می دونستم یه روز آخر به این بی رحمی تن میدی
می دونستم یه روز آخر به این بی رحمی تن میدی
توام مارو چاییدی با بهروز وثوقت
غباری که از تو نشسته روی قلبم
بارون چیه سیل نمیتونه بشوره ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 249 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 249 مهمان ها)