این استقلالیا تو 4سال اخیر به جز یک سالش که 6م شدن و ما 8م شدیم دیگه هیچ سالی بالاتر از ما نبودن ..نمیدونم فازشون چیه صحبت از بالانشینی 9 ساله میکنن
این استقلالیا تو 4سال اخیر به جز یک سالش که 6م شدن و ما 8م شدیم دیگه هیچ سالی بالاتر از ما نبودن ..نمیدونم فازشون چیه صحبت از بالانشینی 9 ساله میکنن
چند رباعی نویافته
کتاب «جُنگ رباعی» در بر دارنده حدود 4200 رباعی است که نیمی از آنها را رباعیات نویافته تشکیل می‌دهد. این رباعیات، شناخت ما را از جریان رباعی فارسی، کامل می‌کند. بعضی از شاعران این مجموعه دیوان‌هایشان به چاپ رسیده، تعدادی نیز هنوز کاری در مورد تصحیح و چاپ دیوان‌شان صورت نگرفته است. چند رباعی از رباعیاتی که برای اولین بار در این کتاب به چاپ رسیده، تقدیم حضور می‌دارم.
گل را اثر روی تو گلپوش کند
جان را سخن خوب تو مدهوش کند
آن‌کس که شراب وصل تو نوش کند
از لطف تو خویشتن فراموش کند.
سنایی غزنوی
درگذشته 529 ق.
●
تنها همه شب مرا نشستن کیش است
و اندیشه من ز یار نیک اندیش است
تا صورت عشق او مرا در پیش است
تنهایی من هزار عالم بیش است!
معزی نیشابوری
درگذشته 521 ق.
●
نه عادت و خوی تو دگر خواهد شد
نه نیز مرا بی تو به‌سر خواهد شد
هر چند سر و کار تو در می‌نگرم
جانم به سر کار تو در خواهد شد.
انوری
درگذشته 586 ق.
●
دی بر در میخانه مرا پیری گفت:
کز درد جدا نشین و با دُردی جفت
می خور که بسی غصّه همی‌باید خورد
کم خُسب که بسیار همی باید خفت.
اثیر اخسیکتی
درگذشته 609 ق.
●
جانا! دل من زیر و زبر خواهد شد
در پای غمت عمر به‌سر خواهد شد
دم دم به دمی که نیم‌جانی است گرو
خوش خوش به سر کار تو در خواهد شد.
عطار نیشابوری
درگذشته 627 ق.
●
دوشم به وثاق دلبری راه افتاد
ناگاه مرا چشم بر آن ماه افتاد
اطراف رخش، دلم تفرّج می‌کرد
نزدیک لبش رسید، در چاه افتاد!
پور بهاء جامی
سده هفتم ق.
●
ای در سر من ز عشق تو سودایی
وی در دل من ز شور تو غوغایی
اندر پی وصل تو همی‌گردم زار
هر روز به منزلی و هر شب جایی.
سلمان ساوجی
درگذشته 778 ق.
●
چون خور به زوال پنجه در پنجه کند
تب، کُنج دلم ز لرزه چون گنجه کند
پرسد همه کس جز ملکُ الموت مرا
وقت است که او نیز قدم رنجه کند!
کاتبی ترشیزی
درگذشته 839 ق.
●
گفتی به طواف آی گرت دسترس است
بگذار مرا ـ که مرغم اندر قفس است
بی فایده‌ام به کعبه ای خواجه مبر
ایمان مرا پرستش عشق بس است!
محوی همدانی
درگذشته 1016 ق.
●
این دیده که در روغن خود می‌سوزد
از گرمی عشق، تا ابد می‌سوزد
هر چند که صد فتیله دارد ز مژه
بی روی تو، این چراغ، بد می‌سوزد!
غیاث حلوایی شیرازی
سده یازدهم ق.
●
هر شب به درش می‌روم و چون نروم؟
بر رهگذرش می‌روم و چون نروم؟
سرگرم به قتلم شده و چون نشود؟
قربان سرش می‌روم و چون نروم؟
مظفر حسین کاشانی
سده یازدهم ق.
●
در علم ترا ره به دقایق دادند
در عشق مرا کشف حقایق دادند
دادند ترا عقل و مرا عشق و جنون
هر چیز به هرکه بود لایق دادند!
میر صابر اصفهانی
درگذشته 1064 ق.
●
آواره‌ترم ز صبر بی لنگر خویش
گم گشته‌ترم ز بخت بی رهبر خویش
پیوسته چو گردباد، در دشت جنون
می‌گردم و خاک می‌کنم بر سر خویش.
محمد سعید حکیم قمی
سده یازدهم ق.
جمعی از اعضای شوراهای بازخوانی خط امام(ره) و تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی استان های اصفهان، ایلام و سمنان صبح پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ در محمودیه با محمود احمدی نژاد دیدار و گفتگو کردند.
انتهای پیام
کولبران بی مادیان متحد شوید
ویدیو این بود زندگی چی شد
سنتوری اینجور که پیش میره اخر ساخته هم نمیشه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 107 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 107 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
