بزم زمین و آسمان را جور کردند
خورشید را دف لاله را شیپور کردند
دختر شدی و چشمهای روشنت را
ماهی برای این شب دیجور کردند
دختر شدی تا خاک بی مادر نماند
تنها،به این نیت تو را مامور کردند
دختر شدی و گیسوانت شال کشمیر
عطر تنت را نرگس لاهور کردند
دختر شدي آبادي پاك تنت را
وقفِ خرابيهاي نيشابور كردند
دختر شدی اما پدر دختر نميخواست
باغ شغالان شدحریم خوشههایت
تا باغبانهایت تو را انگور کردند
از خود گذشتیاز تمام خاطراتت
وقتی كه ماشينها تو را محصور كردند
تو تن سپردی تن به تنهايی سپردی
تنها تو را از سرزمينت دور كردند
در بولتن ها رد پایت پخش مي شد
در شهر بدنامي تو را مشهور كردند
چشم سياهت ، لنز دريا را به خود ديد
موي سياهت را سياهان بور كردند
نفرین به من نفرین به ما نفرین به انسان
نفرین به آنها که تو را مجبور کردند
آن دستها که بالهایت را گرفتند
شدّادهایی که تو را هم حور کردند
دختر شدی
اما كسي دختر نميخواست ...
مرسی ، اه
ویرایش توسط Milik : 02-07-2017 در ساعت 02:15 PM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
این سوپری ما دیوث حالا انواع اقسام البوم های موسیقی جهانو داره.اینو نداشت
آزاد نکن دیگه منو
وقتی نمیتونم برم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اینجا تا به بندر خیلی راهه
دریا پر موج و بمبک زیاده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مثل کشف یه جای پارکی تو
توی اوج شلوغی جردن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 89 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 89 مهمان ها)