ابر میبارد و من میشوم از یار جدا...
ابر میبارد و من میشوم از یار جدا...
ویرایش توسط mojtabaa : 03-17-2017 در ساعت 09:19 PM
به گذشته ام گاهی که فکر می کنم
به خودم حس خیانت می کنم
بس که میخوام هیچی رو یادم نیاد
به یه ماهی هم حسادت می کنم
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد
من جدا ، گریه کنان ،
ابر جدا ، یار جدا ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فریدون بد نیس ..
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 200 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 200 مهمان ها)