیر به دیر بیای مرخصی میدونم سخته ولی بهتره تا اینکه بیای مرخصی و وقتی که بخوای برگردی تو یگان بری تو کما....می دانم کار خاصی پیش اومد اومدم وگرنه نمی اومدم
خوب باشی
سفر به خیر
بمیر
تریاق
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
مرگ آرزوی دیرین من است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
- [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
در حال حاضر 319 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 319 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
