تبلیغ آسیاتک دو تا بوق اضافه کردن
تبلیغ آسیاتک دو تا بوق اضافه کردن
بغض صدای ایرج بسطامی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چو مرغ شب خواندی و رفتی
دلم را لرزاندی و رفتی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
شنیدی غوغای طوفان را
ز خواندن واماندی و رفت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به باغ قصه به دشت خواب
سایه ی ابری در دل مهتاب
مثل روح آرزده ی مرداب
دلم را لرزاندی و رفتی
چو مرغ شب خواندی و رفتی
تو اشک سرد زمستان را
چو باران افشاندی و رفتی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سیاه شب لاله افشان شد
کویر تشنه گلستان شد
تو می آیی تو می آیی
به باغ قصه به دشت خواب
به راه شیرین پر مهتاب
تو میباری چون گل باران
به جام نیلوفر مرداب ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 648 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 648 مهمان ها)