ای وای من
بابا اسی تسلیت
من همین الان متوجه شدم شرمنده
ایشالله خدا صبر بده رفیق منو هم در غم خودت شریک بدون
ای وای من
بابا اسی تسلیت
من همین الان متوجه شدم شرمنده
ایشالله خدا صبر بده رفیق منو هم در غم خودت شریک بدون
حیف سرب نیست؟ اینا نباید با یک تیر به این راحتی تموم کنن باید حوزه اسید درست کرد یکی یکی هر پنج دقیقه 5 سانت پایین تر ببریش 5 سانت 5 سانت بکنی تو اسید یا اسید یا قیر.
یا اینکه تیزی بکنی زیر انگشتاشون آخ آخ بدن دست من میدونم چجوری پیرشون را در بیارم
Uca dağlarında başım qaralar
Nurlu səhərlerdən dönər qaralar
Gül susuz qalanda necə saralar
İnsanda ömrünü bitirən zaman canı yanar
زندگی یک جهنم است
اگه دائم به نداشته هایت فکر کنی
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر ، کجاست گهواره ی من
همون گهواره ای که خاطرم نیست
همون امنیت حقیقی و راست
همون جایی که شاهزاده ی قصه
همیشه دختر فقیرو می خواست
همون شهری که قد خود من بود
از این دنیا ولی خیلی بزرگ تر
نه ترس سایه بود نه وحشت باد
نه من گم می شدم نه یک کبوتر
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر، کجاست گهواره ی من
نگو بزرگ شدم نگو که تلخه
نگو گریه دیگه به من نمیاد
بیا منو ببر نوازشم کن
دلم آغوش بی دغدغه می خواد
تو این بستر پاییزی مسموم
که هر چی نفس سبزه بریده
نمی دونه کسی چه سخته موندن
مثل برگ روی شاخه ی تکیده
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر ، کجاست گهواره ی من
ببین شکوفه ی دل بستگی هام
چقدر آسون تو ذهن باد می میره
کجاست اون دست نورانی و معجز
بگو بیاد و دستمو بگیره
کجاست مریم ناجی ، مریم پاک
چرا به یاد این شکسته تن نیست
تو رگبار هراس و بی پناهی
چرا دامن سبزش چتر من نیست
دلم تنگه برای گریه کردن
کجاست مادر ، کجاست گهواره ی من
ببین شکوفه ی دل بستگی هام
چقدر آسون تو ذهن باد می میره
کجاست اون دست نورانی و معجز
بگو بیاد و دستمو بگیره
در حال حاضر 143 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 143 مهمان ها)