امیـر بی گزند محسن چاوشی بهترین آلبوم سال

[R A S O O L]

آنکس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
آنکس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند

[Milik]

یه پیکان قراضست ولی توی رویاش هنوزم جوونه

[Milik]

بنشینم تک و تنها ، سر خلوت سر صبر
توی تنهایی خود نقل هیاهو بکنم ...

[Milik]

دوباره می نویسمت ،
کنارِ بیت آخرم

و چکه چکه می چکم ،
به سطر های دفترم

تو مثل ماهِ برکه ای ،
و من غریق مست شب

دوباره تو ، دوباره من ،
شناوری ، شناورم ...

[AkbaR]

در کناری از خانه ی ما
اتاقی ست سرد و آبی
تخت و گیتار کهنه ی من
عکس یک زن به دیواری
زنی زیباروی و خندان
یار من بود او دورانی
حالا من ماندم و من
گیتاری و سیگار و تنهایی...
.
.
.
.
ای عکس خندان بشنو ازمن
خواهمت دید روزگاری...

[AkbaR]

گناهم!.... بودن و بودن و پاکی
گناهم!.... مث دیگرون نبودن
اسم من بیگانه ی عریان

[Milik]

من هنوزم به خواب مشکوکم
من هنوزم تو گور بیدارم ...

[Milik]

بهار اگر بهار ما نيست ،
بهار روزگار هست ...

[Changed]

[!M?sbh؟!]