اون یارو اون گوشه چه شنگوله![]()
اون یارو اون گوشه چه شنگوله![]()
دلم می خواد یه روزی بعد سال ها پرستوی سعادت رو ببینم![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
سینا اینو خیلی دوس داشت
هميشه برده ـ خواه ،توـ هميشه مات ـ خواه ، من ـ !
بچين ! دوباره می زنيم ، سفيد تو ـ سياه ، من
ستاره های مهره و مربعات روز و شب
نشسته ام دوباره روبه روی قرص ماه ، من !
پیاده را دو خانه تو و من یکی نه بیشتر
هميشه کل راه ، تو ـ هميشه نصف راه ، من !
تمسخر و تکان «اسب» و اندکی درنگ ، تو
نگاه و دست بر «پياده» باز هم نگاه ، من !
يکی تو و يکی من و يکی تو و يکی نه من
دوباره روسفيد ، تو ـ دوباره روسياه ، من
دوباره شاد لذت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب اين گناه ، من
تو برده ای من خوشم که در نبرد زندگی
تو هستی و نمانده ام دمی بدون شاه ، من !
غلامرضا طریقی
هر روز پیش چشم برادرها
خود را درون چاه می اندازم![]()
در حال حاضر 497 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 497 مهمان ها)