به شب سلام که بی تو رفیق راه من است
سیاه چادرش امشب، پناهگاه من است
به شب که آینه ی غربت مکدر من
به شب که نیمه ی تنهایی سیاه من است
همین نه من درِ شب را به یاوری زده ام
که وقت حادثه شب نیز در پناه من است
نه بیم سنگ فنایش به دل نه تیر بلا
پرنده ای که قُرق را شکسته آه من است
رسید هر کس و برقی به خرمنم زد و رفت
هر آنچه مانده ز خاکسترم گواه من است
در این کشاکش توفانی بهار و خزان
گلی که می شکند ، عشق بی گناه من است
چرا نمی دری این پرده را؟ شب ! ای شب من !
که در محاق تو دیری است تا که ماه من است ...
حسین منزوی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
این مثلا آلبومی بدونه خودم دارم تو هارد با همون کیفیت .. نمیاد که از من بگیره میره دانلود میکنه عشقش اینه بره دانلود کنه فقط ..
چراغای مودمم یهو به جز دو تا شون همشون خاموش شدن نت م 5 دقیقه قطع بود نا امید شدم گفتم ای داد خدا کنه وصل شه زود که وصل شد خدا رو شکر
در حال حاضر 138 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 138 مهمان ها)