کتابفروشی داری
یارم مهمانی بوده سفرش طولانی بوده
از راه دریا اومد دریا طوفانی بوده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عطر تو این اتاقو پر کرده
این هوا اون هوای سابق نیست
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
گرفتارم بندرم آب گذشته از سرم
ناز دختر بندری هر چی باشه میخرم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خب بسه دیگه مودب باشید ! پسرای خوبی باشید ! همدیگرو دوست داشته باشید
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
نزنی در پنجره رو بشکنی *****
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اینم رفت واسه دان
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 362 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 362 مهمان ها)