خصوصی رو نمیشه گفت پاپ راک - خیلی هارد تشریف داره
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سکوت سرد یه چیزی دیگه بودلامصب ...
پرواز کن یزدانی یه چیز دیگه است از یه جهان دیگه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مسعود همایونی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خستم نگو نه شکستم نگو نه
دست منو بگیر که گُم شدم
با صورتی خونین مثل یه زندونی
به گریه نشستم نگو نه
شکل سقوطم غرق سکوتم
یه جاده که تو مشت دره هاست
واسه یه آواره دنیا یه دیواره
شب من که پایان نداره
زخمی رو گونم شبیه جنونم
باید به تو به شب به خونه خو کنم
تصویر موندن باش یک لحظه با من باش
یه طوفان یه بغض دوبارم تحمل ندارم
حکمم قفس بود سکوت نفس بود
به من شک کن اگه رها شدم
من به تو زنجیرم اگرچه می میرم
کمک کن که آروم بگیرم
که تلخ و اسیرم
در حال حاضر 647 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 647 مهمان ها)