اینجا تا به بندر خیلی راهه ...
اینجا تا به بندر خیلی راهه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
امروز رفتم داروخونه خانوم فروشنده انقدر زیبا و خوش برخورد بود اصلا در همون نگاه اول جذبش شدم ! خدا نصیب کنه از این جاذبه ها
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
خوبه دیگه از فردا سرتو میزنن ، تهتو میزنن میری داروخونه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لامصب خیلی خوش برخورد بود صحبت میکرد میخندید همراه با حرف زدنشنوشته اصلی توسط Milik
خوبه دیگه از فردا سرتو میزنن ، تهتو میزنن میری داروخونه ...
وقتشه دوباره وارد گود بشم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
گاه سوی وفا رویلامصب خیلی خوش برخورد بود صحبت میکرد میخندید همراه با حرف زدنش
وقتشه دوباره وارد گود بشم
کاه سوی جفا روی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اقا یوزر پسورد نود 32 لطف میکنید
تا پول داری میفهمنتامروز رفتم داروخونه خانوم فروشنده انقدر زیبا و خوش برخورد بود اصلا در همون نگاه اول جذبش شدم ! خدا نصیب کنه از این جاذبه ها
این آدما رو یه عمر بهشون حال بدی بازم با وزن جیبت میسنجنت
تو که نمیفهمی ولی میگردنت پاشم برسه به صندلی میبندنت
ویرایش توسط *_* : 05-01-2017 در ساعت 09:20 PM
تو هم ملتو گا ییدی انقد درخواست و سوال داری یعنی گا ییدی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تا پول داری میفهمنت
این آدما رو یه عمر بهشون حال بدی بازم با وزن جیبت میسنجنت
تو که نمیفهمی ولی میگردنت پاشم برسه به صندلی میبندنت
تا دو ماه دیگه میخوان ماشین برام بخرن تازه دور دور به راه میشه
البته تا بوده همین بوده
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 173 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 173 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
