یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دیشب مث هر شب جزیره اومد به خوابم
ای که به شب هام صبح سپیدی
بی تو کویری بی شامم من
ای که به رنجام رنگ امیدی
بی تو اسیری در دامم من
خدا چرا عاشق شدم من
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
پار سال رفته بودم بَم .
سرِ خاکِ ایرج بسطامی هم رفتم .
می دونی کجا خاک شده !؟
تویِ یه سری از گورای دسته جمعی ای که تویِ دو روزِ اول زلزله با بولدوزر کندن .
بعد یه آرام گاهِ الکی براش اَلم کردن .
شیر توی این زنده گی .
خبرِ سالِ 1386
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کاش میلاد !
ایرج خوش حال و راحت باشه .
من سالِ 82 ، 10 سال بیش تر نه داشتم ولی هیچ وقت اون صبحِ کذایی رو یادم نمیره .
زلزله یا هر زهرِ ماری که بود خیلی ها رو از بین برد .
من خودم بم نه بودم .
ولی کلی عکس و آدمِ زنده هستن که می گن .
تا 5 یا 6 روز بعد از زلزله اون جا جنازه پیدا می کردن .
تا روزِ 2 یا 3 بعد زلزله هیچ کس اهمیتی به مرده ها نمی داد ! حتی خونواده ها .
شهر داری هم یه تیکه زمین خارج از شهر رو سر تا سر با لودر و بولدوزر خاک بر داری کرد و کارِ دفن شروع شد .
توی این فیلم هم یه چیزایی میگن .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 289 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 289 مهمان ها)