خاک بی حاصل بارون خورده
غنچه ی وانشده پژمرده
گل از آدم و عالم رونده
تورو چی از عاشق ترسونده ...![]()
خاک بی حاصل بارون خورده
غنچه ی وانشده پژمرده
گل از آدم و عالم رونده
تورو چی از عاشق ترسونده ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
ای آنکه نتیجهی چهار و هفتی
وز هفت و چهار، دایم اندر تفتی
مِی خور که هزار بار بیشت گفتم
باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی
"خيام"
در حال حاضر 270 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 270 مهمان ها)