از طلا گشتن پشیمان گشته ایم،مرحمت فرموده ما را مس کنیدنوشته اصلی توسط MrCrow
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم،مرحمت فرموده ما را مس کنید
یه زن هم نداریم الان بشینیم با هم وصیت نامه عمام رو بخونیم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم،مرحمت فرموده ما را مس کنید
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ما به محلی ی ضرب المثل داریم که به زن میگن.. لاف دله اخوند
یعنی اخوندِ تو لحاف
ببندین زر نزنین دیوث های سینگل
ما به محلی ی ضرب المثل داریم که به زن میگن.. لاف دله اخوند
یعنی اخوندِ تو لحاف
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
شاعر با تمام حس شاعرانه خود میفرمایند :
اون جمعه به جمعه سر و گوشش میجمبه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نه تو اهلش نیستی
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند ...
سیم های گیتار میلاد عدل تو ماتحت صفاریان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
منم یکی از اون یازده تام ...نه تو اهلش نیستی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول