حالا بریم یکم از خانوم داروخونه بگیم ! آماده اید ؟؟؟
حالا بریم یکم از خانوم داروخونه بگیم ! آماده اید ؟؟؟
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
میلاد میدونی بزرگترین فانتزی قرن چیه ؟؟؟
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
می توان همچون عروسک هایکوکی بود
با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید
می توان در جعبه ایماهوت
با تنی انباشته از کاه
سالها در لابلای تور و پولک خفت
میتوان با هر فشار هرزه ی دستی
بی سبب فریاد کرد و گفت
آه من بسیارخوشبختم...
http://www.rodfile.com/4oklwewe3kvk
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
منو ببخش که ندیده می گرفتم التماس اون نگاه نگرونو
منو ببخش که گرفتم جای دست عاشق تو دست عشق دیگرونو
لایق عشق بزرگ تو نبودم خورشید بانو
غافل از معجزه تو شد وجودم اسیر جادو
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
منو ببخش منو ببخش
هیچ چیز مثل دوسیب آلبالو به سرماخوردگی حالی نمیکنه که هیچی نیست ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تو که از منزلِ منقل تبر آوردی باز هی به آیا بزنم یا نزنم فکر نکن
بختِ نامرد بزن بد به دلت راه نده به غمانگیزیِ فرزند و زنم فکر نکن
در حال حاضر 780 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 780 مهمان ها)