صفحه 21 از 22 نخستنخست ... 1119202122 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 201 به 210 از 218

موضوع: ◄◄دانلود کلیپ اجرای زنده آهنگ های مرتضی پاشایی توسط فرزاد فرزین

  1. #201
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    تصاویری از حضور پدر و مادر مرتضی پاشایی در برنامه فرزاد حسنی/گالری عکس















    .










    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  2. 2 کاربر مقابل از daniyal عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #202
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    یادداشتی تلخ .. به صورت خلاصه
    صبح روزی که تهران کنسرت داشت (آخرین کنسرت تهران) میره بیمارستان چون فکر میکرد متاستاز استخوان به مثانه اش زده ولی دکتر بعد از سونوگرافی و سی تی اسکن بهش میگن مشکلی نیست
    *متاستاز به انتقال سلول‌‌های سرطانی به بافت‌های دیگر بدن اطلاق می‌شه که در مراحل خیلی پیشرفته سرطان‌ها ایجاد می‌شود*
    اما بعد از این که میرسه خونه دکتر به خانوادش زنگ میزنه و میگه حدس مرتضی در مورد متاساز استخوان درسته ولی برای اینکه روحیه مرتضی از دست نره بهش گفتن چیزی نیست
    و این یعنی وخاومت اوضاع جسمی
    اون شب مرتضی کنسرتش رو در تهران برگزار میکنه و بعدش هم اجرای " شهر کرد " . قرار بود تو نیشابور هم کنسرت داشته باشه که لغو میشه و در زمانی که با بچه های گروه مشهد بودن اونجا به شدت درد داشته
    سوم آبان به علت زرد شدن پوست و سفیدی چشماش بیمارستان بستری میشه اونجا سونوگرافی میشه که متوجه میشن که سرطان به کبد و کیسه صفراش زده و اینجا بود که دیگه مرتضی فهمید فرصت زیادی نداره
    برای بهتر شدن وضعیت کیسه صفراش رادیوتراپی رو شروع میکنن تا بلکه دردش کمتر بشه ..قرار بود 8 آذر تورنتو کنسرت داشته باشه و دوشنبه هفته قبل 19 ابان بره ترکیه برای دریافت ویزا که به هر حال نشد .. این طرف ماجرا هم رادیوتراپی جواب نداد و مدام حالش بدتر شد و مکرر تب میکرد و نمیتونست غذا بخوره و 16 آبان برای اولین بار در طول این مریضی سطح هوشیاریش افت میکنه و اینجا بود که دکتر دستور انتقالش به آی سی یو رو صادر کرد
    از اون روز که رفت آی سی یو تا دوشنبه 19 آبان حالش بد بود تا در همین روز با تلاش دکترا حالش کمی بهتر میشه .. دکترا میخواستن ماده داخل کیسه صفرا رو خالی کنن ولی پلاکت خونش پایین بود که این موضوع اجازه جراحی رو نمیداد حتی تزریق پلاکت و خون هم بی فایده بود ..
    روز چهارشنبه درد وحشتناکی در ناحیه شکم داشت ، و شکم مرتضی آب آورده بود .. ریه اش به شدت اسیب دیده بود و تنفس رو سخت کرده بود .. از این لحظه به بعد دکترها داروهای مسکن قوی تزریق می‌کردند و بیشتر زمان خواب بود .. همون شب دکترها با خانوادش جلسه گذاشتن و گفتن باید دستگاه تنفس بهش وصل کنن که بعد از گرفتن سونوگرافی مجدد در روز بعد یعنی پنجشنبه ساعت 9 شب دستگاه تنفس وصل میشه
    و 23 آبان ساعت 8 صبح ضربان قلب به شدت افت میکنه وپزشکان نیم ساعت رو برای احیا تلاش میکنن که متاسفانه بی فایده بود و در نهایت ساعت 8:30 صبح جمعه مرتضی برای همیشه از این دنیا میره
    روحش شاد و یادش گرامی ..
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  4. 2 کاربر مقابل از daniyal عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #203
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    گفتگو با مریم قاسمی؛ دختری که 17 سال کنار مرتضی پاشایی بود: مادر مرتضی راضی نبود او را به خاک بسپاریم





    مریم قاسمی که به عنوان طراح لباس و استایلیست مرتضی پاشایی با او و گروه موسیقی اش همکاری می کرد، از آشنایی با او، همکاری مشترک شان و آخرین روزهای مرتضی می گوید

    رابطه و آشنایی ما برمی گردد به 17 سال قبل، یعنی دوستی مرتضی پاشایی با برادرم. اما همکاری و آشنایی نزدیک تر حدود 5 سال است که بین ما به وجود آمده. به خاطر می آوردم روزی برادرم در منزل جشن تولد گرفته بود، گفت یکی از دوستانم را هم دعوت کرده ام که صدای بسیار زیبایی دارد. آن دوست مرتضی پاشایی بود؛ او به خانه ما آمد و به افتخار برادرم ترانه ای با ساز خواند و اجرا کرد و همه مهمان ها با هیجان او را تشویق کردند و از اجرای زیبایش لذت بردند. همانجا به او گفتم که من مطمئنم شما به جاهای خیلی خوبی می رسید. از آن شب به بعد مرتضی پاشایی را ندیدم تا چند سال بعد که قطعه «یکی هست» را منتشر کرد و من برای تبریک به ایشان پیامی دادم «که یادتان هست که گفتم موفق می شوید؟» همان موقع بعد از کمی گفتگو مرتضی به من گفت که این روزها در حال جمع کردن یک گروه و تدارک دیدن کنسرت هستم و می خواهم از شما برای طراحی لباس هایم کمک بگیرم، چون می دانست که من در این زمینه فعالیت می کنم و من پیشنهادش را قبول کردم و همکاری نزدیک ما آغاز شد. اوایل اجراها زیاد نبود اما مطمئنم بودم که مرتضی ستاره درخشانی خواهد شد. از آنجایی که قبلا ویولن می زدم کمی گوش موسیقی داشتم و حس می کردم که صدای زیبایش مورد توجه قرار می گیرد. برای طراحی لباس کارم را آغاز کردم، می دانستم که علاقه زیادی به یکی از خوانندگان پاپ معروف دنیا دارد، برای همین در کارهایم فاکتورهایی را در نظر می گرفتم که شبیه ستاره مورد علاقه اش باشد. من از مرتضی خواهش کردم که فرم موهایش را تغییر بدهد. اصلا دلش نمی خواست این کار را انجام دهد و موهایش را کوتاه کند، ولی با اصرار من قبول کرد. تا دو ساعت اول بعد از کوتاهی، خودش از دیدن چهره اش در آیینه شوکه شده بود، اما بعد به این نتیجه رسید که ای کاش زودتر این کار را می کردم. به خصوص وقتی واکنش دیگران را می دید که همه تایید می کردند و می گفتند چقدر با موی کوتاه زیباتر شدی. زمان گذشت و این همکاری ادامه داشت. گاهی مرتضی معده درد شدید می گرفت و همین امر باعث شد که تصمیم بگیرد سراغ دکتری برود و آزمایش و عکسی تهیه کند. تا آن روز کذایی که معده درد شدیدی گرفت. این بار خیلی بدتر از دفعات قبل بود و به اصرار دوستان و خانواده اش برای آزمایش و ویزیت پیش دکتر رفت و متوجه شدند که توموری در معده اوست. باز هم قضیه خیلی جدی به نظر نیامد و در تاریخ 18 آبان 92 در بیمارستان نیکان جراحی کوچکی انجام داد و به خانه آمد. بعد از چند روز جواب آزمایش و نمونه برداری ها آماده شد. یک تیم پزشکی و روانکاو سراغ مرتضی آمدند. باورمان نمی شد که آنها پیام آور چه خبر تلخی هستند. ابتدا با او صحبت کردند و گفتند که به نظر ما تو خیلی قوی و با اراده هستی و می توانی از پس مشکل جدیدی که پیش رو داری بربیایی. بیماری معده تو پیشرفته تر از آن چیزی است که فکر می کنی و باید مراحل درمانی آغاز شود. مرتضی به آرامی پرسید یعنی سرطان؟ و دکتر گفت سرطانِ سرطان که نه، ولی خب، تقریبا بله سرطان! شاید اسم سرطان خیزلی سنگین و هولناک است اما تو با اراده می توانی به آن غلبه کنی. چند لحظه سکوت اتاق را فرا گرفت. من و مادر مرتضی کنارش بودیم. او اتاق را ترک کرد و لحظاتی با خودش خلوت کرد. رفتیم تا ببینیم در چه شرایطی است. آن لحظه بود که صدای گریه آرامش را شنیدم و بعد از چند دقیقه از اتاق بیرون آمد و فقط یک جمله گفت: «من نمی خواهم بمیرم.»
    قرار بر آغاز دوره شیمی درمانی شد و اجراهای مرتضی روز به روز بیشتر و فشرده تر می شد. اما اصلا حاضر نبود لحظه ای موسیقی را کنار بگذارد و می گفت انرژی ای که از مردم و صحنه می گیرم مثل شیمی درمانی به درمانم کمک می کند.
    قدر ثانیه هایم را می دانم
    مرتضی را از زمانی می شناختم که اصلا شناخته شده نبود، ولی این ویژگی او برای من کاملا شناخته شده و بارز بود. عشق به موسیقی، پشتکار و تواضع، بنابراین حتی سرطان هم نتوانست او را از علاقه اش جدا کند، بلکه این بیماری باعث شد که او سرعت کار و موفقیتش را بالاتر ببرد و از همه لحظاتش استفاده مفید بکند، خودش می گفت من قدر تک تک ثانیه هایم را می دانم و می دانم که این لحظات ارزشمند است.
    مرتضی قبل و بعد از شهرت
    مرتضی هیچ فرقی با قبل نکرد، حتی آن دوره ای که معروف نبود همین قدر متواضع و فروتن بود. حس می کردم درست شبیه همین مثال است که درخت هر چه پر بار تر افتاده تر و سر به زیر تر. به جرات می گویم افتاده ترین آدمی که در زندگی دیدم مرتضی پاشایی بود. دلم نمی آید فعل بود را به کار ببرم. پس می گویم مهربان ترین و افتاده ترین آدم زندگی من مرتضی پاشایی است. با همه مهربان بود و اصلا اهل غیبت و کینه ورزی و دروغ گفتن نبود. همه دوستان نزدیکش می دانند که تا چه حد شوخ طبع و پر انرژی بود، دل هیچ ** را نمی شکست حتی کسانی که اصلا از نظر راه و روش و شیوه و تفکر زندگی با او همخوانی و همفکری نداشتند.
    با آنها هم به روش خودشان برخورد می کرد و به این تفاوت عقیده و سلیقه احترام می گذاشت. حس می کنم او با همه فرق داشت.
    روند کاری او بعد از سرطان و تغییر رفتارش
    به نظرم مراقب بود تا مبادا کسی را برنجاند، البته قبلا هم هرگز این کار را نمی کرد، اما مراقبتش بیشتر شده بود. همیشه می گفت من اصلا به مرگ فکر نمی کنم. تا لحظات آخر به برنامه اجراهایش فکر می کرد. اول از همه ملودی ها را از پشت تلفن برایم می گذاشت و گوش می دادم و به نظر افراد نزدیک زندگی اش توجه می کرد و اهمیت می داد.
    تغیر استایل و کلاه و...
    همیشه به ست بودن لباس هایش توجه می کردم، چون ظاهر برایش بسیار مهم بود. این به این معنی است که او آراستگی را دوست داشت و همانطور که گفتم از طرح لباس های مایکل جکسون هم ایده می گرفتم و به نظرم می آمد که باید فرم لباس هایش با لقبش همخوانی داشته باشد. مرتضی لایق و شایسته واژه امپراتور است.
    تغییر استایل بعد از بیماری
    چون برایش ظاهر بسیار مهم بود، وقتی که موهایش را به خاطر شیمی درمانی از دست داد، گفت که می خواهم کلاه سرم کنم. پس کلاه باید به بقیه لباس هایش می آمد و همین امر باعث شد تا یک تغییر اساسی در تهیه و طراحی لباس ها به وجود بیاید. همین جا باید بگویم مرتضی که تا این حد ظاهرش را آراسته می کرد و دلش نمی خواست مردم او را با چهره پریشان و بیمار ببینند و حتی وقتی پرستارها به اتاقش می آمدند عینکش را می زد، حال یک فرد بی معرفت و از خدا بی خبر می آید و در آن حال دلخراش از مرتضی فیلم و عکس می گیرد. من آن فیلم را ندیده ام و هرگز نمی بخشیم کسی را که چنین بی رحمی ای در حق مرتضی کرد...
    احساس کلاه و عینک
    مدام سوال می کرد بچه ها ظاهرم بد نیست، همه ما می گفتیم نه، با موی کوتاه و کت آبی خیلی هم خوش تیپ هستی، آن زمان شایعه سرطان او بسیار پیچیده بود و مرتضی خودش دوست نداشت کسی علت تغییر استایل و نام بیماری را بداند. ناراحت می شد و غصه می خورد و حتی به خود شما گفت با یک گفتگو مطلبی بنویس که در آن اشاره ای به کلمه سرطان نشود، اما هوادارانم بدانند که من بیماری پیشرفته معده دارم و قاعدتا تحت درمانم. چون این شایعه ها انرژی من را می گیرد، وقتی که از خواب بیدار می شوم و مادرم یا دوستی با صدای لرزان به من زنگ می زند و تا گوشی را برمی دارم با گریه می پرسد مرتضی زنده ای؟ هم خودم شوکه می شوم و هم عزیزانم آسیب می بینند، اما وقتی که این شایعات بیشتر شد دیگر به آنها اهمیت نداد و با انرژی بیشتر کارش را ادامه داد. این اواخر با خنده می گفت آنقدر شایعه مرگ مرا منتشر کرده اند که اگر این بار واقعا بمیرم یک نفر هم برای خاکسپاری من نمی آید و همه می گویند باز هم شایعه است.
    علایق مرتضی
    اول موسیقی، موسیقی، موسیقی و بعد همیشه می گفت من عاشق غذا خوردن هستم، البته این اواخر از خوردن هر غذایی محروم شد، غذای خانگی را به شدت دوست داشت، اما رزوهای آخر ناچار بود که از طریق سرم و دارو نیازهای بدنش را تامین کند.
    به دنبال معجزه
    نه فقط می دانست بیماری سخت است، به پیمان عیسی زاده سرپرست گروه و دوستش اعتماد کامل داشت و تمام مدارکش را به او سپرد تا با دو سه تیم پزشکی در مورد بیماری و مراحل درمان صحبت کنند. پیمان با کشورهای مختلف و تیم های پزشکی زیادی مشورت کرد و همه و همه همین نظر را داشتند؛ سرطان، شیمی درمانی، زمان محدود، معجزه. مرتضی به تیم پزشکی اش اعتماد کامل داشت اما این را می گفت که اگر کسی بیاید بگوید با هر مبلغی و در هر کجای دنیا امکان درمان تو وجود دارد، لحظه ای تامل نمی کنم و همه دارایی ام را می دهم تا این بیماری از بین برود و درمان شود.
    محبوب ترین ترانه مرتضی
    روز برفی؛ بعد از اینکه در بیمارستان نیکان جراحی شد و بعد از اینکه قرار شد از بیمارستان به خانه بیاید، همه دوستان به خانه اش رفتیم برای استقبال؛ آنجا روی کامپیوتر روز برفی را که خودش خوانده بود، برای اولین بار پخش کرد. وقتی از پشت کامپیوتر بلند شد، تقریبا هیچ ** در اتاق نبود، همه یکی یکی با گریه از اتاق بیرون رفتند اما خودش حتی قطره ای اشک نریخت. غم عجیبی در آن کار موج می زد، هیچ ** جرات نداشت حتی کلمه ای در مورد این بیماری لعنتی حرفی بزند. حال آن غم ترانه روز برفی در وجود همه ما ریشه کرده.
    خاکسپاری مرتضی
    یکشنبه ساعت 7:30 شب مراسم خاکسچاری انجام شد، شنیدم که می گفتند مرتضی روز شنبه به خاک سپرده شده و مراسم یکشنبه نمادین بوده! هرگز این واقعیت ندارد. همانطور که می دانید شنبه مرتضی را از بیمارستان بهمن برای شست و شو به بهشت زهرا بردند تا روز یکشنبه جمعیت بدرقه کنندگان مرتضی بعد از تالار وحدت بدون معطلی به قطعه هنرمندان بیایند. اما واقعا این جمعیت و این استقبال با شکوه قابل پیش بینی نبود و یکشنبه ظهر این اتفاق نیفتاد، چراکه حتی آمبولانس حاوی مرتضی نتوانست خودش را به در ورودی قطعه هنرمندان برساند و با آن وضعیت نمی شد که مراسم انجام شود، بنابراین دوباره پیکرش را به سردخانه برگرداندند و قرار بر این شد که خاکسپاری تا قبل از اذان انجام شود، اما هر چقدر صبر کردند بهشت زهرا خلوت نشد، بنابراین تا ساعت هفت و نیم شب صبر کردیم. مادر مرتضی هرگز راضی نبودند که خاکسپاری فرزندشان انجام شود اما اطرافیان این مادر داغدیده را متقاعد کردند و به یادش آوردند که در دین اسلام هم این اتفاق قبلا افتاده و ایشان قبول کردند و ساعت هفت و نیم شب یک شب پاییزی تلخ با او وداعی ابدی کردیم و در تاریکی شب مرتضی پاشایی برای همیشه ترکمان کرد. جا دارد که تشکر ویژه ای کنم از علی لهراسبی که یک سال زندگی مرتضی را بعد از تشخیص سرطان مدیون او هستیم، مرتضی را از این دکتر به آن دکتر می برد و ما توانستیم فرصت بیشتری برای بودن در کنار این موجود آسمانی و دوست داشتنی داشته باشیم.
    تماشاگران امروز

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  6. 6 کاربر مقابل از daniyal عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #204
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    5
    تشکر
    7
    تشکر شده : 2
    |:

  8. کاربر مقابل از Black_Girl عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #205
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    عصبانیت پرویز پرستویی از اهانت بازیگر پس از باران به مرتضی پاشایی روی آنتن زنده!







    تا آنجا که خبرنگار تی وی پلاس مطلع شده است، گویا پرویز پرستویی اسطوره سینمای ایران هم که از بینندگان ثابت خوشا شیراز است از صحبت های رحیم نوروزی حسابی خونش به جوش آمده و می خواسته روی خط زنده برنامه بیاید و جواب رحیم نوروزی را بدهد.
    به گزارش تی وی پلاس، برنامه خوشا شیراز که برنامه استانی ویژه شبکه فارس به حساب می آید، امروز جمعه 29 آبان ماه بسان هر هفته روی آنتن رفت و میزبان چهره های نام آشنایی بود. در پارت اول این برنامه مجری خوشا شیراز محسن آزاد روبروی دو مهمان این هفته که رحیم نوروزی و میرطاهر مظلومی بود نشست و از آنها درباره خاطرات بازیگریشان پرسید.
    در بخشی از برنامه مجری خوشا شیراز بیننده های برنامه را به دیدن تصاویری از مرحوم مرتضی پاشایی دعوت کرد، اما وقتی دوربین به استودیو برگشت و از رحیم نوروزی (بازیگر پس از باران)، خواست که درباره مرتضی پاشایی حرفی بزند او در جواب اینگونه پاسخ داد: «من ایشان را نمی شناختم، فقط یادم است یک خواننده ای بود که کلاهی سرش می گذاشت و می خواند. هیچ وقت هم ترانه هایش را گوش ندادم، اصولا هیچ وقت ترانه های خواننده های پاپ امروزی را گوش نمی دهم، فقط شاید یک بار صدای رضا یزدانی را شنیده باشم. نمی دانم هم چرا فوت این خواننده این همه بازتاب داشته است! من برای حضور در این برنامه پول گرفته ام و آن دروغ هایی که شما در این برنامه به دنبالش هستید از زبان من بشنوید را نخواهم گفت! من بلد نیستم جلوی این دوربین نقش بازی کنم و ترجیح می دهم شخصیت واقعی خودم را جلوی دوربین تان بیاورم!»
    همین حرف ها باعث تعجب زیاد مجری برنامه و میرطاهر مظلومی شد و تا آنجا که خبرنگار تی وی پلاس مطلع شده است، گویا پرویز پرستویی اسطوره سینمای ایران هم که از بینندگان ثابت خوشا شیراز است از صحبت های رحیم نوروزی حسابی خونش به جوش آمده و می خواسته روی خط زنده برنامه بیاید و جواب رحیم نوروزی را بدهد.
    این داستان اما به همین جا ختم نشد چراکه افشین پیروانی فوتبالیست شیرازی پرسپولیس و فوتبال ایران دیگر مهمان این برنامه بود و از آنجا که صحبت های رحیم نوروزی حسابی بهش برخورده بود اینگونه روی آنتن زنده جواب او را داد: «این برنامه نیاز به مهمان هایی دارد که جمعه مردم را با روحیه و انرژی دادن به آنها بسازد، نه اینکه طرف بیاید بگوید من دروغ نمی گویم و پول گرفته ام!»




    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  10. 3 کاربر مقابل از daniyal عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #206
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    پدر مرتضی پاشایی: خیلی ها دوست داشتند با مرتضی ازدواج کنند/سر تشییع مرتضی خیلی ها مدعی شدند نامزد پسرم هستند







    با مرگ ناگهانی و ناباورانه ی مرتضی پاشایی، خواننده ی محبوب موسیقی پاپ، شایعات زیادی درباره زندگی شخصی و اجتماعی این هنرمند فقید مطرح شده که یکی از آنها نامزدی و ازدواج اوست. پدر مرتضی در گفتگو با تماشاگران امروز به این پرسش، اینگونه جواب داده است: «مرتضی موسسه موسیقی داشت که تعدادی خانم و آقا در آن مشغول به کار بودند. افرادی بین آنها بودند که علاقه ی زیادی به ازدواج با مرتضی داشتند ولی ازدواجی صورت نگرفت.مادر مرتضی، از بین دختران فامیل و دوستان، چند نفری را انتخاب کرده بود که اگر قسمت شد مرتضی با یکی از آنها ازدواج کند اما وقتی مساله ی بیماری اش پیش آمد و به او اطلاع دادند که بیماری اش مهلک است، ازدواج را جدی نگرفت و به درمان پرداخت. کم کم قضیه ی ازدواجی که همسرم برایش در نظر گرفته بود هم منتفی شد.اما خیلی ها بین کارمندان او بودند که تمایل داشتند با مرتضی ازدواج کنند. حتی در مراسم تشییع و ختم ، افرادی بودند که خود را خواهر یا نامزد مرتضی معرفی می کردند اما عملا او نه خواهری داشت نه نامزدی. شاید بودند افرادی که تمایل به ازدواج با وی داشتند اما عملا هیچ صحبتی به صورت «جدی» و «رسمی» انجام نشده بود.»
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  12. 3 کاربر مقابل از daniyal عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #207
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    32,457
    تشکر
    7,544
    تشکر شده : 10,440
    حمله علی لهراسبی به چهره هایی که با عکاس و خبرنگار به عیادت مرتضی پاشایی می رفتند!


    علی لهراسبی از ناگفته‌های روزهای بیماری مرتضی پاشایی می‌گوید

    یک سال پیش در همین روزها بود که مرتضی پاشایی به توصیه علی لهراسبی به پزشکی در بیمارستان نیکان تهران مراجعه کرد. بعد از چند آزمایش، پزشکان تشخیص سرطان معده وخیم را دادند. مدتی بعد صحبت‌هایی درباره ابتلای یک خواننده پاپ به سرطان مطرح شد. اما این حرف‌ها توسط مهدی کُرد مدیر برنامه‌های مرتضی پاشایی تکذیب شد ولی با گذشت زمان مشخص شد که متاسفانه این مساله صحت دارد. علی لهراسبی از ناگفته‌های روزهای بیماری مرتضی پاشایی می‌گوید:
    *گویا مرتضی اولین بار به توصیه شما به پزشک مراجعه کرد، از آن روزها برایمان بگویید.
    مرتضی یکی از دوستان خوب من بود. مدتی بود که دچار ریفلاکس معده می‌شد. این مشکلی بود که من هم داشتم. برای این مشکل باید آزمایش آندوسکوپی می‌دادیم. ولی هم من و هم مرتضی این آزمایش را انجام نمی‌دادیم. مرتضی به چند پزشک هم مراجعه کرده بود و تشخیص‌های غلطی داده بودند. تا اینکه من یک پزشک در بیمارستان نیکان پیدا کردم که آندوسکوپی را با بیهوشی انجام می‌داد. مرتضی به او مراجعه کرد و متاسفانه تشخیص تومور یا همان سرطان را دادند. بعد از چند روز بستری شد و عمل کرد. آهنگ بغض را هم، همان شب تشخیص بیماری خواند. متاسفانه بیماری خیلی پیشرفت کرده بود. اما مرتضی انسان قوی‌ای بود.
    *در روزهای بیماری مرتضی، هنرمندان زیادی به ملاقات وی رفتند. این ملاقات‌ها چقدر در روحیه‌اش تاثیر داشت؟
    قبل از وخامت خیلی خوشحال می‌شد. ولی روزهای آخر بیشتر دوست داشت اطرافیانش کنارش باشند. دوست داشت همیشه او را در سلامت ببینند. چند بار به ما گفت اگر می‌شود کسی اینجا نیاید. ولی وقتی به ملاقاتش می‌آمدند، خوشحال می‌شد و با خوشرویی استقبال می‌کرد.
    *به نظر می‌رسید بعضی هنرمندان در این روزها به ملاقات مرتضی می‌آمدند تا او را ابزاری برای مطرح کردن خودشان کنند. این مسائل واقعا وجود داشت؟
    نمی‌توانم بگویم که وجود نداشت. نه همه هنرمندان ولی بعضی‌ها این کار را می‌کردند. سعی می‌کردند از مرتضی به نفع خودشان استفاده کنند. معتقدم که کار خیر و عیادت هیچوقت بوق و کرنا ندارد. بعضی هنرمندان همراه با عکاس و خبرنگار می‌آمدند! این کار اصلا صحیح نبود. خیلی‌ها شبانه به عیادت مرتضی آمدند ولی هیچکس اصلا متوجه نشد.
    *در روزهای قبل از فوت مرتضی، خیلی از دوستان و اطرافیانش می‌گفتند حال مرتضی خوب است و به زودی مرخص می‌شود. در حالی که بعد از درگذشت او گفتند، ما نمی‌خواستیم مردم بفهمند که حال مرتضی وخیم است. آیا این مساله صحت دارد؟
    بله، این طور بود. خود مرتضی از این شدت زیاد بیماری اطلاع نداشت. خود من هم بارها بنابر مصلحت واقعیت را به او نگفتم. ما نمی‌خواستیم مردم را ناراحت کنیم، نمی‌خواستیم بفهمند خواننده‌ای که دوستش دارند حال بسیار وخیمی دارد. همه سعی می‌کردیم به مرتضی روحیه بدهیم. البته مرتضی اینقدر روحیه داشت که خودش به همه روحیه می‌داد می‌گفت وقتی بچه‌ها حالشان خوب نیست و به بیمارستان می‌آیند، اینقدر با آنها شوخی می‌کنم که حالشان عوض می‌شود. حتی روزهایی که در آی‌سی‌یو بود، ماسک را برمی‌داشت و با دوستان شوخی می‌کرد. آن روزها بیمارستان خیلی شلوغ بود. در اینجا از هواداران، کارکنان بیمارستان، تیم‌های پزشکی و دوستان مرتضی که آن روزها خیلی زحمت کشیدند، تشکر می‌کنم. افسوس که این هنرمند دوست داشتنی را از دست دادیم. امیدوارم دیگر شاهد از دست دادن زودهنگام هنرمندان کشورمان نباشیم.
    *مرتضی هنرمندی با روحیه خاص بود. به رغم بیماری و مشکلاتش در یک سال گذشته اجراها و فعالیت هنری زیادی انجام داد. حتی گاهی از شدت بیماری بین اجراها زیر سرم می‌رفت. مشکلات باعث نمی‌شد تا تلاشش متوقف شود، این روحیه از کجا می‌آمد؟
    پزشک مرتضی که یکی از بهترین و قدیمی‌ترین متخصص‌های ایران است، می‌گوید: «تا به حال بیماری با این روحیه ندیده‌ام.» واقعا مرتضی انسانی با روحیه‌‌ای عجیب بود. در شرایط بد و وخیم، او بود که به اطرافیانش روحیه می‌داد، معتقدم همیشه اتفاقات خاص، برای انسان‌ها خاص می‌افتد. قطعا یک انسان خاص بود که اسطوره شد.
    *مردم و هواداران مرتضی با حضور عجیب و پرشور در تشییع‌جنازه‌اش نشان دادند که چقدر او را دوست دارند. این علاقه عجیب به مرتضی پاشایی از کجا می‌آمد؟
    مرتضی در موسیقی پاپ خواننده بسیار خوبی بود. روحیات خاص و دلپاک بودن مرتضی باعث شد علاقه عجیبی به او پیدا کنند. همین که مثل ترانه‌هایش بود خیلی در علاقه زیاد مردم تاثیر داشت.
    *در شخصیت مرتضی پاشایی چه نکات مثبت و شاخص‌تری وجود داشت که او را بزرگ می‌کرد؟
    فقط هنر مرتضی نبود که او را دوست داشتند. شخصیت مرتضی باعث می‌شد که در ذهن مردم دوست داشتنی باشد. مرتضی مثل ترانه‌هایش بود. همان بود که می‌خواند ریا نداشت و خیلی خوش قلب بود، به همه احترام می‌گذاشت. مردم این هنرمندها را بیشتر از بقیه دوست دارند.
    تماشاگران امروز

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mo$en نمایش پست ها
    رو تحلیل و تجزیه آهنگ های روز دنیا رو من حساب باز کن

    همه تو سایت من و به نام انالیزگر میشناسن

    کمکی بود در خدمتمتتونم

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  14. #208
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562


    پدر مرتضی پاشایی: خیلی ها دوست داشتند با مرتضی ازدواج کنند/سر تشییع مرتضی خیلی ها مدعی شدند نامزد پسرم هستند









  15. کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  16. #209
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    ینی مریم قاسمی پشمک؟


  17. کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  18. #210
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    4,499
    تشکر
    489
    تشکر شده : 1,498
    لینکی از صحبت های رحیم نوروزی نیست؟

  19. کاربر مقابل از AL222 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 21 از 22 نخستنخست ... 1119202122 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •