نوشته اصلی توسط
Clint
«تعصب بد است»
تعصب داشتن به هر چیزی بد و خطرناک است. تعصب به فاشیسم می انجامد و امان از روزی که ملیت، عقیده، زبان، یا قومیت رنگ تعصب به خود بگیرد. من زاده ی ارومیه و بزرگ شده ی تهرانم و آذری زبان دوم من بوده همیشه، ایرانی ام و اهل جهان. به زبان مملکتم و زبان و فرهنگ زادگاهم علاقه مندم و در آثارم هم این علاقه پیداست. آن برنامه تلویزیونی که این روزها اسباب جدل شده را هم دیده ام. اپیزود لوسی بوده که لهجه آذری را احتمالن برای پنهان کردن بیمزه گی خود به خدمت گرفته اما سوال اینجاست اگر جای لهجه ی آذری، مثلن لهجه زبان جایی دیگر مثل کشور همسایه افغانستان - که در برنامه های طنز زیادی به کار رفته - در آن استفاده می شد کسی اعترضی می کرد؟ بدون شک همه یک صدا به آن می خندیدیم. چون دست انداختن زبان و گویش تا جایی که پرش به پر قوم و پشته ی ما نگیرد با مزه است. قومپرستی از تعصب ناشی می شود. تهرانی برای آذری جک می سازد، آذری در تعریف همان جک، کورد را جانشین خود می کند، کورد آن جک را به لر نسبت می دهد و لر، هنگام نقل کردن آن لطیفه گیلانی را جایگزین قوم خود می کند. همه هم به زبان و قومیتشان مغرورند و متعصب. دهان کسی را پر خون می کنند که بخواهد زبانشان را دست بیندازد و فکر می کنند دارند از فرهنگشان دفاع می کنند.
در اشتباه و توهین آمیز بودن کار آن برنامه حرفی نیست. خود دست اندرکارانش معترفند و عذرخواهی هم کرده اند. صدا و سیما هم برای ژست احترام به قومیت ها گذاشتن، پخشش را متوقف کرده اما مشکل ریشه دارتر از اینهاست. مشکل نادیده گرفتن فرهنگ و زبان قومیت های مختلف از طرف دولت مرکزی در تمام صد و اندی سال بعد از مشروطه است. همین رسانه ی ملی به ظاهر دوستدار اقوام مختلف تا به حال چقدر به شناخت مردم از زبان آذری کمک کرده؟ کورد را چقدر معرفی کرده؟ خوزستانی را چطور شناسانده؟ بلوچ و ترکمن و لر و تالشی و قشقایی و مازندرانی را چه؟ یعنی تا چه اندازه تصویرگر چهل تکه ی زیبایی بوده که ایران صدایش می زنیم؟ نادیده گرفتن قومیت ها به عقده و تعصب می انجامد و این مشکلی ست که راه حلش هر چه باشد در بوق خشونت دمیدن نیست.
کاش جای یقه دراندن برای توهینی سهوی در برنامه ای تلویزیونی، نسبت به اتفاقات مهم ناگواری که در اطرافمان رخ می دهد واکنش آگاهانه و بدون خشونت نشان می دادیم و تعقل را جانشین تعصب می کردیم. کاش به موضوعات مهمتر فرهنگی و اجتماعی و زیست محیطی که این سرزمین با آن ها دست به گریبان است می پرداختیم. شاید در این صورت دریاچه ی ارومیه هم امروز زنده بود.
یغما گلرویی