همه خسته درا بسته بغض آسمون شکسته
شبای سرد خونه خالی دل من تنها نشسته
توی کوچه روی ناودون صدای گریه بارون
یاد اون خنده آخر دلمو کرده پریشون
نمی دونم از کجا بود نمی دونم به کجا رفت
همش از خودم می پرسم که چرا رفت اون کجا رفت
آخه اون بود همه دنیام همه عشقم همه رؤیام
حالا بی اون یه اسیرم خیلی خستم خیلی تنهام