غرق شدن من در آهنگ های یگانه چی ؟
مسٖتی هر نگاه تو، بِه زِ شراب و جامِ مِی
کی ز سرم برون شود،یک نفس آرزوی تو ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
07 Darda
محسن نامجو - آلبوم از پوست نارنگی مدد
فکر کنم قطعه ی " دَردا " خدا ترین قطعه ای که من تا حالا شنیدم
غم زین دل و سٖینه رفتنی نیست
بیم است کـه جای جان بگیرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دیگه جس شعر گذاشتن هم ندارم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی
بشنود دوستش از نامزدش دل برده
مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی
که به پرونده جرم پسرش برخورده
خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق
که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است
خسته مثل پدری که پسر معتادش
غرق در درد خماری شده فریاد زده
مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس
پسرش ، پیشِ زنش ، بر سرِ او داده زده ...
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم
دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است
مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند
زنش اما به قسم خوردنِ آن مشکوک است
خسته مثل پدری گوشه آسایشگاه
که کسی غیر پرستار سراغش نرود
خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که
عـــــید باشد ... نوه اش سمت اتاقش نرود !
خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید ...
غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است
شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید
در پی معجزه ای ... راهی مشهد شده است ...
علی صفری ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 393 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 393 مهمان ها)